جالب اينكه در اتوبوس معمولا فيلمهاي عامهپسند و تجاري براي مسافران پخش ميشود و در قطارها ظاهرا انتخاب آثار متفاوت و در مواردي روشنفكرانه در اولويت قرار دارد. سيامك سعيدي از خوانندگان همشهري درباره سفر با قطار اينگونه نوشته است: «براي رفتن به مشهد قطار را انتخاب كردم. انصافاً هم خدمات ارائه شده در طول مسير خوب و قابل قبول بود. موضوع عجيب اين سفر پخش فيلم سينمايي به صورت صامت بود. كنار هر صندلي دستگاهي نصب شده بود كه مسافر بتواند با استفاده از هدفون، صداي فيلمي كه از تلويزيون در حال پخش است را بشنود.
كاركنان محترم و زحمتكش راهآهن هم به مسافران هدفون ميدادند تا با خيال راحت بتوانند فيلم سينمايي را ببينند. ابتدا پيش خودم گفتم چه ابتكار خوبي. با اين كار ديگر كساني كه علاقهاي به ديدن فيلم سينمايي ندارند يا ميخواهند استراحت كنند اذيت نميشوند. خلاصه هدفونها را به ما دادند و پخش فيلم هم شروع شد. نمايش فيلم «زندگي جاي ديگري است» كه جزو آثار خوب و متفاوت سينماي ايران محسوب ميشود هم نشان ميداد كه در انتخاب فيلم هم ذوق و سليقهاي در نظر گرفته شده است. درست برعكس اتوبوسهاي مسافربري كه هنوز در سطح «اخراجيها» و «افراطيها» ماندهاند.
مشكل از جايي شروع شد كه دستگاه نصب شده در كنار صندليها خراب بود و كار نميكرد. بنابراين چارهاي جز تماشاي فيلم به صورت صامت وجود نداشت. وقتي به يكي از كاركنان مشكل را توضيح دادم، پاسخ داد بله مدتي است كه سيستم صوتي ما اشكال پيدا كرده. پرسيدم پس چرا فيلم را به اين صورت پخش ميكنيد و چرا وقتي سيستم صوتي خراب است هدفون به مسافران ميدهيد؟ پاسخ داد ما طبق مقررات رفتار ميكنيم و به هر حال از اين هدفونها ميتوانيد بعدا استفاده كنيد.
جالب اينكه هنگام بازگشت از مشهد هم اين ماجرا تكرار شد. اين بار فيلم «پله آخر» به نمايش درآمد تا از حاكم بودن سليقهاي هنري در گزينش فيلمها در قطار مطمئن شوم. عجيب بود كه باز هم به مسافران هدفون داده شد و همچنان سيستم صوتي اشكال داشت و فيلم به صورت صامت پخش ميشد. به نظرم اگر قرار نيست مشكل برطرف شود بهتر است براي مسافران راهآهن، آثار كمدي كلاسيك صامت مثل فيلمهاي چاپلين يا باستركيتون پخش شود. چون صامت ديدن فيلم ناطق كمي دشوار و آزاردهنده است.»