تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۸۶ - ۰۵:۲۳

نگار پدرام: گفت‌وگو با آهنگساز مجموعه «مدار صفر درجه».

فردین خلعتبری متولد 1343 در شهرستان نوشهر است.  وی موسیقی را با ساز فلوت آغاز کرد و بعد از انصراف از رشته سازه دانشگاه صنعتی شریف به سراغ موسیقی رفت و در دانشکده هنرهای زیبا تحصیلات خود را در زمینه موسیقی ادامه داد.

 اولین کار او ساخت موسیقی تئاتر «گرگ گرگم» به کارگردانی مسلم قاسمی در سال 1364بود. او تاکنون موسیقی چند فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی را ساخته که از  میان آنها می‌توان به ترکش‌های صلح، هم نفس، گل یخ، اتوبوس شب، زمان می‌ایستد و... اشاره کرد.

موسیقی سریال شب دهم را هم خلعتبری ساخته که با کارگردانی حسن فتحی در نوروز 1380 پخش شد. خاطره موسیقی خوب سریال شب دهم، با حسن فتحی و علیرضا قربانی، در سریال مدار صفر درجه نیز تکرار شده است. خلعتبری معتقد است سریال را باید تا پایان دید بعد درباره موسیقی آن قضاوت کرد.

  • موسیقی سریال مدار صفر درجه، چند پله بالاتر از موسیقی سایر سریال‌های تلویزیونی است. حتی در مقایسه با کارهای خودتان هم، موسیقی این سریال نوعی تکامل در کار هنری شماست. به نظر خودتان چه عواملی در این زمینه مؤثر بوده‌اند؟

 - مدار صفر درجه چهارمین همکاری من با آقای فتحی است. پیش از این موسیقی سریال شب دهم، فیلم ویدیویی یک روز معمولی و فیلم سینمایی رؤیاهایت را به خاطر بسپار را برای آقای فتحی ساخته بودم. به نظر من موسیقی فیلم یا سریال تابعی از خود سریال است.

به همین دلیل اگر سریال به خوبی ساخته شده باشد و کارگردانی، فیلمنامه و سایر عوامل جذاب باشند؛ موسیقی هم جذاب به نظر می‌آید. در این چند کاری که اخیراً انجام داده‌ام زمان زیادی را صرف کردم. به طور مثال در مدار صفر درجه برای هر سکانس موسیقی نوشتم. این اتفاقی است که کمتر در فیلمها و سریالهای تلویزیونی انجام می‌شود. البته گاه در برخی سکانسهای مدار صفر درجه هم موسیقی تکرار شده، اما حداقل برای سکانسهای طولانی موسیقی نوشته شده است.

  در مجموع در  این سریال دو نوع موسیقی داریم:یکی موسیقی شخصیت و دیگری موسیقی موقعیت. گاه شخصیتها در موقعیتهای مختلف قرار گرفته‌اند، به همین دلیل تم شخصیت به شکل واریاسیون در موقعیت‌های مختلف استفاده شده است. البته یکی از مشکلات موسیقی سریالها تکرار تم‌هاست.

  هر چند که این تکرار گاه لازم است اما باید واریاسیون کاری کرد که مخاطب از تکرار آنها خسته نشود. در یک سکانس ممکن است که شخصیت‌های مختلف درباره موضوع یا حتی یک شیء صحبت می‌کنند. در چنین شرایطی انتخاب موسیقی سخت است.

به طور مثال در مدار صفر درجه، جعبه حاوی اسناد، یک تم مخصوص به خود دارد و گاه شخصیت‌ها درباره آن صحبت می‌کنند. در این سکانس شبیه، انتخاب یک تم مشکل است و تنها کارگردان می‌تواند بگوید که در چنین سکانسی، کدام تم از سایر تم‌ها مهمتر است.

