تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۲

همشهری آنلاین: واقعا می‌شود گفت آنچه برای جناب‌خان در خندوانه اتفاق می‌افتد در لحظه اتفاق می‌افتد. البته ممکن است ما یک خط کلی داشته باشیم؛ مثلا می‌گوییم که امروز جناب‌خان دماغش را عمل کرده است.

وقتی رو به رویش بنشینید خیلی جدی‌تر از آن چیزی به نظر مي‌رسد که تصور مي‌کردید.

صداپیشه عروسک‌های محبوب و پرطرفداری مثل ببعی و آقوی همساده این‌بار با عروسک بنفش رنگی مهمانمان شد که این روزها برای خودش اسم و رسمی به هم زده و با آوازهای شبانه‌اش دل ملتی را شاد مي‌کند.

بله، جناب‌خان همراه محمد بحرانی و دو گرداننده‌اش، حامد ذبیحی و مهدی برقعی، به تحریریه همشهری جوان آمد و جادوی شیرینش را هم با خود آورد.

باور کنید جناب‌خان حق دارد پیش رامبد پز شهرت و محبوبیتش را بدهد، چون از وقتی خبر ورودش به تحریریه همشهری‌جوان در ساختمان موسسه پخش شد.

کلی آدم کارشان را ول کردند تا برای ملاقات با سلبریتی این شب‌های برنامه خندوانه، خودشان را به جناب‌خان برسانند، بعضی‌ها عکس دونفره گرفتند و بعضی‌ها هم به سرک کشیدن و از دور تماشا کردن جناب‌خان رضایت دادند.

گپ ما را با بحرانی بخوانید تا از جادوی جناب‌خان بیشتر بدانید.

  • چه اتفاقی افتاد که جناب‌خان وارد دنیای آدم‌ها شد؟

ماجرای جناب‌خان از «کوچه مروارید» شروع شد؛ یک سریال زنده عروسکی که برای شبکه نمایش خانگی تهیه و تولید شده. سعید سالارزهی هم تهیه‌کنندگی كل كار و کارگردانی سری اول را به عهده داشته.

جناب‌خان و رامبد جوان که در این سریال اسمش «آقای محترم» است، با هم بازی دارند. به همین دلیل هم جناب‌خان به خندوانه دعوت شد و این شد که مي‌بینید.

  • ایده لحن جناب‌خان و لهجه آبادانی که برایش انتخاب شده از کجا شکل گرفت؟ اصلا چطور به اين نتیجه رسیدید كه این مدل حرف زدن به سروشکل جناب‌خان بیشتر مي‌آید؟

در شروع کوچه مروارید یک اتاق فکر تشکیل شد و من هم یکی دو جلسه در آن حضور پیدا کردم. آنجا چند نفري به اين نتيجه رسيديم كه جناب‌خان مي‌تواند یک کاراکتر جنوبی باشد، چون جنوبی‌ها آدم‌های باحالی هستند و اتفاقاتی که کنارشان مي‌افتد، خوش‌ریتم و جذاب است.

مدت زیادی از آن جلسات گذشت تا اینکه محمد نادری که در سریال «شمعدونی» هم بازی کرده (بازیگر نقش هوشنگ مظاهری)، سری دوم کوچه مروارید را کارگردانی کرد.

نوشتن عمده متن‌هاي سري اول و دوم هم به عهده خودش بود، اما در نتیجه همان اتاق فکر بود که در نهایت به یک شخصیت جنوبی لبوفروش به نام جناب‌خان رسیدند. هدیه ‌هاشمی هم طراحی عروسک را به عهده داشته كه حسابي از او ممنونيم.

  • بین جنوبی بودن و لبو فروش بودنش ارتباطی هست یا دلیل دیگری داشت که این شغل را برایش انتخاب کردید؟

نه، قرابت خاصی با هم ندارند. شاید اگر مي‌خواستیم سراغ اولین پیشنهاد برویم یا سمبوسه‌فروش بود یا فلافل فروش، اما نمي‌خواستیم سراغ تصاویر تکراری از جنوب برویم.

