او در ادامه گفته؛ امروز از بيعملي و سوءمديريت بيشتر از فشار دشمن رنج ميبريم.
دو هفته پيش سايت مشرق سخناني منتسب به شهردار تهران در جمع دانشآموختگان دانشگاه تهران منتشر كرده و نوشته بود قاليباف در اين نشست از بيبرنامگي و ضعف مديريت در دولتها انتقاد كرده و گفته اين ضعف مديريت از تحريمها هم مؤثرتر است، حالا اما شهردار تهران در جمع مديران شهرداري از اداره كشور بر مبناي نگاه به بيرون انتقاد كرده و با استعارهگرفتن از مديريتي كه امثال شهيد چمران در اداره جنگ داشتند، راه برون رفت از مشكلات كشور را عمل و فرهنگ جهادي دانسته است. او گفته اگر شب پيروزي پاوه كه مطابق محاسبات مادي پيروزي محال تصور ميشد، شهيدچمران هم فرياد ميزد كه حمله دشمن كمرش را شكسته و اظهار ضعف و عجز ميكرد، نهتنها پاوه آزاد نميشد كه كل كردستان نيز از دست ميرفت.
شهردار تهران در اين سخنان مباحثي همچون اهميت نگاه درونزا و استقلالطلبانه، عدماعتماد و اتكا به بيگانگان در مديريت كشور را بهعنوان شاخصهاي فرهنگ جهادي دانسته و با تأكيد بر اينكه جوهره فرهنگ جهادي بر بسترهاي درونزا متكي است، گفته اين مسئله در حالي است كه فرهنگ مديريت توسعه محور با اقتباس از غرب نگاه به بيرون را مبناي اداره كشور ميداند.
- جدال تاريخي منطق مجاهدت و منطق راحتطلبي
به نوشته شهرنوشت شهردار تهران با اشاره به اينكه نظريه امام(ره) براي انقلاب بر مديريت جهادي و متكي بر سرمايههاي ملي استوار بود، تصريح كرد: آنتي تز انقلاب اسلامي، فرهنگي است كه اصالت را در توسعه اقتصادي و توليد نامتوازن ثروت، آن هم به هر قيمت ميداند و كشور را مقهور حركت استكبار جهاني و مجبور به تمكين ميپندارد. منطق مجاهدت درنظريه امام راحل در مقابل منطق راحت طلبي و اشرافيت برآمده از نگاه سرمايهداري غرب جدالي تاريخي را رقم زده است كه اكنون نيز در جريان است.
قاليباف در ادامه و در بخش ديگري از سخنان خود با تبيين فرهنگ جهادي و تمايز آن با منطق اشرافيت و رفاه طلبي اظهار داشت: فرهنگ جهادي هم هدفگرا و ارزشگراست و هم به استفاده از عقل و علم ملتزم است. همانطور كه سيره شهيدچمران نيز اينگونه بود.
قاليباف همچنين گفت: اما نقطه تباين زيست اين شهيد بزرگوار با آنها كه عقل و علم و نخبه گرايي را به مثابه پاپيون تكنوكراسي به سينه چسباندهاند، آن است كه هويت چمران مبتني بر خاستگاه معرفتي و ديني او بود. براي چمران عقل ابزاري و منفصل از وحي، تنها در جاي خود و به اندازه معيشت دنيوي قابل اعتنا بود.
- توسعه غربي در سايه تفسيري خاص از امام
قاليباف پس از اين سخنانش به مقطعي از تاريخ انقلاب هم اشاره كرده كه عدهاي توسعه به مفهوم غربي را با تفسيري خاص از امام اجرايي كردند.
وي با بيان آنكه گسترش فرهنگ فنسالارانه همواره درون انقلاب بهعنوان آسيب مطرح بوده است، اظهار داشت: در منطق تكنوكراتهايي كه پس از انقلاب فرصتي براي حضور در مناصب سياسي يافتند و از كرسي مديريت دولتي تا مديريت شهري را تجربه كردند، برخي از مهمترين انديشههاي زيرساختي غرب در قالب تفسيري خاص از امام راحل يا برداشتهاي شخصي از متون و نصوص ديني اجرايي ميشد. اينجاست كه تفاوت منش شهيد چمران كه علم را در خدمت دين و توسعه را در راستاي كسب تعالي تفسير ميكند با خط انحرافي تكنوكراتهاي پس از انقلاب كه علم را جدا از وحي و رفاه را پيشروتر از فرهنگ ديني تفسير ميكنند، مشهود ميشود. براي گروه اول ارزشها و دين اصل است و معتقدند كه بازسازي جامعه بايد بر محور تعالي و حفظ ارزشها و ديانت صورت گيرد. يعني توسعه كشور و ايجاد رفاه اقتصادي تنها مقدمهاي است براي فراهم آوردن شرايطي كه در آن مردم فارغ از نيازهاي ضروري زندگي به تعالي فردي و ارتقاي معنوي خويش بپردازند. در مقابل، گروه دوم اقتصاد و توليد ثروت را هدف غايي خود ميدانند و درحقيقت در لواي انقلاب اسلامي بهدنبال پيادهسازي نگاه و تفكر سرمايهداري و اشرافيگري هستند.