از طرفی آقای فتحی راهنمای خوبی برای آهنگساز کارشان هستند و زمان زیادی را با آهنگساز می‌گذارند تا به نتیجه‌ای که می‌خواهند برسند. البته هر کارگردانی این کار را انجام نمی‌دهد و معدود آهنگسازانی هم هستند که حاضرند برای هر سکانس موسیقی جدا نوشته و با کارگردان مشورت کنند. البته می‌دانم که آقای سعید انصاری یا آقای کارن همایون‌فر هم برای سکانس‌های مختلف موسیقی می‌نویسند و آنها را بارها تغییر می‌دهند تا به نتیجه دلخواه برسند.

 اما موسیقی جداگانه برای سکانس‌های مختلف تنها عامل محبوبیت  موسیقی  مدار صفر درجه نیست. چون همانطور که اشاره کردید، چند بار چنین اتفاقی افتاده. اما موسیقی هیچ کدام مانند سریال مدار صفر درجه در ذهن نمانده است.

شاید شعر آقای یداللهی یا صدای آقای قربانی تأثیر داشته. نمی‌دانم. اما در مجموع  دوست ندارم  یک اتفاق به نام من ثبت شود. به نظر من در کارهای هنری با دو جریان روبه‌روییم. یکی جریان تولید یک اثر هنری به شکل انفرادی است و دیگری تولید اثر به صورت جمعی است که در آن چند نفر به دنبال یک اتفاق هنری هستند.

این که دسته جمعی به یک جریان برسیم و آن را ادامه دهیم، بهتر از آن است که هر کدام جداگانه تنها به اثر خودمان بیاندیشیم. همان طور که وقتی از کلاسیسیسم یا رمانتیسم صحبت می‌کنیم، در واقع یک جریان در ذهنمان است.

 هنر با همین جریانات ماندگار می‌شود. من کارهای انفرادی را نقد نمی‌کنم اما معتقدم بهترین اثر آن است که قابل امتداد باشد و هنرمند بعدی را متأثر کند. این جریان دیگر صرفاً تجربه‌گرا نیست و نوعی نوگرایی می‌شود. چون تجربیات دیگران تکرار نمی‌شود. به همین دلیل دوست دارم،  کارهایی انجام دهم که در کار دیگران هم تأثیر‌گذار باشد.

  • فکر می‌کنید کاری که برای مدار صفر درجه انجام داده‌اید و برای سکانس‌های مهم موسیقی جدا نوشته‌اید، در کار کسانی که پس از این موسیقی سریال می‌سازند، مؤثر خواهد بود؟

- خود من برای موسیقی این سریال از یک سری آهنگساز ایرانی تأثیر گرفته‌ام. کسانی چون آقای فخرالدینی و کار ایشان در سریال امام علی(ع) که در آن تم‌های ایرانی و عربی کنار هم آمده بودند.

  •  اما موسیقی امام علی(ع) با موسیقی مدار صفر درجه متفاوت است. چون در واقع موضوع و فضای این دو سریال با هم تفاوت دارد.

- به نظر من این طور نیست. برای سریال مدار صفر درجه، تم‌های سریال امام علی(ع) را دوباره شنیدم و از آن برای بسط و گسترش موسیقی ایرانی استفاده کردم. یا برای بیان صحنه‌های دراماتیک از کارهای دیگران استفاده کردم.

 کارهای آقای احمد پژمان و آقای بیات و آقای انتظامی هم در انتخاب نوع کار بی تأثیر نبود. حتی چند سریال خارجی را هم با توجه بیشتر به موسیقی آنها دنبال می‌کردم. مثل سریال شرلوک هولمز که در آن موسیقی قصه را دنبال می‌کند و گاه جلوتر، گاه عقب‌تر از آن پیش می‌رود. موسیقی شرلوک هولمز نسبت به تصویر و نورپردازی کاملاً تأثیر‌پذیر است.

 در سریال  پوآرو هم همین اتفاق افتاده است.  در مطبوعات مطالبی درباره سریال و موسیقی مدار صفر درجه نوشته شده که من را خوشحال می‌کند. دلیل آن هم مشخص است. گروه تولید، کارگردانی و سایر عوامل برای این سریال بسیار زحمت کشیده‌اند و من  احساس می‌کنم به یک استاندارد قابل قبول رسیده‌ایم.

