«همه آنچه كه در خواب ديده بودم، صحنه به صحنه در واقعيت رخ داد»،«تلفن كه زنگ زد انگار به دلم افتاده بود كه دوست دوران مدرسهام است.
ميدانم باور نميكنيد اما خودش بود.» اين جملاتي است كه مشابه آن را بسياري از ما از دوستانمان شنيدهايم يا لااقل در فيلمها ديدهايم، حتي برخي از ما از اين هم فراتر رفتهايم و اينچنين تجربياتي داشتهايم و چنين جملاتي را خودمان به بقيه گفتهايم.
اما واقعا فكر ميكنيد اين جملات واقعي هستند و افراد معمولي توانايي پيشگويي آينده را دارند يا آنها توهم و خيالهايي پوچ هستند كه تنها آدمهاي ساده لوح آنها را باور ميكنند. اگر جزو هر كدام از اين گروهها هستيد،خواندن اين مطلب را به شما پيشنهاد ميكنيم
- در ذهن آنها چه ميگذرد؟
در عالم علم به چنين ويژگياي كه بيشتر ما، آن را با پيشگويي و آگاهي از حوادث آينده و يا گذشته مترادف ميدانيم، «درك فراحسي» ميگويند كه به اختصار «اي اس پي» ناميده ميشود.
اي اس پي، حس خاصي است كه برتر از حواس پنجگانه بينايي، شنوايي، بويايي، لامسه و چشايي است اما برخلاف حواس عادي پنجگانه، بيشتر از طريق ذهن تجربه ميشود تا حسهاي جسماني.
البته اين حس هيچگونه ارتباطي با ماوراءالطبيعه ندارد، از نظر منتقدان و نظريهپردازان چنين پديدهاي كاملا عادي است و دلايل قانع كنندهاي براي وجود آن در علم پزشكي ميتوان يافت
- انواع دركهاي فراحسي
درك فراحسي مجموعهاي از انواع تواناييهاي فرضي ذهن است كه مشهورترين آنها عبارتند از:
تله پاتي: در اين توانايي، شخص قادر است ذهن فرد مقابل را بخواند.
روشنبيني: فرد ميتواند حادثهاي كه در محل ديگري در حال رخ دادن است را ببيند.
پيشگويي: شخص توانايي ديدن اتفاقات آينده را دارد، در گذشتهبيني، فرد ميتواند هر حادثهاي كه در گذشته اتفاق افتاده را ببيند، بدون اينكه درباره آن اطلاعاتي داشته باشد.
مديوم: همان ارتباط با دنياي ارواح است.
روانسنجي: در اين مورد شخص با لمس شيء متعلق به فرد خاص و يا حضور در يك مكان، اتفاقاتي كه تا آن زمان در رابطه با مالك شيء و يا مكان افتاده است، را تعريف ميكند.
همه اين تواناييها براين نظريه بنا شدهاند كه انسان قادر به درك موضوعاتي است كه رابطهاي با حواس پنجگانه ندارند، چنين تواناييهايي از گذشتههاي دور همراه بشر بوده است اما در هر دوره، نام خاصي بر آن نهاده شده تا اينكه در نيمه اول قرن بيستم، مفهوم مدرن آن شكل گرفت.
كلمه «درك فراحسي» در سال 1934، توسط «جي بي راين» از استادان دانشگاه تحقيقاتي دوك در كاروليناي شمالي ابداع شد. راين يكي از دانشمندان سرشناس زمان خود بود كه در شرايط آزمايشگاهي، درباره موضوعات خارقالعاده تحقيق ميكرد.
- نظريههاي اي اس پي
معتقدان به پديده «اي اس پي» درباره چگونگي بروز اين تواناييها، نظريههاي مختلفي دارند.
بعضيها معتقدند كه همه افراد اين تواناييها را دارند و گاهي اوقات، ناخواسته آن را تجربه ميكنيم. عده ديگري ميگويند فقط گروه خاصي مانند مديومها، شمنها و پيشگوها چنين قدرت خاصي دارند و زماني ميتوانند به اين قدرت دسترسي پيدا كنند كه ذهنشان را در حالت خاصي قرار دهند.
گروهي هم بر اين باورند كه درون هر فردي، اي اس پي به صورت يك نيروي پنهاني نهفته است اما تنها بعضي از انسانها، توانايي تبديل اين نيروي پنهان به نيروي واقعي را دارند.
البته در اين بين، معتقدان به اي اس پي، درباره چگونگي عملكرد آن اختلاف نظر دارند.
در برخي نظريهها عنوان شده است كه اين حس مانند حواس عادي پنجگانه، نوعي انرژي است كه از يك نقطه به نقطه ديگر حركت ميكند،در مقابل مخالفان اين نظريه ميگويند اي اس پي به شكل امواج انرژي الكترومغناطيسي در ميآيد، مانند انرژي موجود در لامپ، راديو و اشعه ايكس كه به صورت علمي نميتوان وجود آنها را ثابت كرد.
