متهم كه عاشق خلباني است، طوري در نقشش فرو ميرفت كه حتي اقوامش هم تصور ميكردند كه او يك خلبان واقعي است.
اين مرد شياد 31فروردينماه سالجاري با شكايت دختر جواني تحت تعقيب پليس قرار گرفت. شاكي به مأموران گفت: حدود يكسال پيش از طريق شبكه اجتماعي فيسبوك با جواني به نام فرشاد آشنا شدم. او خود را خلبان معرفي كرد و مدعي شد كه مدرك دكتري دارد.
مدتي از آشنايي فرشاد با دخترجوان گذشت تا اينكه آنها با يكديگر قرار ملاقات گذاشتند. دختر جوان در ادامه گفت: در نخستين قرارمان فرشاد با لباس خلباني آمد و مدعي شد كه پرواز دارد و بايد هرچه زودتر به فرودگاه برود. رفتارش طوري بود كه من اصلا به او شك نكردم.
حتي بهدليل اينكه علاقه شديدي به شغل ميهمانداري هواپيما داشتم از فرشاد خواستم تا درصورت امكان از ارتباطات خود در شركت هواپيمايي استفاده كرده و مرا استخدام كند. چراكه او پيش از اين مدعي شده بود با نفوذي كه دارد ميتواند براي شغل ميهمانداري نيرو به شركت هواپيمايي معرفي كند.
وي افزود: پس از آن فرشاد مدعي شد كه براي انجام كارهاي اداري و استخدام بايد مقداري پول به او پرداخت كنم. با اين بهانه 6ميليون تومان از من گرفت و بعد ازچند روز يك معرفينامه در اختيارم قرار داد كه آرم يكي از شركتهاي هواپيمايي روي آن بود. او از من خواست معرفينامه را نگه دارم تا آخرين هماهنگيهاي لازم براي گذراندن دورههاي آموزشي ميهمانداري را انجام دهد اما ديگر خبري از او نشد و فهميدم كه فريب يك كلاهبردار را خوردهام.
- دركمين طعمه جديد
با شكايت دختر جوان گروهي از كارآگاهان پايگاه دوم پليس آگاهي تهران با دستور بازپرس دادسراي ناحيه5 مأمور رسيدگي به اين پرونده شدند. بررسيها نشان ميداد معرفينامهاي كه فرشاد در اختيار شاكي قرار داده جعلي بوده و اصلا شخصي با اين مشخصات در شركت هواپيمايي مورد نظر كار نميكند.
همزمان چند شكايت مشابه ديگر مطرح شد كه نشان ميداد خلبان قلابي بهصورت سريالي طعمههاي خود را در فيسبوك و شبكههاي اجتماعي شناسايي كرده و دست به كلاهبرداري از آنها زده است. مأموران با انجام كارهاي اطلاعاتي پاتوق فرشاد را در فرودگاه مهرآباد شناسايي كردند و با هماهنگي مأموران حراست و پليس فرودگاه متهم 28ساله را در يكي از ترمينالهاي فرودگاه به دام انداختند.
او كه لباس خلباني با درجه كاپيتاني پوشيده بود و كيف فرم خلباني در دست داشت، در حال تردد در ترمينال شماره 2فرودگاه بود و بهنظر ميرسيد كه در حال شناسايي طعمه جديدي براي كلاهبرداري است. با دستگيري متهم او به اداره آگاهي منتقل شد و در بازجوييها به كلاهبرداري از زنان و دختران اعتراف كرد. پس از اعترافات او، شاكيان نيز يكي پس از ديگري راهي اداره آگاهي شدند و به شكايت از او پرداختند.
سرهنگ داوود مرادي، رئيس پايگاه دوم پليس آگاهي تهران با اعلام اين خبر گفت: متهم معمولا خود را بهعنوان خلبان هواپيماهاي مسافربري از نوع فوكر 100و ايرباس معرفي ميكرد و دستكم 60نفر به اتهام كلاهبرداري از او شكايت كردهاند. سرهنگ مرادي تصريح كرد: براي اين خلبان قلابي از سوي قاضي پرونده قرار قانوني صادر شده و شاكيان احتمالي ميتوانند براي شكايت از او به پايگاه دوم پليس آگاهي تهران مراجعه كنند.
