پرتغالیها بعد از کلی ماجراجویی به ایران رسیدند. آنها بعد از دور زدن دماغه امیدنیک با کلی جار و جنجال توانستند خودشان را به خلیج فارس برسانند و هرمز را در اختیار بگیرند.
تسلط آنها به منطقه جنوب ایران تمام نشدنی بود. شاهان صفوی هم تا مدتها نتوانستند کاری از پیش ببرند. نه نیروی دریایی درست و درمانی داشتند و نه حوصلهای برای جنگ و خونریزی.
شرق و غرب ایران هم به هم ریخته بود و جنوب در اولويت كارها نبود. این بساط آنقدر ادامه پيدا كرد تا اینکه هرمز سرزمین تحت الحمایه پرتغالیها شد.
اما شاه عباس كه روی کار آمد اوضاع تغيير كرد. نيروي دريايي صفوي رونقي گرفت و شاه عباس جنگجوترین سردارش را به جنوب فرستاد. سرداری مشهور به نام امامقلی خان که کارش را خوب بلد بود.
جنگ سختی در جنوب در گرفت. همه منتظر امامقلی بودند و نتیجه نبرد بزرگاش. مدت کوتاهی بعد پیکی از جنوب با خبری مهم راهی پایتخت شد: «پرتغالیها شکست خوردند و از هرمز بیرون رفتند.» اين روزمهم سالها در تقويم ايران مسكوت ماند تا اينكه حالا بعد از صدها سال به نام روز خاصی نامگذاری شده؛ «روز ملی خلیج فارس».
خليج فارسي كه چندين سال است برخي تلاش ميكنند برايش نامي جعلي بتراشند. در اين مطلب نگاهي انداخته ايم به سير تاريخي اين حاشيه ها.
- انگليسي ها در خارك
مساله جعل نام خلیج فارس عمر زیادی ندارد. شاید درازای عمر چند ده ساله کشورهای عربی دورتا دور آن. اما نطفه این سناریو از چه زمانی شكل گرفت و چطور گسترده شد؟ماجرا بر مي گردد به زمان حضور انگليسي ها در ايران. پرتغاليها در قرن 17 از ايران خارج شدند، اما ماجراي دست درازي به خليج فارس تمام نشد.
بعد از پرتغاليها نوبت به انگليسي ها رسيد. انگلیسیها در سال ۱۸۳۷ میلادی به جزیره خارک آمدند. با ورود آنها، دولت ایران به لندن اخطار داد و اعلام کرد اگر دست از سیاستهای جدایی طلبانهاش برندارد، باید منتظر عواقب سنگینی باشد.
این هشدار ایران آنقدر برای انگلیسیها سخت بود که روزنامه تایمز لندن در سال ۱۸۴۰ برای اولین بار اسم «دریای بریتانیا» را برای خلیج فارس به کار برد.
با این غرض که به ایرانیها بفهماند خلیج فارس خیلی راحت میتواند مال آنها شود، اما اين اتفاق نيفتاد؛ چون اسم دریای بریتانیا دیگر در هیچ سندی دیده نشد. اما انگلیسیها که از هشدار ایران دلگیر شده بودند، دست برنداشتند.
آنها منتظر فرصتی بودند تا زهرشان را بریزند. این فرصت در زمان ملي شدن صنعت نفت ايران رخ داد. زماني كه دست انگلیسیها برای همیشه از ذخایر نفت کوتاه شد.
انگلیسیهایی که دوباره سکه یک پول شده بودند، این بار بازی بدی را شروع کردند. آنها به تلافی کتابی به نام «حبابهای طلایی» به قلم «رودریک اون» یکی از جاسوسان انگلیس را راهی بازار کردند.
اون در مقدمه کتابش عبارتی آورده بود که جرقه اصلی تحریف نام خلیج فارس شد: «هیچ نقشهای ندیدم مگر آنکه نام خلیج فارس را داشت، اما چون ساکنان غرب خلیج عرب هستند، ادب حکم میکند که این دریا را به نام آنها بنامیم.» کتاب خیلی سریع به زبان عربی ترجمه و در کشورهای عرب زبان پخش شد.