  • تکیه کلام‌ها و دیالوگ‌های جناب‌خان چقدر حاصل متن است و چقدر نتیجه بداهه‌پردازی و خلاقیت فردی خودتان؟

طبیعتا کوچه مروارید یک متن از پیش نوشته داشت و قصه‌ها براساس متن پیش مي‌رود. اما در خندوانه این شکلی نیست و محصول بداهه‌پردازی و ايده‌هايي كلي است که هر كدام از ما قبل از برنامه با خودمان سر برنامه مي بريم.

خود من از بچگی در شیراز و با جنوبی‌ها بزرگ شدم و خانه‌مان در محله‌ای بود که خیلی از کسانی به خاطر جنگ از خوزستان و کلا جنوب مجبور به مهاجرت شده بودند در آنجا زندگی مي‌کردند.

همه دوستان من در آن دوران، اکثرا خوزستانی و تك و توكي هم بوشهری یا از سایر شهرهای جنوب بودند. من اصولا با فرهنگ آنها بزرگ شدم، یعنی به نظر خودم همان‌قدر که شیرازی هستم همان‌قدر هم جنوبی هستم.

در نتیجه بخشی از چیزهایی که الان مي‌بینید از گذشته من به این کاراکتر اضافه شده.

  • خیلی جالب است چون دقیقا مي‌خواستم بپرسم چه اتفاقی مي‌افتد که گاهی لحن کاراکتر آقای همساده در جناب‌خان تا این حد پررنگ مي‌شود و خودش را نشان مي‌دهد و ديگر اينكه اين کاراکترها چه خاصیت و جادویی دارند که لهجه‌شان باعث عصبانیت هیچ کس نشده و کسی تا امروز احساس نکرده مورد تمسخر قرار گرفته؟

اولا خیلی خوشحاليم که هیچ اعتراضی نشده. من هم اگر در مقام مخاطب بودم اعتراضی نمي‌کردم، برای اینکه در هیچ کدام از کاراکترهایی که ما کار کرده‌ایم، هرگز بنابر تمسخر نبوده.

بالاخره کاراکتر کمدی است و مي‌تواند اهل هر جایی باشد، تهرانی، شیرازی یا اصفهانی و ... مهم این است که کار کمدی است.

حداقل من در کارهایی که انجام داده‌ام، سعی کرده‌ام به لهجه وفادار بمانم؛ یعنی ادای لهجه یا ادای اصطلاحات را درنمي‌آورم و همان چیزی را که هست ارائه مي‌دهم و هیچ‌کدام هم کاراکترهايی منفی نیستند.

آقای همساده ممکن است خیلی بلا سرش بیاید، ولی هرگز تا حالا سر کسی بلا نیاورده. اگر کل خاطرات آقای همساده را مرور کنید، هیچ نکته منفی‌ای در پرونده‌اش نمي‌بینید؛ یعنی آزارش حتی به مورچه هم نرسیده است.

  • چرا از بین عروسک‌ها یا به اصطلاح ماپت‌های کوچه مروارید، این جناب‌خان بود که برای ورود به «خندوانه» انتخاب شد؟

به نظرم خندوانه بیشتر برنامه بزرگسالان است. درست است که طیف سنی ندارد و بچه‌ها هم مي‌بینند و با بعضی بخش‌هایش ارتباط برقرار مي‌کنند، ولی عروسک بزرگسال در آن مجموعه، جناب‌خان بود.

هرچند، تعدادی عروسک بزرگسال دیگر هم وجود داشت، ولی نقششان کم بود. البته شاید رامبد بهتر بتواند به این سوال جواب بدهد. همان‌جا در پشت صحنه کوچه مروارید، شوخی‌هایی درآمد که الان جلو صحنه خندوانه استفاده مي‌شود؛ مثلا شوخی با اسم رامبد و اینکه چقدر این اسم برای جناب‌خان عجیب است.

