شامگاه 12مردادماه سال گذشته به سيدمجتبي حسينپور، بازپرس جنايي تهران خبر رسيد كه زن جواني در خانهاش واقع در شهرزيبا به قتل رسيده و همسايهها مردي را كه با لباس خونآلود در حال فرار بود، دستگير كردهاند. دقايقي بعد بازپرس جنايي همراه با تيم بررسي صحنه جرم پليس آگاهي در محل حاضر شدند و تحقيقات در اينباره شروع شد. نخستين نفري كه با جسد روبهرو شده بود، يكي از همسايههاي مقتول بود.
او گفت: دقايقي قبل از طبقه بالا سروصدا ميآمد. كنجكاو شدم و خودم را به جلوي آپارتمان همسايهمان رساندم. همان موقع در باز شد و مردي درحاليكه لباسهايش خونآلود بود، از آنجا بيرون آمد و ميخواست فرار كند اما من مانعاش شدم و او را داخل خانه بردم. هنوز نميدانستم ماجرا از چه قرار است اما در آنجا با جنازه همسايهمان روبهرو شدم و فهميدم مرد جوان وي را به قتل رسانده است. وي ادامه داد: زن جوان بهتنهايي در آنجا زندگي ميكرد و اين مرد هم از چندماه قبل به آنجا رفتوآمد ميكرد تا اينكه اين حادثه اتفاق افتاد.
زن جوان بر اثر اصابت جسم سخت به سرش جان باخته بود و جسدش بعد از معاينه اوليه به پزشكي قانوني منتقل و تحقيقات از مرد دستگيرشده آغاز شد. هر چند متهم حاضر نبود به قتل زن جوان اعتراف كند اما چند روز بعد قتل را گردن گرفت و جزئيات جنايت را شرح داد. او گفت: چندماه قبل در شبكه اجتماعي تانگو با اين زن آشنا شدم. ابتدا آشنايي ما در حد فرستادن عكس بود ولي بهتدريج وقتي فهميد من در كار سينما هستم، مشتاق شد تا با من بيشتر در تماس باشد.
او در شهرستان زندگي ميكرد اما من برايش در شهرزيبا خانهاي اجاره كردم و به تهران آمد. من گاهي به خانه او رفتوآمد ميكردم و اگر كاري داشت برايش انجام ميدادم تا اينكه روز حادثه با يكديگر درگير شديم و درحاليكه عصباني شده بودم يك گلدان به سرش كوبيدم و چند لحظه بعد او ديگر نفس نميكشيد. در ادامه تحقيقات متهم صحنه جنايت را نيز بازسازي كرد و چند روز قبل به شعبه پنجم بازپرسي دادسراي امور جنايي منتقل شد تا براي آخرين مرتبه از خودش دفاع كند. او گفت: نميدانستم آشنايي ما در تانگو به اينجا كشيده و زندگيام فنا ميشود. قرار است بعد از صدور كيفرخواست پرونده اين جنايت به دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شود.