حمیدرضا آصفی: مذاکرات وین ۸ پس از تفاهم لوزان سوئیس فرصتی برای دستیابی به برنامه جامع اقدام مشترک است.

نوسان‌هاي رفتاري پردامنه طرف مقابل نتيجه نهايي را هرچه بيشتر به ساعت‌هاي آخر مذاكرات وابسته كرده است. توافق بر سر همه‌‌چيز يا هيچ‌چيز، به‌ظاهر تنها اصل ثابت در اين مذاكرات بوده و همين موضوع ريسك مذاكرات را تا لحظه آخر بالا نگه داشته است. استراتژي مذاكراتي كشورهاي غربي در گروه1+5 نيز باز گذاشتن راه چانه‌زني بر سر همه موارد اختلافي اساسي تا مهلت نهايي توافق است. در فراز و فرود نگه داشتن مذاكرات شايد راهكار مناسبي براي خسته‌كردن طرف مقابل و نيل به حداكثر منافع در يك رقابت باشد ولي تيم مذاكره‌كننده ايران با آگاهي از اين موضوع دست طرف مقابل را خوانده است. آمريكا به‌دنبال محدود ساختن ايران در مسير يك توافق بد بدون بازگشت است و براي اين هدف از اهرم فشار زمان استفاده مي‌كند. اين در حالي است كه مذاكره‌كنندگان ايران در توافق ژنو با پافشاري بر مواضع ديپلماتيك خود به‌دنبال ايفاي حقوق هسته‌اي كشور برآمدند و حالا نيز با گذشت 20‌ماه از مذاكرات دوره توافق جامع، دستيابي به نتيجه مطلوب نهايي نبايد قرباني تله زماني آمريكا در مذاكرات شود.

آمريكايي‌ها يك‌بار ديگر گرفتن امتيازات بيشتر از ايران را با ميزان ريسك‌پذيري ايران در طولاني‌تر شدن گفت‌وگوها محك مي‌زنند. مذاكره‌كنندگان كشور نيز اعلام كرده‌اند كه براي دستيابي به توافق مطلوب ابايي از طولاني‌تر شدن گفت‌وگوها ندارند. بر اين اساس تنها يك معجزه مي‌تواند منجر به حصول توافق جامع و نهايي ميان ايران و گروه1+5 در زمان باقيمانده تا 9تير شود. هشدار آمريكايي‌ها در مورد پايان زمان شگردي براي كسب امتيازات بيشتر است كه نبايد به آن توجه شود. آمريكايي‌ها به‌طور مداوم در مذاكرات در حال دبه‌كردن و نقض تعهدات و قول و قرارهاي قبلي خود هستند و از سوي ديگر در هر دور از مذاكرات هم موضوعات جديدي را مطرح مي‌كنند. اين در حالي است كه در مذاكراتي در چنين سطح و ابعادي طرف‌ها وقتي در يك دور، پيرامون برخي موضوعات به تفاهم و درك مشترك مي‌رسند، براي آنكه روند مذاكرات طولاني نشود، گفت‎وگوهاي بعدي را درست از جايي آغاز مي‌كنند كه در دور قبلي به پايان رسيده است.

با اين حال حداقل از تفاهم لوزان به بعد آمريكايي‌ها در هر دور از مذاكرات چند قدم به عقب برگشته‌اند و روي موضوعاتي كه پيش از آن يك تفاهم نسبي بر سر آنها حاصل شده بود، نظرات جديدي را مطرح كرده‌اند. طبيعي است با چنين روشي روند مذاكرات طولاني شود و دستيابي به توافق جامع براساس جدول زماني تعيين‌شده چشم‌انداز روشني نداشته باشد. آنها چنين رويكردي را در مذاكرات دور مقدماتي ژنو كه منتهي به برنامه اقدام مشترك در پاييز سال 92شد نيز در پيش گرفته بودند. آنها گفت‌وگوها را از صبح روز دوم آذرماه1392 آغاز كردند و تا بامداد روز سوم آذر ادامه دادند بلكه در دقايق آخر بتوانند با تحت فشار قرار دادن طرف مقابل به يك توافقي برسند كه بيش از پيش نظراتشان تأمين شود كه خوشبختانه تيم مذاكره‌كننده هسته‌اي ايران اسير بازي آمريكايي‌ها نشد. در نهايت هم آمريكايي‌ها ناچار شدند توافقي را امضا كنند كه تأمين‌كننده نظرات همه طرف‌ها باشد و قطعا همانند مذاكرات دور مقدماتي در مذاكرات دور نهايي هم اين روش و رويكرد آنها نمي‌تواند كارساز باشد.

در حال حاضر صحبت از تمديد چندروزه مذاكرات پس از 9تير است. اگرچه چيزي قابل پيش‌بيني نيست و آمريكايي‌ها ممكن است زير ميز مذاكرات بزنند. اگر دوطرف نتوانستند در اين تاريخ به توافق برسند و به‌عنوان مثال اين زمان به يك‌ماه بعد كشيده شد، ايرادي ندارد، چرا كه مهم رسيدن به يك توافق خوب است و در اين رابطه هم هيچ تقصيري متوجه ايران نيست چرا كه مقصر اصلي تطويل مذاكرات خود آمريكايي‌ها هستند. اساسا در همين زمان يعني پيش از پايان فرصت رسيدن به توافق، آمريكايي‌ها با واردكردن كنگره به روند بررسي توافق جامع و نهايي زمان اجراي اين توافق را حداقل 45روز به عقب انداخته‌اند. آمريكايي‌ها خودشان مذاكرات را طولاني كرده‌اند و بر همين اساس نمي‌توانند نقش طلبكار را ايفا كنند كه چرا مذاكره در تاريخ مقرر به نتيجه نمي‌رسد. جاي گلايه‌اي هم از دقت و پافشاري جمهوري اسلامي ايران براي رسيدن به توافق خوب وجود ندارد.

عبور از ضرب‌الاجل تعيين‌شده براي رسيدن به توافق جامع در عين حال به‌معناي پايان و يا شكست مذاكرات نيست. در روابط بين‌الملل و ديپلماسي هيچ امر بعيدي وجود ندارد اما احتمال اينكه دوطرف بخواهند رسما اعلام كنند كه مذاكرات به نتيجه نمي‌رسد بسيار كم است. دوطرف گزينه‌هاي ديگري كه در دسترس‌ترين آن تمديد گفت‌وگوهاست را مورد بررسي قرار مي‌دهند و با استمرار مذاكرات در نهايت تلاش خواهند كرد كه به راه‌حلي براي رسيدن به يك نقطه مشترك دست يابند.