تأييد بيچون و چرا و طرفداري متعصبانه از يك اثر هنري تحتتأثير نام صاحب اثر، بدون كمترين تلاش براي نقد بيطرفانه آن، يكي از مسائل نگرانكننده امروز فرهنگ و هنر ماست كه منجر به افت شديد كيفيت آثار شده است. چون توليد كنندگان، خود را پذيرفته شده بيقيد و شرط ميدانند و نگران از دست دادن مخاطبانشان به دنبال نقد اين آثار نيستند در ضمن كوششي براي ارتقاي كيفي كارهاي خود نميكنند، به همين دليل مدتهاست شاهد مضمونهاي تكراري و نگاههاي بسيار سطحي و سادهانگارانه به موضوعها و اتفاقهاي مهم هستيم.
به چند عبارت كليشهاي، غيرسازنده و صرفا احساسي يا تعارفآميز كه در شبكههاي اجتماعي زير پستها به وفور ميبينيم، اشاره ميكنم: «مثل هميشه عالي» ،«مثل هميشه بينظير»،«شما فوقالعادهايد» ،«عاشششقتم، تو اسطوره مني»،«فلاني بزرگ»،«تركونديد استاد!» «متأسفم براي فلاني كه با شما مخالفت ميكنه» ،«ايشون در حدي نيست كه در مورد شما اظهارنظر كنه»،«متأسفم براي سينما / موسيقي / شعر اين مملكت كه فلاني دربارهش نظر ميده»،«تو غلط ميكني درباره ي فلاني اظهارنظر بكني، برات متأسفم، واقعا كه...» ،«تو حرف نزن، لياقتت آهنگاي فلانيه كه گوش بدي نه آهنگاي فلاني عزيز، فلانيجون خودتونو اصلا ناراحت نكنيد ما با شماييم هميشه...»
و... جالب اينكه هنرمندان مخاطب اين كامنتها از آنها لذت ميبرند و با ادامه رفتارهاي گذشته به اين روند دامن ميزنند و اين حرفها را نشان اعتبار هنري و فرهنگي خود و نفوذ در دل مخاطبان ارزيابي ميكنند.رفتار رايج ديگر، لايك كردن قبل از خواندن يك متن يا شنيدن يك آهنگ است كه نهتنها مصداق علاقه عميق نيست كه نشانه يك هواداري سطحي و غيرمسئولانه در رابطه با يك هنرمند است.
خوب است براي احترام به انديشه خود و حقيقيتر و مؤثرتر شدن مراودههاي فضاي مجازي، هيچيك از نوشتهها را قبل از خواندن كامل و دقيق لايك نكنيم و نظر واقعي، بدون تعارف، نقادانه و محترمانه خود را در مورد پستي كه ميخوانيم و ميبينيم بنويسيم تا از يكديگر بياموزيم و صاحب اثر نيز ارزيابي واقع بينانهتري نسبت به كارهايش داشته باشد.
همه انسانها ازجمله هنرمندان براي رشد، نيازمند نقد هستند و براي استفاده از آن، ظرفيت و شهامت شنيدن نقد و توان بهكار بستن موارد درست، لازم است، كساني كه هواداران دو آتشه دور خود جمع ميكنند، دار و دسته مجازي راه مياندازند و نظر درست هيچ نقد كنندهاي را نميپذيرند و او را توسط هوادارانشان مورد حمله قرار ميدهند يا از رفتارهاي تند و متعصبانه هواداران جلوگيري نميكنند يا مخالفي كه محترمانه نظر خود را بيان ميكند از صفحه خود حذف ميكنند و محوريت فعاليتهايشان خودنمايي و اغراق در رفتارهاي مثبت و ظاهرا روشنفكرانه يا رفتارهاي خلاف عرف براي جلب توجه است، يكي از عوامل فرهنگ و هنر سطحي يا پوپوليسم هستند.
پيشنهاد ميكنم كساني كه بهعنوان يك انسان در برابر فرهنگ و هنر جامعه، اعم از هنرمند، هنردوست و اهل فرهنگ، در برابر شرايط ذكر شده احساس مسئوليت ميكنند، حركتي را با عنوان #ضدزرد و با نشان دادن واكنشهاي مسئولانه، منطقي و محترمانه درشبكههاي اجتماعي و فضاهاي مجازي و حقيقي شروع كنند تا بهتدريج شاهد بهبود حال هنر و فرهنگمان باشيم. همهچيز احتمال زرد شدن دارد: روانشناسي، فرهنگ، عرفان، هنر، آداب معاشرت، روشنفكري، رسانهها، مطبوعات، ورزش، رنگهاي مختلف مثل مشكي، آبي، قرمز و حتي همين حركت #ضدزرد و اين اتفاق گاهي آنقدر تدريجي ميافتد كه متوجه نميشويم و نكته آخر اينكه همه بايد رفتار #ضدزرد را از خودمان شروع كنيم. با آرزوي دوستيهاي واقعيتر
- روانپزشك، شاعر و ترانهسرا