اين نظريه ــ نظريه انرژي الكترومغناطيسي ــ در اوايل قرن بيستم بسيار مشهور بود اما امروزه نظريه چندان مطرحي نيست.
نخستين دليلش هم اين است كه چنين نظريهاي فقط درباره تله پاتي صدق ميكند و براي روشنبيني و گذشتهبيني درست نيست چرا كه اگر اطلاعات مانند انرژي الكترومغناطيسي سفر ميكرد، بايد توسط يك نفر فرستاده ميشد
به عبارت ديگر يعني از يك ذهن به ذهن ديگر ارسال ميشد، در اين نظريه هيچ توضيحي درباره اينكه چگونه اطلاعات از زمان يا شيء به ذهن سفر ميكند داده نشده است.
دليل دوم اينكه در اين نظريه، تطابقي بين شناخت ما از خود و جهان پيرامونمان وجود ندارد. در بيشتر موارد گزارش شده درباره تله پاتي، قدرت درك فراحسي، مستقل از مسافت عمل ميكند.
اين همان قدرت امواج است كه بين دو ذهن رد و بدل ميشود، دو ذهني كه يا در يك اتاق كنار يكديگر هستند و يا اينكه كيلومترها با هم فاصله دارند، به غير از تله پاتي هيچ انرژي ديگري به چنين شكلي منتقل نميشود و از نظر مخالفان اين نظريه، وجود امواج براي ديگر قدرتهاي فراحسي به هيچ عنوان منطقي نيست.
از طرفي هيچ ارگاني در بدن تا كنون شناسايي نشده كه بتواند اين قبيل انرژيها را دريافت كند و در عين حال شواهدي مبني بر وجود اين امواج هم پيدا نشده است.
- نظريه جديد فراحسي چه ميگويد
نظريهپردازان امروزي ميگويند توضيح قدرت درك فراحسي با توجه به يافتههاي دنياي فيزيكي غيرممكن است.
بر اساس نظريه جديد،ما انسانها علاوه بر جهان فيزيكياي كه با آن آشنايي داريم، همزمان در بعد ديگري به سر ميبريم كه توسط قانونهاي كاملا متفاوتي اداره ميشود.
زمان و فضا در اين بعد اجازه ميدهد تا از افكار ديگران و حوادث آينده كه هنوز در جهان فيزيكي اتفاق نيفتاده، مطلع شويم.
اين نظريه ميگويد كاملا روشن است كه ما با اين بعد كاملا ناآشنا هستيم اما هر از گاهي ذهن آگاه انسان اطلاعاتي از آن ميگيرد. كاملا واضح است كه نظريه جديد نيز با توجه به يافتههاي علمي چندان قابل فهم نيست
با اين وجود، طرفداران اين نظريه معتقدند كه مفاهيم بسياري در جهان مانند «زندگي پس از مرگ» وجود دارد كه انسان قابل به درك آن نيست اما واقعا وجود دارند و قدرت درك فراحسي هم يكي از اين مفاهيم است.
- چرا افراد زيادي به اي اس پي معتقدند؟
در اين بخش از گزارش، علتهاي مختلف اين باور را بررسي ميكنيم و خواهيم ديد كه چگونه شواهد علمي از اين نظريه حمايت ميكند.
- مورد عجيب قدرت درك فراحسي
بسياري از افراد به قدرت درك فراحسي اعتقاد دارند يا خودشان آن را تجريه كردهاند و يا در اطرافشان فردي را با چنين قدرتي ديدهاند.
اگر شما معمولا خوابهايي ميبينيد كه بعدا با جزئيات به واقعيت تبديل ميشود شك نكنيد كه داراي قدرت اي اس پي هستيد.
ممكن است اكثر ما در زمان حال و يا در آينده با موارد عجيبي از اين قدرت روبهرو شويم و البته تا به امروز موارد مستندي از اي اس پي به ثبت رسيده است.به عنوان مثال سال 1898، «مورگان رابرتسون» رماني به نام «بيهودگي» منتشر كرد.
داستان اين كتاب درباره كشتي لوكسي به نام «تيتان» بود. براساس اين داستان، در يكي از شبهاي ماه آوريل، كشتي تيتان به سمت مه غليظي حركت ميكند و بعد به كوه يخ عظيمي برخورد ميكند و غرق ميشود.
بر اساس روايت اين داستان، صدها نفر در اين حادثه جان خود را از دست ميدهند، نكته عجيب ماجرا كه به اين گزارش مربوط ميشود اين است كه 14 سال بعد، دقيقا همين اتفاق در ماه آوريل،براي كشتي تايتانيك رخ ميدهد، در كشتي تايتانيك هم مانند كشتي تيتان، قايق نجات به اندازه كافي وجود نداشت.
ماجراهاي مشابه فراواني در اين باره وجود دارد كه بيشتر آنها به ثبت نرسيدهاند، ماجراهايي كه نمونههايي از قدرت فراحسي در آن ديده ميشود.
