اين زن پس از اينكه بر سر راه خودروها قرار ميگرفت، رانندهها را به محلي خلوت ميكشاند؛ جاييكه همدستانش با چاقو در آنجا منتظر بودند تا نقشه اخاذي را عملي كنند.اعضاي اين باند اوايل فروردينماه با شكايت مرد بام و سواري تحت تعقيب پليس قرار گرفتند. شاكي در توضيح ماجرا به مأموران گفت: چند شب پيش در حال عبور از يكي از بزرگراههاي غرب پايتخت بودم كه زن جواني برايم دست تكان داد.
وقتي توقف كردم، او مدعي شد كه قصد رفتن به خانه يكي از دوستانش را دارد. چون هوا تاريك بود، تصميم گرفتم او را برسانم و وي در بين راه سر صحبت را باز كرد و مدعي شد كه همسرش اعتياد شديدي به موادمخدر دارد براي همين او را از خانه بيرون انداخته است. وي ادامه داد: زن جوان از من خواست وارد خياباني در غرب تهران شوم. بعد از آن متوجه شدم كه موتور سواري ما را تعقيب ميكند.
سرنشينان موتور زن و مرد جواني بودند كه وقتي زن جوان از من خواست توقف كنم ناگهان به سمت من حمله كردند. مرد جوان فرياد ميزد كه چرا خواهرش را سوار ماشين كردهام. در همين هنگام زن جواني كه داخل ماشينم نشسته بود دست و پايش شروع كرد به لرزيدن و با گريه به من گفت كه برادرش عصبي است و ممكن است كار دستمان بدهد و حتي ما را به قتل برساند.
در آن وضعيت مرد جوان با تهديد از من خواست هرچه پول دارم در اختيارش قرار دهم. او حدود 2ميليون تومان پول به همراه موبايل، تعدادي چك، انگشتر و زنجير طلايم را به همراه كارت عابربانك و رمز آن را از من گرفت و همزمان زن جوان نيز از ماشينم پياده شد و ترك موتور نشست و هر 3نفر فرار كردند. آنجا بود كه متوجه شدم آنها اين نقشه را از قبل كشيده بودند و زن جوان بهعنوان طعمه سرراه من قرار گرفته بود.
- دستگيري
درحاليكه بررسيها نشان ميداد دزدان 10ميليون تومان نيز از حساب عابربانك شاكي سرقت كردهاند، با دستور بازپرس دادسراي ناحيه 5 تهران تحقيقات براي شناسايي آنها شروع شد. مأموران در اقدامات اطلاعاتي توانستند متهمان را دستگير كنند و آنها در بازجوييها به سرقت از 3راننده خودروي مدل بالا اعتراف كردند.
سردسته اين باند زن جواني بود كه خودش سر راه رانندگان قرار ميگرفت و سوار ماشين آنها ميشد. او گفت كه بهخاطر آزادي شوهرش از زندان چنين نقشهاي كشيده و ميخواسته با پولهاي دزدي رضايت شاكيان شوهرش را گرفته و او را از زندان آزاد كند. با اظهارات اين زن، قاضي پرونده براي او و همدستانش قرار قانوني صادر كرد و تحقيقات تكميلي درخصوص اين پرونده ادامه دارد.
گفتوگو با زن سارق
- همسرت به چه جرمي در زندان است؟
سرقت.
- كي دستگير شده؟
سال قبل. من هم ميخواستم پول جور كنم و از مالباختهها رضايت بگيرم تا شوهرم هرچه زودتر آزاد شود.
- اگر دستگير نميشديد باز هم به سرقت ادامه ميداديد؟
راستش من اصلا فكرش را نميكردم كه دستگير شويم. فكر ميكردم رانندهها كه اغلب سن بالايي داشتند از ترس آبروريزي حاضر به شكايت نميشوند. ميخواستم وقتي پول گرفتن رضايت از شاكيان جور شد، ديگر سرقت نكنم.
- با همدستانت نسبتي داري؟
نه اما آنها مثل خواهر و برادرم هستند. محسن دوست شوهرم است و همسرش هم حاضر شد با ما همكاري كند. قرار شد من سرراه رانندگان قرار بگيرم و آنها را به جايي ببرم كه محسن و همسرش كمين كرده بودند و از آنها اخاذي كنيم.
- در اين سرقتها چقدر پول گيرتان آمد؟
حدود 20ميليون تومان. البته مقداري هم طلا بود كه همسر محسن آنها را فروخت.
- چقدر بايد پول پرداخت ميكردي تا از شاكيان همسرت رضايت بگيري؟
فكر ميكنم 100ميليون تومان. چون همدستان شوهرم سرش كلاه گذاشته و همه جرم را گردن او انداخته بودند.
- اعتياد داري؟
اعتياد شديدي به ترياك دارم.
- بچه هم داري؟
3فرزند دارم كه 2سال پيش وقتي من و همسرم به تهران آمديم تا پول دربياوريم، آنها پيش مادرم در شهرستان ماندند. مدتي بعد هم شوهرم به جرم سرقت دستگير شد.