ديگر عبادات چون مجموعه افعال و اعمال و اذكار هستند ديده ميشوند، ولي روزه چنين نيست. روزه انجام ندادن است، ترك است تا فعل. اگر فعلي هم در روزه صورت ميگيرد اين فعل تنها نيت كردن است كه اين فعل اصطلاحا از افعال آشكار نيست، بلكه يك رفتار پنهاني است كه كسي از آن آگاهي پيدا نخواهد كرد. شايد اين وجه روزه و پنهان بودن اين عبادت و آشكار نبودنش چنين تلقي اي را در ذهن ايجاد كند كه چه بسا روزه عبادتي است كه تنها و تنها بين انسان و خداي او صورت ميگيرد و هيچ وجه اجتماعي ندارد.
اما ما هم به استناد مباني معرفتي اي كه در اسلام داريم و هم به استناد انبوهي از آيات و رواياتي كه در متون ديني منعكس است ميدانيم كه چنين نيست و اين عبادت بزرگ مانند همه ديگر عبادات داراي جنبههاي اجتماعي نيز هست. شايد از معدود ويژگيهاي شاخص عبادات بهويژه دراسلام اين بههمآميختگي فرد، جامعه و طبيعت در عبادات است كه در باب روزه اين به هم آميختگي با طبيعت به تشخيص زمان فرا رسيدنماه مبارك رمضان و تشخيص زمان شروع روزه است كه با پديدههاي طبيعي گردشماه و خورشيد پيوند پيدا ميكند و مجالي ديگر براي پرداختن ميخواهد. عبادات فردي با جنبههاي اجتماعي نيز پيوند عميق و گسترده اي دارند كه توضيحي كوتاه درباره روزه و امتداد اجتماعي آن لازم است. من به جاي استناد به آيات و روايات در اين زمينه كه فرصت پرداختن تفصيلي به آنها وجود ندارد، از باب نمونه دعاي چهل و چهارم صحيفه سجاديه امام سجاد را مورد توجه قرار ميدهم كه مروري بر بخشهايي از آن ميتواند مبناي معرفتي اسلام را در شناسايي بعد اجتماعي روزه نشان دهد.
امام(ع) در همان بندهاي نخستين دعا در بند سوم كه از ويژگيهاي عموميماه مبارك رمضان سخن مي گويند، اينماه راماه طهور و تمحيص خوانده اند. در واقع رمضان راماه پاكي وماه پاك شدن از آلودگي ها معرفي ميكنند. تمحيص گذاشتن سنگ معدن در كوره را ميگويند بهگونهاي كه در حرارت كوره ناخالصي ها ريخته شده و آن گوهر خالص باقي بماند. امام(ع) مي فرمايندماه مبارك رمضان ماهي است كه با وارد شدن آن، گويي انسان وارد كوره تشخيص سره از ناسره ميشود كه اگر درست اين فرايند را طي كند در پايان اينماه از آلودگيهايي كه بر وجود او مستولي شده دور خواهد شد.
در ادامه اين دعا متوجه ميشويم اين تمحيص، تنها پاك شدن فردي نيست. بلكه وجه اجتماعي پاك شدن از آلودگيها نيز درنظر است. در بندهاي بعدي اين دعا به جنبههايي از اين وجه اجتماعي اشاره شده است. در بند دهم اين دعاي زيبا اين موارد اجتماعي و سياسي خيلي صريح تر مورد اشاره قرار گرفته ا ست.
در اين بند امام عليهالسلام به محضر خداوند عرضه ميدارند كه «وَ وَفِّقْنَا فِيهِ لِأَنْ نَصِلَ أَرْحَامَنَا بِالْبِرِّ وَ الصِّلَةِ» خدايا به ما اين توفيق را بده كه در اينماه صله ارحام انجام دهيم. يعني به سراغ خويشاوندان و ارحام خويش برويم و آنها را مورد تفقد خود قرار بدهيم، از طريق نيكي كردن و دهش يعني دستدهنده داشتن. «وَ أَنْ نَتَعَاهَدَ جِيرَانَنَا بِالْإِفْضَالِ وَ الْعَطِيَّةِ» با همسايگان خويش رفتاري براساس مهرباني و كرم و بخشش داشته باشيم. «وَ أَنْ نُرَاجِعَ مَنْ هَاجَرَنَا وَ أَنْ نُنْصِفَ مَنْ ظَلَمَنَا وَ أَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا حَاشَي مَنْ عُودِيَ فِيكَ وَ لَكَ، فَإِنَّهُ الْعَدُوُّ الَّذِي لَا نُوَالِيهِ،.» در اينماه به ما توفيق بده تا ما به سراغ كساني كه از ما روي برگردانده اند برويم و با كساني كه به ما ستم كرده اند با انصاف رفتار كنيم. حتي با كساني كه با ما دشمني ورزيده اند راه صلح و دوستي بجوييم.
