اگر پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي و مكانيسمهاي حمايت اجتماعي براي جلوگيري از ايجاد محروميت در جامعه توسط ساختارهاي اقتصادي و اجتماعي در جامعهاي نهادينه نشود افزايش جمعيت وابسته به نهادهاي حمايتي را شاهد خواهيم بود.
اين روند قابل پيشبيني است و بايد براي كاهش تعداد فقرا و معلولان برنامهريزي كرد. اما بههرحال و در هر وضعيتي هستند و خواهند بود افراد معلول يا سالمندي كه از پس اداره زندگي خودشان برنميآيند و توان كار كردن هم ندارند. در شرايط اقتصادي فعلي، تعداد خانوادههايي كه زير خط فقر بوده و يا تحت پوشش نهادهاي حمايتي هستند قابل توجه است. دولت بايد به اين افراد كمك كرده و از آنها حمايت كند. اين حمايتها ميتواند از مسير تصويب طرحها و لوايح حمايتي باشد يا با ايجاد خانههاي سالمندان و اختصاص بودجهاي مشخص به اين مراكز دنبال شود. نهادهاي حمايتي نيز بايد بهصورت مشخص به اين افراد كمك كنند و اين مستلزم تأمين اعتبارات لازم براي آنهاست. از طرف ديگر لوايح و طرحهاي حمايتي كه بودجه و اعتباري براي حمايت از اين افراد را مصوب ميكنند بايد محدود به يك سال نشوند و براي هميشه چنين بودجههايي براي حمايت از اين افراد تخصيص يابد.
آنچه مسلم است اينكه افراد نيازمند در همه كشورها وجود دارند اما نحوه رسيدگي به اين افراد و نوع نگاه دولتها به آنهاست كه اهميت دارد. يكي از نكات مهم اين است كه وجود بيمههاي تأمين اجتماعي بهعنوان يك ضرورت بايد موردتوجه قرار بگيرد. آن مقدار مستمري كه به خانوادههاي محروم داده ميشود مبلغ بسيار ناچيزي است و نميتواند زندگي آبرومندانه و قابلقبولي را براي اين افراد فراهم كند اما اگر بيمهها قدم پيش بگذارند و دولت هم حمايت كافي از آنها كند ميتوان به سطح درآمد بهتر اين خانوادهها اميدوار بود.
نكته مهم ديگر شناسايي همه افراد و تلاش براي تحت پوشش قرار دادن آنهاست. براي نمونه يكي از وظايف ذاتي كميته امداد تحت پوشش قرار دادن زنان سرپرستخانواري است كه از نظر معيشتي در مضيقه هستند. بهدليل همين اهداف حمايتي است كه حضور و تعداد زنان در كميته امداد پررنگتر است اما گذشته از تعداد زياد زناني كه تحت پوشش نهادهاي حمايتي هستند، كمنيستند زنان نيازمندي كه به دلايل مختلف تحت پوشش اين نهادها نيستند اما سرپرستخانوار محسوب ميشوند. خانمي كه همسر معتاد دارد و مطلقه نيست و جزو خانوادههاي بدسرپرست است، اگرچه تحت پوشش قرار ندارد اما بايد به او هم رسيدگي كرد. چرا كه سرپرست خانوار مثلا بهدليل اعتياد نميتواند نيازهاي خانواده را تأمين كند.