مهم از اين جهت كه ايشان بارها در جمع دانشجويان و دانشگاهيان بر اهميت اين موضوع تأكيد كردهاند و بر زمين مانده از اين جهت كه حتي با مثبت نگاه كردن به گزارش كارهاي منتشر شده از سوي مسئولان اين حوزه، باز هم آنچه هست آش دهنسوزي نيست. تاكنون صدها مقاله و سخنراني درباره اهميت موضوع كرسيهاي آزادانديشي نوشته شده است. اين گزارش هم قرار نيست يكي ديگر از آن مطالب باشد بلكه ميخواهد قدم اول باشد. با پيگيري موضوع، مسئولان و چهرههاي مسئول اين حوزه به چالش كشيده خواهند شد، شايد كه اين بار آب از آب تكان بخورد.
- سابقه يك طرح مهم
طرح بحث درمورد ضرورت آزادانديشي به روزهاي پاياني سال۸۱ بازميگردد. رهبر معظم انقلاب در ديدار اعضاي انجمن اهل قلم بود كه آزادانديشي در جامعه را يك شعار مظلوم ارزيابي كردند و فرمودند: «تا گفته ميشود آزادانديشي، عدهاي خيال ميكنند كه بناست همه بنيانهاي اصيل در هم شكسته شود، و آنها چون به آن بنيانها دل بستهاند، ميترسند. عدهاي ديگر هم تلقي ميكنند كه با آزادانديشي بايد اين بنيانها شكسته شود. هر دو گروه به آزادانديشي ظلم ميكنند. ما به آزادانديشي احتياج داريم.»
پس از اين سخنراني، گام اول را نه وزارت علوم بلكه عدهاي از دانشآموختگان و پژوهشگران حوزه علميه برداشتند و در نامهاي به ايشان پيشنهاد برگزاري جدي كرسيهاي نظريهپردازي، كرسيهاي پاسخ به سؤالات و شبهات و كرسيهاي نقد و مناظره را مطرح كردند.
حضرت آيتالله خامنهاي بلافاصله پاسخي مفصل به اين نامه نوشتند و ضمن موافقت با همه پيشنهادهاي مطرح شده، خواستار پيگيري تحقق آنها شدند.طرح موضوع از سوي رهبر انقلاب و پاسخ مثبت به نامهاي در اينباره تنها 8روز طول كشيد اما خواسته آن طلاب كه خواسته رهبر معظم انقلاب هم بود، آنقدر محقق نشد تا اينكه 10سال بعد ايشان و اين بار در جمع عدهاي از نخبگان علمي كشور گفتند: «فكر كنيد، بگوييد، بنويسيد، در مجامع خودتان منعكس كنيد؛ آن كرسيهاي آزادانديشي را كه من صد بار - با كم و زيادش - تأكيد كردم، راه بيندازيد... .»
حالا اين خواسته قديمي 13ساله شده است.البته نميتوان كارهاي انجام شده را ناديده گرفت اما بيترديد ميتوان گفت ميان ميزان تأكيد رهبري بر اين خواسته و آنچه اتفاق افتاده هيچ نسبت منطقياي وجود ندارد.
- كارنامه وزارت علوم
طبيعي است كه وقتي موضوعي آن هم در اين درجه اهميت و با جذابيت بسيار از سوي رهبر انقلاب مطرح ميشود، همه از اهميت آن حرف بزنند و سخنراني كنند.جستوجوي نام هر يك از وزرا و مسئولان مرتبط وزارت علوم و جامعه دانشگاهي همراه با كليدواژههاي مربوط به اين ماجرا همراه با چندين يافته شامل حرفهاي كلان، تأكيد بر اهميت، وعده برگزاري و البته گزارش كارهاي كلي خواهد بود.اما مراجعه به سايت معاونت فرهنگي وزارت علوم درباره اين موضوع به نشاني www.korsiha.ir ميتواند معنادار باشد.
اگر بخواهيم كارنامه وزارت علوم در اين زمينه را بررسي كنيم در بخش «كرسيهاي برگزار شده» فهرستي از دانشگاههاي فقط دولتي هست كه با كليك روي هر كدام تنها جدولي از كرسيهاي برگزار شده در دسترس قرار ميگيرد. به استناد اعلام همين سايت، از مجموع 87دانشگاه فهرست شده، 25دانشگاه هيچ گزارشي از كارهاي انجام شده ارائه نكردهاند و نامشان قرمز است. آخرين بهروزرساني در صفحه دانشگاه تهران مربوط به 25دي 1390است و در جدول اين دانشگاه بزرگ تنها 12عنوان كرسي گزارش شده است. هركجاي اين سايت را كه مرور كنيد، جز كليات چندين بار تكرار شده و قديمي چيزي پيدا نخواهيد كرد. سراغ دانشجويان فعال و چهرههاي روشنفكر دانشگاهي هم كه برويد از بر زمين ماندن اين موضوع مهم گلايه خواهند داشت.
- موانع برگزاري
اينكه چه عواملي باعث شده موضوعي با اين درجه از اهميت كمتر پيگيري شود، موضوع مهمي است كه بايد در گفتوگوهاي تخصصي دنبال شود.اما بهنظر ميرسد «بيان آزادانه و منطقي نظر افراد بدون ترس از ساختارهاي رايج در دانشگاهها» يكي از مهمترين موانع در اين زمينه باشد كه تاكنون هم از سوي كارشناسان و هم از سوي مسئولان مورد تأكيد قرار گرفته است. چندي قبل معاون فرهنگي وزارت علوم در يك برنامه تلويزيوني وجود چنين موانعي را تاييد كرد. سيدضيا هاشمي هر چند درصد رضايتبخشي از كرسيهاي آزادانديشي در دانشگاهها را بسيار زياد اعلام كرد اما گفت:«اگر كرسيهاي آزادانديشي در دانشگاهها به اندازه كافي برگزار نميشوند به اين خاطر است كه اين مسئله تهديداتي را متوجه خود ميداند، ما بايد شرايطي ايجاد كنيم كه علاقهمندي را براي ايجاد كرسيهاي آزادانديشي بالا ببريم.» وزير علوم نيز در نخستين اظهارنظر خود در فروردين امسال تأييد كرد گسترش برگزاري كرسيهاي آزادانديشي با موانعي همراه است و وعده داد براي برداشتن آنها تلاش خواهد كرد. البته كم نيستند كساني كه وزارت علوم را تنها مرجع پيگيري اين موضوع نميدانند.از نظر آنها استادان، دانشجويان، نخبگان و رسانهها نيز سهم كمي در اين موضوع ندارند.با اين حال بهنظر ميرسد، پرسشهاي اصلي را بايد از وزارت علوم پرسيد.