در اينبين بيش از همهچيز به ورزش، به واليبال و مخصوصاً اين تيم واليبال ظلم ميشود. از حاشيههاي سياسي كه حضور آمريكا در ايران دارد، بگير تا پخش يا عدمپخش سرود ملي اين كشور تا ماجراي احترام بازيكنان آمريكايي به روزهداري مردم ايران و البته حضور فلان مسئول دولتي و مجلسي در رختكن تيم ملي. حاشيههاي دوروبر تيم ملي واليبال و موفقيتها آنقدر زيادشده كه هيچكس نميتواند بزرگي اتفاق را تحليل كند.
تيم ملي ايران، قهرمان المپيك و قهرمان ليگ جهاني سال گذشته را قصابي ميكند و همچنان حاشيهها مهمتر و پررنگتر هستند. اين همان ظلمي است كه به واليبال ميشود. مردم و هواداران واليبال خبرهاي مربوط به رختكن تيم ملي را دنبال كنند و از صراحت لهجه معروف به هيجان بيايند. اما اتفاق مهم و بزرگ همچنان در همان سالن رخ ميدهد. بهترين بازيكن تاريخ واليبال ايران و آسيا، كاپيتان تيم ملي ماست؛ همان بازيكني كه اكثر كارشناسان جهان ازجمله سرمربي آمريكا او را بهترين بازيكن حال حاضر واليبال دنيا ميدانند.
تيم ملي ايران بهترين دريافتها را دارد و در حملات متنوعترين آبشارها را ميزند. سياست و فرهنگ و اخلاق و اينها همه مهم است اما تيم ملي واليبال در حال حك كردن تاريخ است. حالا ممكن است اينيك موج كوتاهمدت باشد مانند آن جام جهاني كه كرهشمالي طوفان زرد نام گرفت و ميتواند يك موج طولانيتر باشد اما واليباليستهاي ايران تاريخ ورزش را دوباره مينويسند و از اين ارزشمندتر وجود ندارد. بايد با اين تيم و بازيهايش نفس كشيد و سطر به سطر اتفاقاتش را به ياد سپرد.
اين تيم سال ديگر در المپيك ميتواند جاودانه شود اما كمترين تحليلي در اين مورد نيست و حاشيهها ورزش را زير سايه برده است. البته كه واليبال با اين حجم خبرسازي همه حوزههاي ورزشي را زير سايه خود برده است. شايد اگر تيم ملي واليبال در مسابقات ليگ جهاني نبود، بازگشت پرويز مظلومي به استقلال و جدايي صادقيان و عباسزاده از پرسپوليس بسيار پرسروصداتر ميشد. در اتفاق اول كه درد اصلي فوتبال ايران در نداشتن مربي جديد خودنمايي ميكند.
هرچند عليرضا منصوريان بهتازگي تيم نفت را به خوبي هدايت كرده و مربياني مانند يحيي گلمحمدي بهچرخه مربيان وارد شدهاند اما همچنان حضور مربي جديد در ليگ برتر با مربياني كه بايد از بازي خارج شوند، همخواني ندارد و همين سبب ميشود كه يك مربي مانند حميد درخشان و البته پرويز مظلومي با كارنامهاي نهچندان درخشان پس از دورهاي بيكاري دوباره به سرخابيها بازگردند. هرچند سرمربي شدن مظلومي با انتقادهايي هم همراه بوده اما اين روزها روزهاي واليبال است و كسي دلش براي فوتبال نميسوزد. همه با سالن 12هزارنفري آزادي بالا و پايين ميپرند و زياد خودشان را درگير فوتبال و ورزشهاي ديگر نميكنند.