- چمران نه دلواپس بود نه دلداده
قاليباف تصريح كرد: چمران نه دلواپس تبادل نظر با غرب بود و نه دلداده تعامل با غرب. چمران اميدوار بود و مجاهد. چمران مصداق تبلور انديشه و عمل بود.
وي با بيان اينكه اگر چمران امروز در ميان ما بود از سوي متحجرين و ليبرالها متهم ميشد، ادامه داد: چمران را بايد تبلور تربيت الهي امام راحل دانست. او بدون ادعاي روشنفكرمآبانه، خط امام را از عمق جان پذيرفت و بيتفسير و توجيه و بدون دست يازيدن به تحريف انديشههاي امام، تبعيت خود را از ولايت فقيه به اثبات رساند. اگر چمران امروز در ميان ما بود به يقين يا به جرم آرمان خواهي و بياعتمادي به آمريكا و قبول نداشتن نسخه مدرنيته براي جامعهسازي و يا به جرم داشتن افقهاي انديشهاي نو و پويا و سياستورزي آگاهانه و مبتني بر درك صحيح از وضعيت اجتماعي و فرهنگي، مورد نقد و تخطئه 2جريان مدافع ليبراليسم و تحجر قرار ميگرفت. قاليباف تأكيد كرد: شهيدچمران به حق نشان داد كه انقلابي بودن نه به زمان است و نه به مكان بلكه به شناخت و بصيرتي است كه در وجود انسان است. وي ادامه داد: زيست سياسي شهيد چمران در برههاي كه جريانهايي سعي داشتند در زمان حيات امام(ره) دست به تحريف سيره ايشان و ايجاد انحراف در مسير انقلاب بزنند، نشان داد كه با تأسي از فرهنگ جهاد و منطق مجاهدت ميتوان در كاليفرنيا و بيروت و كردستان بود اما انقلابي و آزاده زندگي كرد و در مقابل در مشهد و قم و تهران پشت واژه امام و انقلاب و رهبري پنهان شد و متاثر از نگاه و منش كاخ نشيني و استكباري زندگي و عمل كرد.
- گمشده جامعه ما روحيه چمراني است
شهردار پايتخت افزود: تقليل دادن شخصيت چمران به يك شخصيت روحاني و معنوي صرف كه تنها به نوشتن مناجات سحرگاهي و صدور پيام جهاد و صدور انقلاب براي جهانيان ميپرداخته است جفاي بزرگي به شخصيت اين مرد بزرگ است. چمران واقعي را بايد شب عمليات سوسنگرد شناخت. چمران را بايد پشت خاكريز شناخت. چمران هميشه از سكون و عدمتحركي كه در جبههها وجود داشت رنج ميبرد و تلاش ميكرد كه با ارائه پيشنهادها و برنامههاي ابتكاري تحول و حركتي نو ايجاد كند. وقتي در عمليات سوسنگرد زخمي شد، فقط يك روز در بيمارستان بود و در همان يك روز جلسه شورايعالي دفاع را براي طراحي عملياتهاي بعدي در كنار تخت خود تشكيل داد. ارتفاعات اللهاكبر هم با اين روحيه جهادي آزاد شد نه با دستور از پشت جبهه.
شهردار تهران با بيان برخي ديگر از رشادتهاي اين شهيد بزرگوار ادامه داد: اگر شب پيروزي پاوه كه مطابق محاسبات مادي پيروزي محال تصور ميشد شهيد چمران هم فرياد ميزد كه حمله دشمن كمرش را شكسته و اظهار ضعف و عجز ميكرد، نهتنها پاوه آزاد نميشد كه كل كردستان نيز از دست ميرفت.
قاليباف ادامه داد: امروز هم ما به منش چمران احتياج داريم. گمشده جامعه ما روحيه چمراني است كه قطعا اگر امروز هم بود، ارتفاعات تحريم را مانند ارتفاعات اللهاكبر فتح ميكرد چرا كه امروز هم از بيعملي و سوء مديريت بيشتر از فشار دشمن رنج ميبريم.