درواقع، تصمیم از پیش تعیین‌شده‌ای نبود. مجموعه این شوخی‌ها باعث شد گروه و خود رامبد به این نتیجه برسند که این عروسک در خندوانه جواب مي‌دهد.

  • دلایل فرعی هم برای ورود جناب‌خان به خندوانه وجود داشت؟ مثلا اینکه با مطرح‌تر شدن این عروسک، به فروش کوچه مروارید در شبکه نمایش خانگی کمک شود.

نه، این حرکت برنامه‌ریزی شده نبود. به نظرم رامبد به قدری روی برنامه‌اش حساس هست که نخواهد به خاطر چنین چیزی، عروسکی را وارد خندوانه کند، ولی اگر به فروش کوچه مروارید هم کمک كند، اتفاق خوبی است.

واقعا خودمان هم از اول نمي‌دانستیم حضور جناب‌خان در خندوانه چه سرنوشتی خواهد داشت.

بچه‌ها (ذبیحی و برقعي) اینجا شاهد هستند که اول گفتیم با یک روز و یک برنامه شروع کنیم تا ببینیم اصولا عروسک در برنامه‌ای که اصلا برای عروسکی بودن طراحی نشده، جواب مي‌دهد یا نه. ممکن بود جناب‌خان بیاید و خیلی زود هم مجبور شود از برنامه برود.

  • تا الان هم سابقه نداشته عروسکی در یک برنامه شبانه این فرمی حضور داشته باشد و تازه جناب‌خان مورد استقبال قرار گرفته و محبوب هم شده.

نه من هم یادم نمي‌آید یک عروسک کارش را با یک برنامه بزرگسال در تلویزیون شروع کرده باشد.

  • بده بستان‌هایی که بین جناب‌خان و سروش صحت در خندوانه وجود دارد، چقدر حاصل بداهه‌پردازی و واکنش هر دو طرف در لحظه است؟ خصوصا اینکه هر دو در کوچه مروارید با هم بازی داشته‌اند.

الان استندآپ کمدین‌هایی که به خندوانه مي‌آیند، داستانشان را هم با خودشان مي‌آورند؛ یعنی کسی پیش زمینه‌ای مشخص نمي‌کند و متنی برایشان نمي‌نویسد.

به جناب‌خان هم از ابتدا این‌جوری نگاه شد، یعنی استندآپ کمدینی که خودش از بیرون مي‌آید و خودش هم قرار است یک کارهایی بکند. به جز اینکه استندآپ کمدین است، خب گاهی وقت‌ها بین تماشاگران هم مي‌نشیند، ولی ما متنی نداریم.

گاهی که لازم باشد ما یک چیزهایی را با رامبد هماهنگ مي‌کنیم. گاهی هم که دوست داریم رامبد واکنش آنی از خودش نشان بدهد، هماهنگ نمي‌کنیم. درواقع به او مي‌گویم رامبد یک چیزهایی هست که مي‌خواهم توی صحنه با آنها روبه‌رو بشوی.

  • این اتفاقات غیرمنتظره‌ای که مي‌گویید دقیقا چیست؟ مثلا حرف زدن با مهمانان برنامه یا اظهارنظر کردن وسط حرف‌هایشان؟

طبیعتا معلوم نیست مهمانان چه خواهند ‌گفت و ما نمي‌دانیم جریان چیست. واقعا مي‌شود گفت آنچه برای جناب‌خان در خندوانه اتفاق مي‌افتد در لحظه اتفاق مي‌افتد. البته ممکن است ما یک خط کلی داشته باشیم؛ مثلا مي‌گوییم که امروز جناب‌خان دماغش را عمل کرده است.

  • احتمالا جنس و تیپ شخصیتی مهمانان برنامه هم تاثیر خودش را دارد.

طبیعی است. اتفاقا شاید گاهی با مهمانانی که این‌قدر جدی هستند که ممکن است فضای برنامه را خیلی جدی کنند، حضور جناب‌خان بتواند کمک کند.

