از سال گذشته تا حالا جاماندن اين تجهيزات در شكم بعضي از بيماران آنهم پس از عمل جراحي مشكلات زيادي را براي آنها بهوجود آورده كه در يكي از موارد، حتي باعث مرگ يك بيمار هم شده است.تازهترين مهمان ناخوانده بدن بيماران، يك باند نيممتري است كه در بدن يك بيمار بابلي جامانده بود.
مريمبانو پوراسماعيل، نام اين بيمار ميانسال است كه 2ماه تمام درد شديد شكمش و حال بد او زندگي وي و خانوادهاش را به كابوسي تبديل كرده بود تا اينكه چند روز پيش معلوم شد همه اين دردها و بدحاليها بهخاطر باندي نيممتري است كه پس از عمل جراحي در شكم او جامانده بود.
اما اين اتفاق چطور رخ داد؟ زن ميانسال ميگويد: بهعلت بيماري مجبور به تخليه رحم در يكي از بيمارستانهاي خصوصي بابل شدم. بعد از جراحي هر روز با درد شديدي در ناحيه شكم مواجه بودم. ابتدا تصور ميكردم كه عوارض پس از عمل است اما هر روز كه ميگذشت حالم بدتر از روز قبل ميشد.
اين دردها آنقدر شديد شد كه در نهايت زن ميانسال تصميم گرفت نزد پزشكي برود كه او را عمل كرده بود. پزشك پس از انجام سونوگرافي موضوعي را مطرح كرد كه بيمار و خانوادهاش را شوكه و نااميد كرد.زن ميانسال ميگويد: پزشكم ميگفت كه يك غده سرطاني بدخيم بعد از عمل در شما ايجاد شده است. بعد از اين حرف بدجوري روحيهام را از دست دادم. هر روز كه ميگذشت رنگ صورتم به زردي و كبودي نزديكتر ميشد تا اينكه به بيمارستانها و پزشكان ديگر هم مراجعه كرديم و گفتند يك جسم حبابمانند در شكم شما وجود دارد ولي غده سرطاني نيست.
پس از آن بود كه مريم و خانوادهاش بار ديگر نزد پزشك جراح رفتند اما او با قاطعيت گفت كه كاري از وي ساخته نيست و بيمار احتمالا تومور بدخيم دارد. مدتي كه گذشت حال زن ميانسال چنان بد شد كه آنها تصميم گرفتند راهي تهران شوند. همسر اين زن به باشگاه خبرنگاران ميگويد: بعد از پرس و جو و مشقت فراوان يكي از پزشكان حاضر شد خانمم را پذيرش كند. او يك سونوگرافي 3بعدي گرفت و بعد از ديدن آن متوجه يك جسم مشكوك در شكم همسرم شد و بعد از عمل جراحي يك باند نيم متري از شكم همسرم خارج شد. اين باند حدود 2ماه در شكم خانمم بود و بهعلت بد بودن حالش، من و فرزندانم 2ماه در برزخ بوديم و همچنان هم وضعيت روحي طبيعي نداريم.
- شيلنگ 20سانتي
كافي است به چند روز قبلتر برگرديم تا با مورد مشابه ديگري روبهرو شويم؛ ماجرايي كه براي يك جانباز ۵۰ساله رخ داد و باعث شد 2سال تمام او بهدليل جا ماندن شيلنگ 20سانتيمتري در بدنش درد و رنج زيادي را تحمل كند. اين مرد ميگويد: سالها ناراحتي ادراري مانند سوزش، بياختياري ادرار و درد داشتم.
خيلي اذيب ميشدم و كنترل نداشتم. در اين سالها تحت نظر پزشكان مختلف بودم اما درمان نميشدم و درد و ناراحتي من ادامه داشت، ۴ بار پزشكم را عوض كردم اما آنها فقط آنتي بيوتيك مينوشتند و درمان خاصي انجام نشد. اين مشكلات ادامه داشت تا اينكه 2سال پيش در يكي از بيمارستانهاي معروف و بزرگ تهران تحت نظر يكي از ارولوژيستهاي معروف عمل شدم اما بعد از عمل، درد من نهتنها كم نشد، كه زياد هم شد.
او ادامه ميدهد: بعد از انجام عمل مثانه از ۲ سال پيش تاكنون پزشكم فقط برايم آنتي بيوتيك تجويز ميكرد. آنتي بيوتيكهاي خيلي قوي و گاهي تزريقي، گاهي حتي آنتي بيوتيكهاي گران خارجي برايم تجويز ميكرد اما درد من كم نشد.ناراحتيهاي مرد بيمار ادامه داشت تا اينكه او تصميم گرفت نزد متخصص ارولوژي ديگري برود. او ميگويد: دكتر بعد از معاينه برايم سونوگرافي نوشت و آنجا بود كه معلوم شد اينهمه درد من براي چيست. دكتر گفت كه در عمل قبلي تو يك لوله در مثانهات جامانده و علت درد و عفونت هم همين است. عكسهاي سونوگرافي اين لوله را كاملا واضح نشان ميدادند و پس از آن بود كه قرار شد در يك عمل ديگر اين شيلنگ از بدن من خارج شود.
- مرگ بهخاطر قيچي
هميشه بخت با بيماران يار نيست تا آنها از اتفاقي كه برايشان پس ازعمل جراحي رخ داد، باخبر شوند. تا جايي كه حتي ممكن است مهمان ناخواندهاي كه در بدنش جا مانده، باعث مرگشان هم شود. مانند اتفاقي كه سال گذشته در پايتخت رخ داد و قيچي زنگزدهاي كه هنگام جراحي سنگ كيسه صفرا، در شكم مرد ٤٣سالهاي جا مانده بود، پس از ٢سال او را به كام مرگ برد.
ماجرا از اين قرار بود كه با پيدا شدن جسد بيجان مرد ميانسالي كه تنها در خانهاش در منطقه شوش زندگي ميكرد، تحقيقات براي كشف راز اين مرگ آغاز شد. از آنجا كه چند روز از مرگ اين مرد ميگذشت، جسد او به پزشكي قانوني منتقل شد تا علت مرگ وي مشخص شود.
اين در حالي بود كه هيچ آثاري از وقوع جنايت به چشم نميخورد. مدتي گذشت تا اينكه پزشكي قانوني گزارش كرد رودههاي اين مرد به وسيله يك جسم عجيب مسدود شده و اين جسم عجيب چيزي نبود جز يك قيچي جراحي. تحقيقات نشان ميداد كه حميدرضا ٤٣ساله 2سال پيش براي عمل جراحي سنگ كيسه صفرا به بيمارستان رفته بود اما بعد از عمل جراحي هرگز دوران نقاهتش تمام نشد.
او ٢سال با درد دست و پنجه نرم كرد اما تصور ميكرد كه بهخاطر بيماري معده به اين روز افتاده است. تا اينكه سرانجام او در تنهايي جان باخت و معلوم شد همان قيچي جامانده در بدنش باعث مرگش شده است. پس از مشخص شدن اين موضوع، به دستور سپيدنامه، قاضي سابق دادسراي جنايي تهران تحقيقات براي شناسايي پزشك متخلف آغاز شد.