این طوری بود که اولین بهانه دست کشورهای عربی افتادتا به جاي نام خلیج فارس از نام جعلي خلیج عربی استفاده كنند.
- پای عربها وسط آمد
دیگرهیچ دولت عربی از خلیج فارس حرف نمیزد. خلیج برای آنها یکی بود و آن هم با نام جعلي عربی. آنها تا جایی پیش رفتند که در سال ۱۹۶۰ بعد از امضای پیمان صلح کمپ دیوید و قطع ارتباط ایران و مصر، سران شرکتکننده در کنگره حزب بعث در دمشق در یکی از جلسههای خودشان اعلام کردند به دنبال تغییر نام خلیج فارس به نام جعلی خلیج عربی هستند.
آن هم بدون هیچ سند و مدرک قانونی. از آن زمان بود که اسم خلیج فارس از کتابهای درسی کشورهای عربی حذف شد و جایش را به نام جعلي داد.
این بازی را جمال عبدالناصر دومین رئیسجمهور مصر راه انداخت. همان که سیاستهای ملیگرایانه او هواداران زیادی در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی در جهان عرب داشت.
عبدالناصر آن سالها استفاده از نام خلیج فارس را ممنوع کرد در حالی که خودش هرازگاهی سوتیهایی هم میداد. او در یکی از سخنرانی که در روزنامه دارالخلیج در تاریخ ۱۶ رمضان ۱۴۲۰ (۲۴ دسامبر ۱۹۹۹) منتشر شد، اعلام کرده بود که «اعراب باید با هم متحد و یکپارچه باشند از خلیج فارس تا اقیانوس اطلس.» جمال خودش هم انگار باور داشت اين خلیج، هیچ وقت عربی نیست و همیشه متعلق به فارسها بوده.
در هر حال بعد از صحبتهای ملیگرایانه او بود که شیطنتهای دیگر هم شروع شد.
کشورهای عربی از هر فرصتی برای استفاده از نام جعلي بهره ميبردند.كار به جایی رسید که دست آخر دولت ایران در سال ۱۳۳۷ به دلیل تغییر نام «خلیج فارس» از طرف عراق اعتراض محکمی به دولت جدید این کشور کرد.
ایران اعلام کرد دیگر گمرک و پست کشور محمولههایی را که به جای خلیج فارس نام خلیج عربی روی آن نوشته شده بود، قبول نمیکند.
بعد هم در مجامع و کنفرانسهای بینالمللی هر جا آن نام جعلي آورده میشد، واکنش تندی نشان میداد. آنقدر که کار بالا گرفت و به سازمان ملل کشیده شد.
آنجا بود که برای اولین بار در سند «AD311.1 Gen مورخ پنجم مارس ۱۹۷۱ میلادی» دبیرخانه سازمان ملل اعلام کرد نام درست و تاریخی «خلیج فارس» است، اما عربها دست بردارنبودند. شیطنت حاشیهنشینهای خلیج فارس با كمك انگلستان تمامی نداشت.
- نقشهای که بلوا کرد
بازی بزرگ را مجله نشنال جئوگرافیگ در سال ۲۰۰۴ راه انداخت. این مجله در یکی از شمارههایش نقشهای چاپ کرد که در آن نام جعلي خلیج عربی در اندازه کوچکتر و داخل پرانتز در کنار نام خلیج فارس نوشته شده بود.
غوغا از همان جا به پا شد. ایرانیها دیگر نمیتوانستند آرام بنشینند و فقط تماشا کنند. فروش مجله در ایران ممنوع و جلوی کار گزارشگرهای این مجله هم در کشور گرفته شد. مگر اینکه آنها اين اشتباه را درست کنند. اما خبری نبود.