معمولا به این فکر مي‌کنیم که در گفت‌وگو با این یا آن مهمان، درست است جناب‌خان حضور داشته باشد یا نه. در هر حالتی، جناب‌خان همیشه احترام مهمان را نگه مي‌دارد، همیشه به عنوان یک انسان برجسته به مهمان نگاه مي‌کند و سوال‌ها حاكي از هيچ گونه بي احترامي نيست از یک مرحله به بعد حتی حواسمان به نوع شوخی‌ها هست.

  • رامبد جوان تا چه حد در مدیریت اتفاقاتی که جناب‌خان به آنها سمت و سو مي‌دهد، نقش دارد؟

اولا که رامبد واقعا آدم باهوش و باحالی است و حسابي هم كارش را بلد است؛ یعنی یک فضای امن و دوست داشتنی را در پشت صحنه برنامه خندوانه برای ما ایجاد کرده.

خیلی راحت هستیم؛ فضا آرام و خوب است و در مورد ایده‌هایی که مطرح کرده‌ایم، هیچ‌وقت توی ذوق‌مان نخورده. حتی اگر موافق یک ایده‌ای نباشد، این‌قدر باحال نه مي‌گوید که ما راحت قبول مي‌کنیم از آن استفاده نکنیم.

خدا را شکر به ما اعتماد کرده و همان‌طور که گفتید چون برنامه زنده نیست، اگر هم اشکالاتی در اجرا وجود داشته باشد در تدوین درست مي‌شود.

  • تا حالا پیش آمده خودتان از حرفی که جناب‌خان زده به خنده بیفتید؟

راستش زیاد سر ضبط خنده‌ام نمي‌گیرد، چون همزمان مجبورم روی چند چیز متمرکز باشم.

از طرفی دو تا ساز هست که خودم مي‌زنم، بعد یک میکروفون روبه‌رويم هست که باید حواسم به آن هم باشد و باید عروسک را هم روی مونیتور ببینم، از طرف دیگر باید واکنش تماشاگران را جدا از قاب مونیتور ببینم و باید فکر کنم قصه چیست.

گاهی باید به حركت های در لحظه بچه‌ها (ذبیحی و برقعی) هم یک صدایی اضافه بشود.

  • واقعا سخت است که بخواهید همزمان روی این همه موضوع متمرکز باشید.

البته امیر سلطان‌احمدی درواقع مشاور فکری جناب‌خان در برنامه خندوانه است و جزء بچه‌های اتاق فکر و نویسندگان کوچه مروارید هم بوده.

در خندوانه هم خیلی مواقع کنار من نشسته و یکدفعه یک چیزی توی گوشم گفته که این را بگو یا آن را بگو ... جدا از این، خیلی وقت‌ها، اگر از روز قبل چیزی به ذهنم برسد، حتما با امیر مشورت مي‌کنم.

  • کاراکترهای عروسکی محبوبی که تا امروز صداپیشگی‌شان را به عهده داشته‌اید اگر در تیم کسانی مثل ایرج طهماسب، حمید جبلی، مرضیه برومند یا رامبد جوان نبودند، به نظرتان باز هم همین قدر امکان دیده شدن داشتند و به قولی گل مي‌کردند؟

به نظرم در مجموعه‌ای مثل «کلاه قرمزی» سابقه‌ای که پشت ساخت برنامه هست و حرفه‌ای بودن کسانی که در صدر این کار قرار دارند مثل آقایان طهماسب و جبلی و خانم محبوب، قطعا خیلی تاثیرگذار است.

هر عروسکی که به این مجموعه اضافه مي‌شود درواقع یک شانس تازه است، ضمن اینکه یخ تماشاگر قبلا با این مجموعه آب شده و همه منتظر هستند اتفاق خوبی شکل بگیرد.

اين موضوع در مورد كار با رامبد جوان و خندوانه هم به همين شكل است. اینکه مردم مجموعه‌ای را دوست داشته باشند، قطعا به عروسک‌های تازه‌وارد کمک مي‌کند.

آيداتدين‌/منبع:همشهري‌جوان