مهرجويي با تشريح درخواست نيمميليارد توماني ستاره «سنتوري» براي حضور در قسمت دوم فيلم ناكام خود، گفته است: ايشان ديگر قطعا جايي در اين فيلم نخواهند داشت!
2- در اين روايت البته جاي خالي چاووشي بهشدت احساس ميشود؛ چهرهاي كه شايد تعداد اظهارنظرهايش در اين يك دهه اخير به عدد انگشتان يك دست هم نرسد و احتمالا همين گوشهگيري رسانهاي باعث شده مهرجويي و طيف رسانههاي دوستدار او در يك ميدان يكطرفه وارد گود شوند. اگر چاووشي انزواي خودخواسته را كنار ميگذاشت و بر زواياي تاريك روايت مهرجويي نورميتاباند، ميشد آسودهتر درباره ماجراي مرد پاييزي قضاوت كرد.
3- حتي اگر چاووشي نخواهد وارد اين ميدان بهشدت غبارآلود هم شود، خواندن برخي جملهها و اظهارنظرهاي عتابآلود مهرجويي باعث ميشود براي دادن حق به او كمي دچار ترديد شويم. گذشته از منتهايي كه خالق سنتوري سر ستاره بيبديل آن فيلم ميگذارد (به جاي اينكه يك تشكر خشك و خالي از ما بكند...)، معني اين جمله مهرجويي چندان روشن نيست: «به محض اينكه موضوع را شنيدم، بلافاصله خواستار كنار گذاشتن ايشان شدم.»
4- چاووشي كالايي دارد به نام صدا كه مهرجويي براي ساختن فيلم تازه خود خريدار آن است. حالا فروشنده به هر دليل قيمتي روي كالايش گذاشته كه خريدار معتقد است نميارزد و طبيعي است از خريدن آن منصرف ميشود. فقط اين وسط مشخص نيست مهرجويي چطور چاووشي را كنار گذاشته است! مگر اين خواننده درخواست حضور در سنتوري2 را داده بود؟ چرا كسي اين قيمت بالا را به بيميلي چاووشي براي مشاركت در مرد پاييزي تعبير نميكند؟
5- همكاري در فيلم سنتوري يك معامله برد - برد براي سازنده و خواننده آن پروژه بود و حالا كه قرار است قسمت دوم با حضور خوانندهاي تازه كليد بخورد، دوستداران مهرجويي بيصبرانه منتظر فيلم تازه او هستند و اميدوارند ناكاميهاي اخير خالق « چه خوبه كه برگشتي» و « اشباح»، با اين پروژه بهپايان برسد.