ایرانیها هم از حقشان نگذشتند. بمباران گوگلی اولین کاری بود که ایرانیها با آن مسوولان نشنالجئوگرافیک را غافلگیر کردند. بمباران گوگلی یعنی بالا بردن رتبه عبارتهای مختلف در زمان جستوجوی آن عبارات از طریق موتورهای جستوجوگر.
این اتفاق زمانی میافتد که تعداد لینکهای صفحه مورد نظر به میزان قابل ملاحظهای زیاد باشد. برای اینکه تعداد لینکهای متصل شده به یک صفحه از مهمترین عوامل در رتبهبندی وب سایتها توسط گوگل و دیگر موتورهای جستوجوگر است.
ایرانیها وب سایتها و وبلاگهایی که نام خلیج فارس داشتند را بالا بردند. این طوری با جستوجوی عبارت «Persian Gulf» در گوگل و دیگر موتورهای جستوجوگر خبری از نامهای ساختگی نبود.
کاربران ایرانی حتی کاری کردند که وقتی کسی عنوان جعلي خلیج عربی را جستو جو ميكرد، اين توضيح خاص را میدید: «خلیجی که به دنبالش میگردید یافت نشد.
هیچ منطقه آبی با این نام هرگز وجود نداشته است.
نام صحیح، خلیج فارس است که همیشه فارس بوده و همیشه هم خواهد بود.» این کار آنقدر ادامه داشت تا در نهایت نشنال جئوگرافیک دوباره اطلس کذاییاش را منتشر کرد و این بار بدون عبارت داخل پرانتز و با این توضیح که: «این آبراه از نظر تاریخی خلیج فارس نام دارد و فقط از سوی برخی خلیج عربی خوانده میشود» غائله را خواباند.
- گوگل هم سر شوخی افتاد
جنجال بعدی را گوگل راه انداخت. بماند كه اين وسط خیلیها دست از کار نکشیده بودند و هرازگاهی شیطنتهایی هم میکردند.
مثلا اینکه خبرگزاری رویترز در بخش راهنمای نگارش به خبرنگارانش گوشزد کرد که به جای واژه خلیج فارس، واژه جعلي،خلیج عربی را به کار ببرند یا موزه لوور در راهنمای گردشگریاش از همان عنوان جعلي و ... استفاده کرد.
اما هیچکدام از اینها به اندازه کاری که گوگل کرد واکنش به همراه نداشت. چند سال پیش مسوولان گوگل بدون اینکه توضیح خاصی بدهند نام خلیج فارس را از روی خدمات دهنده نقشه (google maps) خودشان حذف کردند.
وقتي کاربري نام خليج فارس يا معادل آن به زبان هاي مختلف را را جستوجو ميكرد در نقشه گوگل، به محل خلیج فارس روی نقشه هدایت میشد، بدون آنکه نام آن روی صفحه وجود داشته باشد.
البته گوگل بعدها توضیح داد که دلیل نشان ندادن نام خلیج فارس در سرویس نقشهاش(گوگلمپ) این است که میخواهد وارد مناقشههای سیاسی بر سر نام این دریا نشود. اما آنها با این کار بیشتر وارد مناقشه شدند.
جوانهای ایران دوباره از همان روش بمباران گوگلی استفاده کردند. به اضافه فرستادن تومارهای بلندبالایی که مسوولان گوگل را حسابی از تاریخ خلیج فارس و تعلقاش به ایرانیها مطلع میکرد. گوگلیها بعد از مدتی سرو کله زدن با جوانهای ایرانی مجبور شدند کوتاه بیایند.
حالا اگر روی نقشههای گوگل مپ و گوگل ارث از ایران دقت کنید میبینید که این نقشهها در وضعیت عادی، فقط نام «خلیج فارس» را بدون هرگونه توضیح یا واژهای نشان مي دهند،ولي وقتي تصویر را با درشتنمایی ببینید، نام جعلي«خلیج عربی» داخل یک پرانتز و با فونتی کوچک کنار خلیج فارس دیده میشود.
با این حساب گوگلیها هم عقب نشستندوبازی هنوز ادامه دارد.
منبع:همشهريدانستنيها