گاهي براي انجام دادن يك كار اداري ساده بايد به يك مسافرت جانكاه درون شهري تن داد و ساعتها در ترافيك معطل ماند؛ مگر اينكه بخت با شما يار بوده و مقصد نزديك باشد. معمولا در تهران نميتوانيم 2كار اداري را در يك روز انجام دهيم و اگر از اولي به سلامت گذر كني به احتمال قوي به دومي نميرسي چون بخش عمدهاي از وقت و فرصت شهروندان در ترافيك ميگذرد.
اين را بگذاريد كنار، نحوه رانندگي برخي شهروندان واقعا خجالتآور است. به نظر ميرسد بعضيها هنوز راندن بين خطوط را بلد نيستند؛ موضوعي كه خيلي بديهي به نظر ميرسد ولي عدهاي با آن بيگانه هستند و حتي به اين مسئله هم توجه نميكنند كه با راندن بين خطوط هم سرعت رانندگي بالاتر ميرود، هم از ترافيك كاسته ميشود و هم احتمال تصادف پايين ميآيد و بسياري از مشكلات حاشيهاي نيز به وجود نميآيد.
شما در هر ساعتي به يكي از بزرگراهها برويد مشاهده ميكنيد كه چگونه بسياري از رانندگاني كه حتي ماشينهاي مدل بالايي هم دارند اما دائم از اين خط به خط ديگر ميروند؛ اتفاق زشتي كه آنقدر تكرار شده كه شايد عادي به نظر برسد ولي اين شيوه رانندگي و تخطي از قانون واقعا خجالتآور است. به گمان من در مورد اينها اقدامات بازدارنده مثل جريمه خيلي جواب نميدهد. فردي كه اتومبيل يك ميليارد توماني سوار شده و مرتكب تخلف رانندگي ميشود را با جريمه كردن نميتوان تنبيه كرد. بالاتر بودن مبلغ جريمه هم خيلي نقش بازدارنده ندارد. بايد فرهنگ رانندگي را تقويت كرد. بايد آنقدر در اين زمينه فرهنگسازي كرد كه من شهروند از اينكه حقوق ديگران را با رانندگي غيراصوليام پايمال كنم احساس شرم كنم.
اما اين را هم بايد بدانيم كه فرهنگسازي بالاخره جواب ميدهد. در گذشته ريختن آشغال در خيابانها بسيار بيشتر از امروز بود؛ بهخصوص افراد حين رانندگي بهراحتي آشغال را كف خيابان رها ميكردند. بالا بردن تعداد سطلهاي زباله و فرهنگسازي موثر در اين زمينه باعث شد كه بهمرور بسياري از شهرونداني كه بيدغدغه آشغالشان را به خيابان ميانداختند، ديگر اين كار را انجام ندهند. اين موضوع را ميتوان به شيوه رانندگي شهروندان نيز تعميم داد و تجربه نشان داده كه كار فرهنگي در كنار اقدامات بازدارندهاي چون جريمه و حتي توقيف اتومبيل جواب ميدهد.
- خواننده موسيقي پاپ