آخر اولين باري است كه در اتوبوس نشستهام و دارم در يك نگارخانهي بزرگ سير ميكنم و از پشت شيشه تابلوهاي اين نگارخانه را تماشا ميكنم؛ اينجا برخي از نقاشيهاي سهراب سپهري يا آثاري از «خوان ميرو»، نقاش اسپانيايي، «هانري ماتيس» فرانسوي و... در بزرگراهها و خيابانهاي تهران در «نگارخانهاي به وسعت يك شهر» روبهرويم قرار دارند.تماشاي اين آثار حس خوبي به من ميدهد و توي دلم ميگويم كاش گره ترافيك باز نشود تا بتوانم بيشتر به تابلو خطنقاشي پيلآرام چشم بدوزم و حركت قلممو و موجهاي آبي را از آبي تيره تا آبي آسماني در اثر او دنبال كنم.
در بزرگراهي ديگر، نقاشيهايي از محمود جوادي پور، استاد پيشكسوت هنر معاصر ميبينم يا برگهايي از نگارگريهاي قصههاي شاهنامه. تماشاي اين آثار در شلوغي خيابانها لذتبخش است و حال و هواي شهر را دگرگون ميكند.
اُرسيهايي با شيشههاي رنگي، خط نستعليق رضا مافي، «فيض مسيحا ز دمم ميچكد»، مينياتورهايي از دورهي صفويه و قاجار، كتيبههاي قديمي... نميدانم ساكنان هيچ شهري در جهان حس و حال اين روزهاي اهالي تهران را تجربه كردهاند؟!
اين روزها تهران نگارخانهاي بزرگ شده و ميزبان صدها اثر هنري ار زشمند و متنوع از هنرمندان ايراني و غير ايراني است. اين آثار از 15 تا 25 ارديبهشت به نمايش در آمدهاند.
سيد مجتبي موسوي، مديراجرايي طرح «نگارخانهاي به وسعت يك شهر»، در اين باره به خبرنگار دوچرخه ميگويد:«اين طرح اواخر فروردين ماه نهايي شد و تيمي مسئول سياستگذاري و اجراي آن شدند. در اين طرح، حدود 700 اثر هنري (شامل 500 اثر از هنرمندان ايراني و 200 اثر از هنرمندان غيرايراني) روي بيش از 1500 بيلبورد و فضاي تبليغاتي به نمايش گذاشته شده است.»
او ميگويد:« اين آثار درواقع كپي آثار هنري در شاخههاي مختلفي مانند نقاشي، مجسمهسازي، خوشنويسي، نقاشيخط، آبگينه، فرشبافي و... هستند.»
به گفتهي موسوي« كارهاي مقدماتي اجراي اين طرح در حدود 25 روز به انجام رسيد و طرح اجرا شد. اين ايده را نخستين بار سعيد شهلاپور، هنرمند پيشكسوت مطرح كرد و محمدحسين حامدي و ايمان افسريان مسئوليت مشاوره و پژوهش در اين زمينه را برعهده گرفتند.»
مدير اجرايي نگارخانهاي به وسعت يك شهر دربارهي سياستهاي برپايي اين نگارخانه ميگويد: «سعي شده كه 70 درصد اين تابلوها به آثار هنري ايراني- سنتي و اسلامي اختصاص پيدا كند و 30 درصد از فضا هم به آثار هنرمندان بينالمللي تعلق بگيرد. اولويت ما َآشنايي كودكان و نوجوانان و ديگر شهروندان تهراني با ميراث فرهنگي و هنري كشور است. اين روزها متأسفانه شهروندان ما كمتر به موزهها و گالريها سر ميزنند. سواد بصري مردم بسيار كم است و سعي شده از اين طريق شهروندان با هنر و ميراث فرهنگي خودشان بيشتر مأنوس شوند.همچنين آشنايي شهروندان با هنر كشورهاي ديگر سبب ميشود آنها به تعامل بهتري با جهان برسند.»
موسوي ميپذيرد كه در اين طرح، كمتر به گرافيك پرداخته شده و از تصويرگريهاي حوزهي كودك و نوجوان هم يكي دو مورد بيشتراستفاده نشده است و در بارهي ادامهي اين طرح ميگويد:« قصد ما اين است كه اين طرح ادامه پيدا كند. ايجاد يك دبيرخانه و زمان مناسب براي اجراي اين طرح در سازمان زيباسازي شهر تهران بررسي خواهد شد.»
او همچنين ميگويد كه خوشبختانه شركتهاي تبليغاتي هم از اين طرح استقبال كردند و خشنود بودند و شايد از اين به بعد، در اجراي بنرها توجه بيشتري به بعد هنري طرحها بشود.»
به هر حال اين روزها دلم ميخواهد خيابانها شلوغ باشند و من در ترافيك سنگين خيابانها بتوانم بيشتر به تماشا بايستم.
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۶
اولین بار است که در ترافیک ماندهام و خسته نیستم.