طبيعتا اين مرز را امام(ع) شفاف بيان كردهاند كه منظور در اينجا دشمناني نيست كه ما بهخاطر خدا و به فرمان او با ايشان دشمنيم.چرا كه به تعبير امام (ع) ايشان دشمناني هستند كه نشانههاي دوستي ما با ايشان وجود ندارد. موارد ديگر در همين دعا فراوان است كه ميتوان براي آگاهي از آن به متن صحيفه سجاديه مراجعه كرد و در اين مجال همين مقدار بسنده است.
همانطور كه در بند سيزدهم خود امام بيان كردهاند كه خدايا ما را از كور چشمي در راه خود دور بدار و از گمراهي و غفلت آنچه تو آن را حرام شمردهاي باز بدار، در واقع ما نيز با الهام از امام (ع) بايد اولا به امتداد اجتماعي روزه توجه داشته باشيم و آن را يكي از شاخصهاي سنجش روزه داري خود نيز بدانيم و از خداوند اين را بخواهيم كه اينماه عبادت و بندگي در صحنه اجتماع نيز به بهبود روابط و اصلاح آن و افشاندن عطر محبت و دوستي و كنار زدن بوي عفن و انزجاردهنده حقد و كينه و دشمني بينجامد و در اين مسير همنواي با امام سجاد عليهالسلام بايد بگوييم خدا يا براي روزه داري همه جانبه و مورد رضايتت، توفيق بركناري از كور چشمي در راه خودت را به ما عطا كن.
اكنون ميتوانيم اين پرسش را از خود داشته باشيم كه آيا ما به راستي به امتداد اجتماعي روزه داري پايبند بودهايم يا نه؟ اين مسئله اي است كه همگان چه شهروندان معمولي و چه مسئولان بايد به آن توجه تام داشته باشند و البته روشن است كه به هر اندازه جايگاه اجتماعي افراد بالاتر باشد، قطعا ضرورت توجه به امتداد اجتماعي روزه در آنها بايد بيشتر باشد.
در آستانهماه مبارك رمضان، جامعه بزرگ و عزيز ما شاهد بود كه چگونه با بازگشت پيكر پاك و مطهر اسطورههايي به نام شهداي مظلوم عمليات كربلاي4 كه نماد هويت ديني و ايراني ما بودند و محل به هم پيوستن همه باورها و ارزشهاي مورد پذيرش ما بودند، چه مسائلي پيش آمد؛ اينكه برخي افراد كوشيدند اين اقيانوس معنا و سرمايه بيبديل را در حد يك چشمه كوچك تقليل بدهند و به جاي اينكه از اين منبع پر فيض براي تقويت هويت جمعي و ديني و معطر شدن اخلاق جامعه با شروعماه مبارك رمضان بهره بگيرند آن را در حد مبارزه با يك رقيب سياسي تقليل دادند، اين پرسش را براي هميشه در ذهن همه دردمندان جامعه ايجاد كردند كه آيا به راستي اين رفتار، رفتاري پسنديده و رمضاني بود؟
آيا با أَنْ نَتَعَاهَدَ جِيرَانَنَا بِالْإِفْضَالِ وَ الْعَطِيَّةِ سازگار بود؟ آيا با أَنْ نُرَاجِعَ مَنْ هَاجَرَنَا همخواني داشت؟ آيا با أَنْ نُنْصِفَ مَنْ ظَلَمَنَا تناسب داشت؟ بهنظر ميرسد بايد در اينگونه رفتارها بازانديشي كرد. شايد بتوان روي استخوان شهيدان ايستاد و به همان اندازه خود را از ديگران برتر ديد اما اگر رگ و گوشت و پوست ما با اين استخوانها گره نخورده باشد و اين استخوانها ستون فقرات انديشه و رفتار ما را تشكيل نداده باشند، مقدار باقي ماندن بر آن بلندا نيز كوتاه خواهد بود، اين درس صدباره تاريخ به ما انسانهاست...
- پژوهشگر مطالعات اسلامي، استاد حوزه و عضو هيأت علمي گروه تاريخ دانشگاه باقر العلوم(ع)