- عشق خلباني مرا به راه خلاف كشاند
جوان كلاهبردار به تازگي وارد 28سالگي شده و ميگويد كه از 5ماه قبل نقشه كلاهبرداريهايش را عملي كرده است. گفت و گو با او را در ادامه بخوانيد.
- اين نقشه چطور به ذهنت رسيد؟
من ازبچگي عاشق خلباني بودم و همه آرزويم اين بود كه روزي خلبان شوم . بهخاطر دارم كه وقتي كودك بودم هروقت هركس از من ميپرسيد كه دوست داري در آينده چه كاره شوي با اشتياق هرچه تمامتر ميگفتم خلبان! من با اين علاقه بزرگ شدم و وقتي قرار بود به سربازي بروم نميدانيد چقدر خوشحال شدم وقتي فهميدم كه بايد در فرودگاه مهرآباد خدمت كنم اما نتوانستم به آرزويم برسم؛ چراكه مشكلات مالي زيادي داشتم و آنقدر پول نداشتم كه هزينه دوره آموزشي را بپردازم. براي همين نقشه كلاهبرداري كشيدم تا هزينه دورههاي آموزشي را جور كنم.
- مگر هزينه دورههاي آموزشي چقدر است؟
شنيده بودم بالاي 100ميليون تومان است.
- از كي نقشه كلاهبرداري را عملي كردي؟
دقيقا از آذرماه پارسال همزمان با اتمام دوران خدمت سربازي تصميم به كلاهبرداري گرفتم.من خودم را دكترخلبان معرفي ميكردم اما تحصيلكردهام و پيش از اينكه به خدمت بروم در رشته مهندسي ساختمان مدرك كارشناسي گرفتم.
- از خلباني سررشته داشتي ؟
بله. در اين مدت هم كتابهاي زيادي در زمينه خلباني خواندهام. علاقهام به اين شغل تا جايي بود كه حتي درباره انواع هواپيماهاي مسافربري اطلاعات زيادي داشتم و بيشتر اصطلاحات خلباني را ميدانستم.
- طعمههاي خود را چطور شناسايي ميكردي؟
در شبكههاي اجتماعي يا در فرودگاه. حتي در فيس بوك صفحهاي به نام خود ساختم و غيراز خانوادهام، بستگان نزديكم از جمله دخترخالههايم نيز تصور ميكردند كه من خلبان شدهام و دورههاي آموزشي ويژه خلباني را گذراندهام. معمولا به طعمه هايم ميگفتم كه خلبان هواپيماهاي مسافربري از نوع فوكر100 و ايرباس هستم. حتي عكس پروفايلم در شبكههاي اجتماعي لباسي با فرم خلباني بود و بيشتر عكسهاي مربوط به هواپيما و فرودگاه را ميگذاشتم.طعمههايم با ديدن اين عكسها و رفتارهايم باور ميكردند كه من واقعا يك خلبانم. من حتي لباس فرم ميپوشيدم و به فرودگاه ميرفتم، در آنجا از خودم عكس ميانداختم و براي طعمه هايم از طريق وايبر و واتس آپ ميفرستادم تا اعتمادشان را جلب كنم.
- بعد چه ميكردي؟
به آنها وعده استخدام در كادر اداري، فني و ميهمانداري هواپيما ميدادم و پول ميگرفتم .
- از طعمه هايت چقدر پول ميگرفتي؟
از هركس بين 5 تا 10ميليون تومان.
- سر چند نفر را كلاه گذاشتي؟
فكر ميكنم بيش از 60نفر را فريب دادم.
- سابقه داري؟
نه، اين نخستين بارم است كه خلاف كردم و گير افتادم.