به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، مریم دارا عضو هیأت علمی پژوهشکده زبانشناسی، متون و کتیبهها در این جلسه گفت: هر گاه به گذشته نظر افکنیم مردمانی را میبینیم که بر بدیها پیروز شدهاند و در این نبرد به شکل اسطورهها و حماسهها باقی ماندند و وارد ادبیات حماسی و شاهکارهای ادبی چون شاهنامه ایرانی، مهابهارت هندی وسایر حماسهها شدند.
او بااشاره به اینکه هنگام مقایسه میان اسطوره های مشابه دو قوم باید دقت و ظرافت ویژه ای داشت تصریح کرد: نکاتی را باید در خاطر داشت که از آن جمله می توان به انطباق یا شباهت خویشکاری اسطوره ها ، برخی مراسم ها و نیایش مختص آنان جغرافیای باور ایزدان، ریشه شناسی نام و حتی گاهی ظاهر و لباس و وسایل آنها اشاره کرد.
این استاد زبان شناسی با اشاره به نظرات متعدد در مورد شباهت، یا حتی یکی بودن اسطوره ایندره و رستم اظهار داشت:از شباهات های ایندره و رستم که شادروان بهار نقل کرده به دنیا آمدن غیر معمول از پهلوی مادر است و اینکه هر دو در کودکی پهلوانانی قدرتمند بودهاند.
دارا شکست ناپذیری و ثروت بخشی را از شباهت های این دو عنوان کردو گفت :رستم پهلوان شکست ناپذیر، سوار بر اسب، پوستین پوش و درشت هیکل با موی سر و ریشی پریشان است و ایندره نیز همین گونه توصیف شده است.
وی در بیان گوشهای از تفاوت های ایندره و رستم افزود: رستم جوانمرد است و همه جا به یاد خداست و فضایل اخلاقی و معنوی دارد ولی ایندره فاقد اخلاق است .
به گفته دارا ، ارج و قرب رستم تا امروز در میان ایرانیان باقی مانده است و محبوبیت او هرگز کم رنگ نشده ولی ایندره در هند گاهی قدرتمند و بزرگترین خدا شده و بعد ها نیز از محبوبیت اش کاسته می شود.
این زبان شناس اظهار داشت: در پایان میتوان نتیجه گرفت که چون جنگ و دفاع و بلایای طبیعی در آن زمان ارزش فراوان داشته است رستم و ایندره قدرت گرفتند و چون باید جنگجویی برتر از دیگران وجود می داشت تا همیشه پیروز باشد و پیروزی آورد، در صدر قرار گرفتند.
دارا خاطرنشان ساخت که، البته چنین عقاید و تفکرات و اساطیری به یک منطقه خاص محدود نمی شوند و رنگ و روی آن منطقه را به خود میگیرد و تغییر و تفاوت پیدا می کنند ولی ماهیت اصلی آنها یکی باقی میماند.
این استاد زبان شناسی افزود: بنابراین تفکر پیروزی مبارزه است که این دو را پدید می آورد و نمی توان این دو را منبع دیگری دانست.