تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۹:۰۱

محمد جلالی: این روزها، در اتفاقی بسیار نادر و چشم‌نواز شاهد آن هستیم که شهر تهران به موزه‌ای بزرگ با سقفی به بلندای آسمان تبدیل شده است.

شهر تهران كه در ابتدا در منطقه‌اي زيبا و خوش آب و هوا در دامنه‌ البرز بنا نهاده شد، رفته‌رفته با هجوم ناميمون انبوه آدميان با همراهي ماشين، بدون برنامه‌هاي سنجيده در ادوار مختلف بيشتر به مكاني تبديل شد كه هرچند بهره‌مند از برخي امكانات بوده و هست، اما شرايط زندگي در آن، هر روزه سخت‌تر و سخت‌تر از گذشته شده است؛ به‌طوري كه بسياري در تعبير‌هاي خود چنين بيان مي‌دارند كه «در تهران زندگي نمي‌كنند، بلكه در آن، فقط روز را شب و شب را به روز مي‌گذرانند.»

در دنياي كنوني، كيفيت زندگي افراد بشر به‌ويژه در زندگي‌هاي شهري، وابسته به نوع و درجه خدماتي است كه در پاسخ به نيازهاي فراوان انسان‌ها چه به‌صورت مستقيم و چه با هدايت و راهنمايي دولت‌ها در قالب مفهومي مدرن به نام «خدمات عمومي» به شهروندان يك جامعه عرضه مي‌شود. خدمات عمومي، در كنار نظم عمومي به‌عنوان يكي از كليدي‌ترين مفاهيم حقوق اداري، ‌امروزه نقش فراواني را در تعيين كيفيت دولت‌ها و حتي دمكراتيك درنظر گرفتن آنها ايفا مي‌‌كند.

مفهوم خدمات عمومي كه از آغاز اوج گرفتن انقلاب صنعتي در دنياي مدرن جاي خود را بيش از پيش باز كرده است، در انواع و اقسام و نيز اصول و قواعد خود يكي از پايه‌هاي اصلي و اساسي توجيه‌كننده نقش و جايگاه دولت‌ها و نيز حقوق اداري است. تحولات اين مفهوم چنان است كه امروزه بسياري از وظايف دولت‌ها در اين قالب مطالعه و بررسي مي‌شوند؛ حتي ديگر مفهوم پايه‌اي در حقوق اداري، يعني نظم عمومي نيز در گستره عام خدمات عمومي قابل بررسي است.

دير زماني نيست كه توجه به امور فرهنگي و هنري نيز در زمره خدمات عمومي قرار گرفته‌اند. اگر در زمان‌هاي دور و دراز پيش از اين، آثار هنري، ‌تاريخي و فرهنگي صرفاً در اختيار دسته‌اي از افراد و نيز طبقات اجتماعي مرفه بود، با پيدايش نهادي به نام نگارخانه و موزه اموال، آثار اينچنيني از گوشه كاخ‌ها و گنجينه‌هاي شخصي به مكاني عمومي با اين نام منتقل شد تا از اين پس همگان از زيبايي، اثر آموزشي و ساير مزاياي آنها بهره‌مند شده خود را در معرض استفاده از چنين خدمت عمومي قرار دهند.

در اقدامي بسيار پسنديده و قابل تحسين و در حال و هواي بس مطبوع ارديبهشت ماه، سازمان زيباسازي شهرداري تهران با برداشتن همه تابلوهاي بازرگاني و نصب تصويرهايي از آثار هنري مشهور ايراني و خارجي، حداقل براي مدتي محدود «نگارخانه‌اي به وسعت يك شهر» ايجاد كرده كه همه اهالي اين شهر پر از غوغا لحظاتي از وقت خود را در زمان رانندگي، رفت‌وآمد و گذران در شهر به استفاده بازديد از اين آثار گذرانده تا ضمن استفاده‌هاي بصري و زيبايي‌شناسانه بر معلومات تاريخي، فرهنگي و هنري خود نيز بيفزايند و شايد به اين بهانه بيشتر نيز راغب شده تا در نگاهي عميق‌تر و با وقتي فراخ‌تر به بازديد مكان‌هاي اصلي ارائه آنها رفته و باعث رونق اين اماكن شوند.


در بسياري از كشورهاي دنيا، از راه‌هاي ديگري هم اقدام به چنين ترغيب‌هايي براي همگاني‌تر كردن بيش از پيش چنين خدماتي مي‌نمايند، نظير رايگان كردن بازديد از موزه‌ها در روزهاي خاص، برگزاري شب‌هاي روشن فرهنگي و امثال آن. اما اقدام اخير سازمان زيباسازي به واقع ابتكاري بسيار جالب براي تحقق مفهوم خدمات عمومي در عرصه‌اي بسيار گسترده و به‌واقع همگاني است كه مي‌بايد ارج نهاده شود.

اگر وظيفه نقد اعمال نهادهاي دولتي و عمومي در زماني كه دچار نارسايي سيستماتيك، ضعف مديريت و ارائه ناقص و بي‌كيفيت هستند، برعهده اشخاص و گروه‌هاي مختلف اجتماعي است، اين نقد نبايد صرفاً بر نقاط ضعف تكيه داشته باشد، بلكه به وقت مشاهده اعمالي اينچنيني نيز بايد به نحو مثبت به استقبال آنها رفته و با تشويق چنين تصميمات و اقداماتي خواستار تكثير اين ايده‌هاي خوب براي فراهم آوردن شرايط مطلوب‌تر زندگي جمعي شد.

  • استاديار ‌دانشگاه شهيد بهشتي