نخستين پرونده كه در شعبه113 دادگاه كيفري استان تهران رسيدگي شد مربوط به مأمور پليسي بود كه در چهارشنبه آخر سال92 بر اثر پرتاب نارنجك دستساز ازسوي جواني مجروح شده و پس از 2ماه كما به شهادت رسيد.ستوان سوم هادي دلاور كه 30سال داشت و به تازگي ازدواج كرده بود، از مأموران سركلانتري هشتم پليس پايتخت بود كه شب حادثه براي انجام ماموريتي راهي يكي از بوستانهاي منطقه نواب شده بود. آن شب فردي با سركلانتري8 پليس آگاهي تماس گرفت و از درگيري چندشرور در يكي از محلههاي اطراف خبر داد.
اين تماس كافي بود تا مأموران پليس پيشگيري سركلانتري8 وارد عمل شوند. يكي از آنها ستوانسوم دلاور بود كه با آنكه شيفتش نبود اما وقتي ديد يكي از همكارانش روزه بوده و هنوز افطار نكرده، پيشنهاد داد كه او در مقر بماند و خودش به جاي او اين ماموريت را انجام دهد. هادي كلاهكاسكتش را برداشت و سوارموتور شد و به همراه فرماندهاش راهي محل شدند.
درحاليكه مأموران گشت، سوار موتورسيكلتشان در حركت بودند ناگهان در بين راه پسر جواني نارنجكي را به داخل خيابان پرتاب كرد و نارنجك دستساز به كلاه كاسكت هادي برخورد كرد و منفجر شد. شدت انفجار به حدي بود كه كلاهپليس جوان شكافته شد. بهدنبال اين حادثه مأمور مجروح به بيمارستان لقمان حكيم انتقال يافت و ضارب نيز از محل فراري شد.
درحاليكه تلاش پزشكان براي نجات ستوانسوم دلاور ادامه داشت، تحقيقات براي شناسايي و دستگيري عامل اين حادثه شروع شد و مأموران با بررسي فيلمهاي دوربينهاي مداربسته توانستند متهم را دستگير كنند. با دستگيري پسر جوان و اعتراف او به پرتاب كردن نارنجك دستساز به سوي مأمور پليس، وي راهي زندان شد تا اينكه 2ماه بعد از بيمارستان خبر رسيد، مأمور جوان تسليم مرگ شده و به شهادت رسيده است.
- ادعاي بيگناهي در دادگاه
به گزارش همشهري، صبح ديروز متهم اين پرونده به شعبه113 دادگاه كيفري تهران منتقل شد تا پاي ميز محاكمه قرار بگيرد. در ابتداي جلسه و پس از بيان كيفرخواست، خانواده شهيد دلاور براي متهم درخواست قصاص كردند و پس از آن نوبت او رسيد كه از خودش دفاع كند. او كه تا پيش از اين به جرمش اعتراف كرده بود، اين بار منكر همه اعترافات قبلياش شد و گفت: من بيگناهم. وي ادامه داد: من آن شب در قهوه خانه بودم و اصلا تا به حال دست به نارنجك نزدهام چه برسد به اينكه بخواهم آن را منفجر كنم و باعث مرگ كسي شوم. همه حرفهايي كه در اداره آگاهي و دادسرا زدم را تحت فشار گفتم و اصلا آنها را قبول ندارم.
در همين هنگام قاضي قربانزاده رئيس دادگاه از متهم پرسيد: پيش از اين مدعي شدي كه موبايلت در محل درگيري افتاده و پليس آن را برداشته است، براي همين از مأموران پليس كينه به دل گرفتي و روز حادثه به سمت آنها نارنجك پرتاب كردي تا انتقام بگيري؟
متهم پاسخ داد: نه قبول ندارم گوشي موبايلم چند روز قبل از حادثه گم شده بود. درحاليكه متهم همچنان منكر پرتاب نارنجك به سوي مأمور پليس بود، ختم جلسه محاكمه اعلام شد و قضات براي صدور رأي وارد شور شدند.
- نامزدي مرگبار
دومين پروندهاي كه صبح ديروز در شعبه71 دادگاه كيفري رسيدگي شد درباره حادثهاي بود كه آن هم شب چهارشنبه سوري سال92 در شهرك گلستان رخ داده بود. متهم اين پرونده مردي 32ساله است كه شب حادثه در مراسم جشن نامزدي برادرش نارنجك دستسازي پرتاب كرد و باعث مرگ شوهرخواهرش، پسربچهاي 8ساله و مجروح شدن دايي اين كودك و خواهرش شد. بهدنبال اين حادثه متهم دستگير شد و به جرمش اعتراف كرد. اين در حالي بود كه خانواده شوهرخواهر او رضايت دادند اما خانواده كودك 8ساله به طرح شكايت پرداختند و به همين دليل متهم صبح ديروز در دادگاه محاكمه شد.
در اين جلسه خانواده قرباني براي متهم درخواست قصاص كردند و متهم وقتي در جايگاه دفاع قرار گرفت چنين گفت: شب چهارشنبه، شب جشن نامزدي برادرم بود كه من براي خريد وسايلي مثل ترقه، فشفشه و آبشار به خيابان منوچهري تهران رفتم. بعد از خريد مواد محترقه به خانه پدرزن برادرم رفتم. آنقدر خوشحال بودم كه مقابل خانه آنها آبشار و فشفشه پرتاب كردم اما باور كنيد نارنجك دست ساز در كار نبود. من قصد آسيب رساندن به كسي را نداشتم اما ناگهان انفجار مواد محترقهاي كه خريده بودم، باعث بروز اين حادثه شد. در اداره آگاهي هم وقتي از من خواستند تا فروشنده را معرفي كنم، همراه مأموران به خيابان منوچهري رفتيم اما ديگر آن دستفروش را نديدم. در پايان اين جلسه قضات به شور نشستند و متهم را به اتهام قتل غيرعمد به پرداخت ديه و 3سال زندان محكوم كردند.