«حالا این فرموده حضرت علی(ع)، لذتی که در بخشش است در انتقام نیست را با همه وجودم حس می‌کنم. حالا سبک شده‌ام و از کاری که کرده‌ام راضی‌ام.»

اين اظهارات مردي است كه سحرگاه چهارشنبه درحالي‌كه همه‌‌چيز براي قصاص قاتل پسرش در زندان رجايي شهر مهيا بود، طناب دار را از گردن قاتل باز كرد و او را بخشيد. او مي‌گويد به‌دليل نزديك بودن‌ماه رمضان و براي رضاي خدا چنين تصميم بزرگي گرفته است. اما اين ماجرا چطور آغاز شد و پسر اين مرد چگونه جانش را از دست داد؟

  • نزاع مرگبار

عصر روز هفتم دي‌ماه سال 87مسئولان بيمارستاني در شهريار در تماس با پليس از قتل جواني به نام سيدجليل خبر دادند. اين جوان ساعتي قبل در جريان درگيري در محل كارش با ضربات چاقو مجروح و به بيمارستان منتقل شده بود اما شدت جراحات وي به حدي بود كه روي تحت بيمارستان جان باخت. به‌دنبال اين حادثه، تحقيقات پليس در اين‌باره آغاز و معلوم شد قاتل، جواني به نام اسماعيل است كه بعد از درگيري مرگبار به مكان نامعلومي گريخته است.

شواهد نشان مي‌داد قاتل و مقتول در كارگاهي در رباط كريم كار مي‌كردند و ساعتي قبل به دلايل نامعلومي با يكديگر درگير شده‌اند و قاتل با 21ضربه چاقو جليل را به قتل رسانده است. هر چند ابتدا ردي از قاتل فراري وجود نداشت اما كارآگاهان آگاهي چند روز بعد توانستند او را دستگير كنند. پسر جوان وقتي در شعبه 71دادگاه كيفري استان تهران محاكمه شد به ارتكاب اين جنايت اعتراف كرد و گفت: من و جليل با يكديگر همكار و دوست بوديم.

صبح آن روز او با يك كارگر افغاني دعوا كرد و من به او تذكر دادم. به همين دليل با يكديگر درگير شديم. عصر همان روز هم دوباره بر سر همين موضوع با يكديگر درگير شديم اما چون او قوي هيكل بود ترسيدم و چاقو كشيدم و بعد از آنكه چند ضربه به او زدم فرار كردم. من قصد كشتن جليل را نداشتم و از كاري كه كرده‌ام پشيمانم. به‌رغم دفاعيات متهم قضات دادگاه وي را به قصاص محكوم كردند. اين رأي در شعبه 11ديوانعالي كشور نيز تأييد و آماده اجرا شد.

  • پاي چوبه دار

مسئولان واحد اجراي احكام دادسراي امور جنايي پس از گذشت نزديك به 7سال از اين نزاع مرگبار سحرگاه چهارشنبه را براي مجازات قاتل درنظر گرفتند. با دعوت آنها خانواده مقتول وارد زندان شدند تا شاهد مجازات قاتل پسرشان باشند. تشريفات اجراي حكم انجام شد و جوان قاتل پاي چوبه دار منتقل شد. خانواده مقتول بار ديگر اعلام كردند خواسته‌شان فقط قصاص است. به اين ترتيب طناب دار دور گردن قاتل انداخته شد. او ديگر در يك قدمي مرگ بود اما در آخرين لحظات پدر مقتول درحالي‌كه اشك مي‌ريخت به سوي چوبه دار رفت. طناب را از گردن قاتل باز و اعلام كرد او را بخشيده است. صحنه عجيبي بود. قاتل كه باورش نمي‌شد بخشيده شده است به‌دست و پاي پدر مقتول افتاد و اشك مي‌ريخت. مسئولان اجراي احكام و زندان هم تحت‌تأثير اين تصميم بزرگ اشك مي‌ريختند و در چنين شرايطي جوان قاتل به زندان بازگشت و قرار است به‌زودي در دادگاه كيفري استان تهران به لحاظ جنبه عمومي جرم محاكمه شود.

  • چرا بخشيدم ؟

سيد قلي ارمكاني، پدر مقتول حالا از تصميمي كه گرفته خشنود است و به همشهري مي‌گويد: جوان قاتل بايد در ادامه زندگي مراقب رفتارش باشد. چرا كه معلوم نيست اگر باز هم دست به چنين كاري بزند بخشيده شود.

  • چطور شد كه تصميم گرفتيد قاتل پسرتان را ببخشيد؟

تقريبا از چند‌ماه قبل بود كه تصميم‌ام براي قصاص قاتل قطعي شد. صبح روز اجراي حكم هم با اين فكر كه حكم را اجرا مي‌كنم از خانه بيرون آمدم. اما وقتي به زندان رسيدم و قاتل را پاي چوبه‌دار ديدم تصميم‌ام عوض شد.

  • مگر آنجا چه وضعيتي داشت؟

پسر جوان پاي چوبه دار بود و مي‌لرزيد. حتي مسئولان اجراي حكم طناب را هم دور گردنش انداخته بودند. اما يك لحظه از تصميمي كه گرفته بودم منصرف شدم. ياد پسرم افتادم. با خودم گفتم او اشتباه كرده كه پسرم را كشته است اما من بايد ببخشم. نزديك‌ماه مبارك رمضان است و براي رضاي خدا او را بخشيدم. سراغش رفتم و طناب‌دار را از گردنش باز كردم و گفتم تو را به خاطر خدا بخشيدم. مسئولان اجراي حكم گفتند مي‌تواني درخواست دريافت ديه كني اما من با وجود اينكه براي مخارج بيمارستان پسرم و رفت‌وآمد به دادگاه خرج زيادي كرده بودم گفتم بخشش من بي‌قيد و شرط است و چيزي نمي‌خواهم.

  • وقتي جوان قاتل را بخشيديد او چه كار كرد؟

گريه مي‌كرد. باورش نمي‌شد كه در يك قدمي مرگ نجات پيدا كرده است. خدا را شكر مي‌كرد و مي‌گفت به خاطر كاري كه كرده پشيمان است.

  • بعد از باز كردن طناب دار از گردن قاتل به او چه گفتيد؟

گفتم در ادامه زندگي ات سعي كن مرد درستكاري باشي تا يك اشتباه تو را پاي چوبه دار كشاند. من تو را بخشيدم و اميدوارم عاقبت به خير شوي اما معلوم نيست اگر باز هم دست به چنين كاري بزني بخشيده شوي.

  • اگر حكم را اجرا مي‌كرديد ممكن بود چه احساسي داشته باشيد؟

با اينكه قصاص حقم بود اما اگر اين كار را انجام مي‌دادم ناراحت مي‌شدم اما حالا كه بخشيده‌ام احساس خوبي دارم. حالا اين فرموده حضرت علي(ع)، لذتي كه در بخشش است در انتقام نيست را با همه وجودم حس مي‌كنم. حالا سبك شده‌ام و از كاري كه كرده‌ام راضي‌ام. اميدوارم خدا هم از من راضي باشد. من خودم در محله مان اگر بين همسايه‌ها اختلافي پيش بيايد پا درمياني و آنها را به بخشش و گذشت دعوت مي‌كنم اما اگر خودم قاتل را قصاص مي‌كردم نمي‌دانستم چه جوابي به اهالي محله بدهم.