همان اندازه كه اين اتفاقها براي معتقدان به وجود اين قدرت، گيج كننده است بررسي آن در دنياي علم نيز با محدوديتهايي رو به رو است زيرا بيشتر اين حوادث در محيطي غيرقابل كنترل اتفاق ميافتد.
دانشمندان براي اينكه بتوانند با كمك شواهد قطعي اين پديده را نشان دهند به محيط آزمايشگاهي نياز دارند تا آزمايشات مختلفي را تحت كنترل و با نظارت مستقيم انجام دهند.
- آزمايش با كارتهاي زنر
از دهه 1930، فراروانشناسان سراسر دنيا، آزمايشهاي مختلفي را در اين باره انجام دادند. «جي بي راين» مشهور به پدر علم «فراروانشناسي» به خاطر تلاشهايش در اين زمينه بسيار مشهور است.
او جزو اولين دانشمنداني است كه در شرايط آزمايشگاهي با كمك كارتهايي به نام «زنر» قدرت درك فراحسي را مورد مطالعه قرار داد، كارتهاي زنر به نام مبتكر آن «كارل زنر» شناخته شده است.
زنر از 5 بسته كارت پنج تايي سفيد رنگ تشكيل شده كه در مجموع، 25 عدد است و روي هركدام از آنها، يكي از پنج نقش مشهور زنر يعني علامت مثبت، مربع، دايره، موج و ستاره ديده ميشود. در آزمايش زنر، فرديكه مورد آزمايش قرار ميگيرد، ميبايست نقش كارتها را به درستي حدس بزند و شانس حدس درست، براي هر نفر يك به پنج است.
در آزمايشي كه راين انجام داد، او از فرد ميخواست تا نقش روي كارت را حدس بزند و نتيجه را يادداشت ميكرد. به طور ميانگين، افراديكه توانايي درك فراحسي داشتند همه پاسخهايشان درست بود.
راين به اين نتيجه رسيد كه پاسخهاي درست بدون تقلب، اي اس پي را نشان ميدهد، وقتي راين، نتيجه را به انجمن علمي اعلام كرد، آنها بسيار شگفتزده شدند و حتي بسياري معتبر بودن آزمايش او را زير سوال بردند اما با اين وجود، آزمايشات او همچنان سرلوحه كار بسياري از دانشمندان قرار گرفت و خود او نيز به عنوان «دانشمند وفادار به علم» شناخته شد.
در سالهايي كه راين آزمايشاتي در رابطه با درك فراحسي انجام ميداد، بسياري از فراروانشناسان ديگر نيز آزمايشات مشابهي انجام دادند كه نتيجه آنها مثبت بود.
حتي بسياري از اين محققان، كارتهاي زنر را كنار گذاشتند و از سوژه آزمايش خود ميخواستند تا تصوير يك منظره و يا نقاشي را حدس بزنند.
در آزمايشي خاص، يك نفر سعي ميكرد روي يك موضوع متمركز شود و آن را از طريق تله پاتي به نفر دوم منتقل كند.
نفر دوم هر آنچه را كه دريافت ميكرد، توضيح ميداد و تيم تحقيقاتي، تمامي آنچه كه اتفاق ميافتاد را ثبت ميكرد، در پايان آزمايش، دريافت كننده سعي ميكرد تصوير مناسب را با توجه به توضيحاتي كه دريافت كرده، انتخاب كند.
- اتاق قرمز
در آزمايش ديگري به نام «گانزفيلد»، سوژه در اتاقي دراز ميكشد كه تمام آن توسط نور قرمز رنگي روشن شده است، چشمهاي سوژه گيرنده، كاملا بسته است و توپ توخالي پينگ پنگ روي پلك چشمهايش ميگذارند.
فرد، هدفوني روي گوشهايش ميگذارد و به موسيقياي كه در آن انواع فركانسها شنيده ميشود گوش ميدهد، در اين مرحله، فرد به مدت يك ساعت و نيم در حالت محروميت حسي خفيفي باقي ميماند.
در اين هنگام، فرد ارسال كننده، سوژههاي مختلفي را به صورت تصادفي انتخاب ميكند و سعي ميكند اطلاعات مربوط به سوژه را به گيرنده منتقل كند.
گيرنده در نيم ساعت اول آزمايش هرچه كه دريافت ميكند را با صداي بلند ميگويد. تمامي گفتههاي گيرنده ثبت ميشود تا در مرحله بعد، براي حدس زدن سوژه، از آن استفاده كند.
در پايان آزمايش، گيرنده از حالت گانزفيلد خارج ميشود، در اين هنگام چندين مورد در اختيار وي قرار داده ميشود و گيرنده بايد آنچه را كه ديده حدس بزند. اين آزمايش معمولا براي اثبات روشن بيني انجام ميگيرد و براي تله پاتي كارايي چنداني ندارد.
سامراقلي زاده/منبع:همشهريسرنخ