  •  البته یکی از ویژگی‌های موسیقی مدار صفر درجه همین ترکیب دو نوع موسیقی است که همانگونه که اشاره کردید در سریال امام علی(ع) هم بوده. در این سریال ترکیب موسیقی شرقی و ایرانی با موسیقی غربی را احساس می‌کنیم. اما گاه به نظر می‌رسد که این ترکیب در ذهن مخاطب عام تلویزیون کمی نا آشناست.

    مثل تیتراژ پایانی که شعر و صدای کاملاً ایرانی آقای قربانی با اشعار  گروه کر ترکیب شده و ترکیب قشنگی است. اما مخاطب که به صدای آقای قربانی گوش می‌کند؛ انتظار ندارد که به فضای دیگری پرت شود. شاید اگر اشعار گروه کر فارسی بود، درک این تلفیق آسان‌تر و بهتر می‌شد. نظر خودتان چیست؟


 - باید سریال را تا آخر دید و بعد درباره این ترکیب قضاوت کرد. من این سریال را یک سریال عاشقانه می‌بینم که در دوره خاصی از تاریخ شکل گرفته. در ساخت موسیقی آن  به  تضاد یا تلفیق تم‌ها خیلی فکر نکردم. البته خیلی  سخت است که یک قطعه موسیقی را تعریف کنم. در مجموع آن چه که موسیقی مدار صفر درجه را توجیه می‌کند، عشق است که در این سریال خیلی مشخص است.

به نظر من  این سریال یک سریال عاشقانه است که در زمانی اتفاق می‌افتد که ایران و جهان درگیر اتفاق بزرگ جنگ جهانی هستند. به همین دلیل برای موسیقی این سریال یک سری  تم عاشقانه را در موسیقی ایرانی و موسیقی عبری در نظر داشتم. همچنین زبان فارسی را با شعر آقای یداللهی و زبان عبری را با بخشی از تورات که غزلهای عاشقانه سلیمان است، کنار هم گذاشتم و به ترکیب آنها با هم چندان فکر نکردم.

 اتفاقاً دوست داشتم، این تلفیق و تضادی که شما می‌گویید را مخاطب احساس کند. چون زیبایی، آزادی و عشق در همه فرهنگها تقریباً یک مفهوم را متجلی می‌کند. این مفاهیم در سریال مدار صفر درجه هم وجود دارند و موسیقی به تجلی آنها کمک می‌کند. ممکن است موسیقی این سریال، ملودی‌ها و سازبندی‌های مختلف داشته باشد؛ اما در مجموع مخاطب را به یک مفهوم می‌رساند.

بنابراین از این تلفیق و تضاد ناراضی نیستم و دوست دارم مخاطب وقتی به این موسیقی گوش می‌دهد، به آن فکر کند. البته ممکن است این تضاد تو ذوق مخاطب بزند. ولی به هر حال باید تجربه کرد تا به نتیجه رسید.

  •  چرا از غزلهای حضرت سلیمان؛ در موسیقی این سریال استفاده کردید؟

- از طرفی  سارا استروک از یک خانواده مذهبی یهودی است و از سو ی دیگر، در قسمت پنجم یا ششم سریال، حبیب بخشهایی از غزلهای سلیمان را می‌خواند که این شروع رابطه او با ساراست. همین غزلها را گروه کر در تیتراژ پایانی می‌خوانند. البته عده‌ای پیشنهاد کردند که تیتراژ پایانی زیرنویس داشته باشد. اما من احساس می‌کنم موسیقی باید بدون زیرنویس گویا باشد.

  •  می‌توانستید از ترجمه این غزلها استفاده کنید. به ویژه آن که در سریال همه به زبان فارسی صحبت می‌کنند و بخشهای مربوط به غیرایرانیان هم زیرنویس ندارد.

- دوست داشتم خود تورات باشد. اگر ترجمه می‌شد، مجبور بودیم ترجمه را به شعر در آوریم و این شعر کاملاً ایرانی می‌شد. البته بخشهای دیگری هم هست که مربوط به آفرینش روز و شب و تاریکی و روشنی در تورات است که آن را روی تصاویر مربوط به حمله آلمانها و هجوم تیرگی در اروپا، استفاده کردم.

همچنین در بخشی از سلیمان نیز آمده که «شغالها را از سرزمین ما بیرون کنید زیرا آنها تاکستانهای ما را خراب می‌کنند.» این قسمت نیز بعد از اشغال فرانسه توسط آلمان به شکل سلو خوانده می‌شود. به هر حال لزومی ندیدم که ترجمه این متون به شکل زیرنویس یا هر شکل دیگری، در سریال باشد. البته شاید این توضیح اضافه لازم بود. اما این کار باعث می‌شد که موسیقی خیلی مشخص شود و حواس مخاطب را پرت کند. در  حالی که قرار است موسیقی در خدمت موضوع و متن سریال باشد.

  •  چرا از آقای قربانی دعوت به کار کردید؟

- خواننده توانایی در موسیقی ایرانی است  و جزو کسانی است که به کار اضافه می‌کند. ایشان با وجود آن که یک خواننده سنتی است و با ارکستر موسیقی ملی هم همکاری دارد؛  می‌پذیرد تا برای سریالی بخواند که در آهنگ آن از کرال هم استفاده شده. در واقع ایشان به دنبال نوگرایی هم هست و پرهیزهای متعصبانه ندارد. در عین حال موسیقی ایران را می‌شناسد و به آن اعتقاد دارد. تنها چند خواننده این ویژگی را دارند که یکی از آنها آقای قربانی است که پیش از این هم  افتخار همکاری با ایشان را داشته‌ام.

  •  برای تیتراژ پایانی، آیا بخشهای مربوط به آقای قربانی،  ارکستر و گروه کر به طور همزمان ضبط شد؟

- خیر. چون گروه کر بزرگ نوری 70 نفر هستند و نمی‌شد همه آنها را یک جا جمع کرد. به همین دلیل  بخشهای مربوط به  گروه کر و ارکستر را جداگانه در استودیو صبا ضبط کردیم و صدابرداری این کار را آقایان قاسم و کاوه عابدینی انجام دادند که خیلی کار سختی بود. همچنین دستیارم آقای میلاد موحدیان هم خیلی به من کمک کردند که جا دارد از ایشان تشکر کنم.

  • چند وقت پیش گروه کر نوری کنسرتی داشت که در آن بخشهایی از مدار صفر درجه هم اجرا شد. از این که ساخته‌هایتان بدون حضور خودتان اجرا شد، ناراحت نشدید؟

- خیر. چون چند کار خوب کلاسیک خارجی و چند آهنگ محلی را که به خوبی تنظیم شده بود، اجرا کردند. به همین دلیل از این که قطعات مدار صفر درجه هم در کنار چنین آثاری اجرا شد، خوشحال شدم. البته در آن اجرا فقط پیانو، گروه کر را همراهی می‌کرد.

  • آقای میرعلی نقی در چه زمینه‌ای مشاور شما بود؟

- آقای میرعلی نقی، حرکتی را آغاز کرده‌است که در واقع کار دانشگاهها بوده است. ایشان موسیقیدانان و کارهای آنها را بدون موضع گیری یادآوری می‌کند. برای این کار هم، یک سری منابع خوب در زمینه موسیقی دوره‌های مختلف را به من معرفی کرد.

چون در سال 1320 و ده سال قبل و بعد از آن اتفاقات مهمی در موسیقی ما افتاده. به ویژه آن که انواع موسیقی آن دوره، دارای پایگاه روشنفکری خاص بوده و ادبیات هم بر آن تأثیر گذاشته است. حال در نظر بگیرید که در آن زمان چقدر جریانهای ادبی شکل گرفته‌اند و ما متأسفانه منابع مشخصی درباره موسیقی آن سالها نداریم.

در این سریال من از موسیقی مردمی یک دوره  تاریخی استفاده کردم. که از جمله آنها می‌توان به قطعات آقای غلامحسین مین‌باشیان اشاره کرد. حتی برای تیتراژ شروع یکی از این ترانه‌ها‌ی قدیمی را بازخوانی کردیم که استفاده نشد. اما در سی‌دی که منتشر خواهد شد، این قطعه را نیز ضبط می‌کنیم.