آژانس بینالمللی انرژی اتمی یک سازمان بینالمللی است که در سال ۱۹۵۷برای ترویج استفاده صلحآمیز و جلوگیری از استفاده نظامی از انرژی هستهای تأسیس شد. اصلیترین هدف از تأسیس این سازمان بینالمللی را میتوان ممانعت از انتشار تسلیحات اتمی در سطح جامعه بینالمللی و تلاش برای بهرهبرداری از مقاصد صلحآمیز این انرژی برای اعضای آژانس دانست.
البته با وجود تأسیس این سازمان، میتوان گفت تعداد کشورهای دارای تسلیحات اتمی نه تنها کاهش نیافته است بلکه به صورت مداوم رشد نیز داشته است، امری که میتواند نشانی از ناکارآمدی و ضعف عملکرد آژانس باشد.
هند، پاکستان، اسرائیل و آفریقای جنوبی در طول سالهای پس از تشکیل آژانس بینالمللی انرژی به این سلاح مرگبار دست یافتند. همچنین آژانس انرژی اتمی در پروندههای مهم و اثر گذاری همچون عراق، لیبی و کره شمالی نیز پرونده مثبتی نداشته است.
در مورد عراق با آنکه مجموع مشاهدات و گزارشهای بازرسان آژانس حاکی از آن بود که هیچ برنامه فعال سلاحهای کشتار جمعی یا برنامه هستهای در عراق وجود ندارد؛ رویکرد آمریکا بیتوجهی به عملکرد و گزارش بازرسان آژانس و تصمیم حمله به عراق بود.
در لیبی نیز هر چند این کشور از سال 1963 به عضویت آژانس بینالمللی انرژی اتمی درآمده بود و زیر نظر این سازمان فعالیت میکرد، اما عملکرد آژانس در این کشور تحتالشعاع برخوردهای کنترلی قدرتهای بزرگ قرار داشت.
به طوریکه در سالهای 2002 و 2003 کارشناسان انگلیسی و آمریکایی در چارچوب مذاکرات سری با طرابلس در مقایسه با بازرسان آژانس بینالمللی اتمی، امکان بازدید از تعداد بسیار بیشتری از تأسیسات هستهای لیبی را داشتهاند. در نهایت نیز این دیپلماسی چماق و هویج قدرتهای بزرگ بود که لیبی را به تحویل و نابودی سلاحهای شیمیایی اش وادار کرد نه بازدارندگی و عملکرد مثبت آژانس!
کره شمالی نیز که در قبال دریافت چهار راکتور آب سبک از شوروی، معاهده گسترش ندادن سلاحهای هستهای (ان.پی.تی) را در دسامبر 1985 امضا کرده بود، ابتدا بازرسیهای متعدد بازرسان آژانس از تأسیسات هستهای خود را پذیرفت، اما به تدریج با نظامی و غیرقابل بازرسی توصیف کردن برخی مراکز اجازه بازرسی از آنها را به آژانس نمیداد. در اوایل سال 2003 امریکا ادعا کرد که فعالیتهای کره شمالی مشکوک است و نشان از انحراف به سمت نظامی شدن دارد.
کره شمالی نیز اعلام کرد در آوریل 2003 از معاهده NPT خارج شده و در سپتامبر همان سال، وزارت خارجه کره شمالی اعلام کرد این کشور به مواد لازم برای ساخت 4 تا 6 بمب هستهای دست یافته است. کره شمالی هم اکنون یکی از کشورهای دارنده سلاحهای اتمی است و آژانس انرژی اتمی هم نتوانست مانع اتمی شدن و خروج این کشور از NPT شود.
حال در جریان پرونده هستهای ایران، آژانس بینالمللی انرژی اتمی میکوشد دیگر بازیگری منفعل و حاشیهای و تنها نظارهگر اتفاقات نباشد. در این راستا یوکیا آمانو رئیس این سازمان فعالانه در نشستهای وین شرکت میکند و با رایزنی با آمریکا میکوشد سهم قابل قبولی را برای سازمان متبوع خود تعریف کند.
سفر آمانو به ایران و دیدار با مقامات ایرانی نیز در همین راستا قابل تفسیر است. با این وجود بر اساس سوابق و تجاربی که از عملکرد پیشین سازمان موجود است و به آن اشاره شد، به نظر میرسد چنانکه آقای آمانو واقعاً خواهان ارتقای اهمیت و جایگاه آژانس انرژی اتمی در عرصه مناسبات هستهای بینالمللی است باید نقاط ضعف و کاستیهای این سازمان را برطرف کنند.
در درجه نخست لازم است سازمان بیطرفی و استقلال عمل خویش را بازیابی کند تا به بازیگری قابل اعتماد برای همه کشورها تبدیل شود. دوم اینکه، لازم است معاهده NPT با موازیکاری و سیاستهای مداخلهجویانه قدرتهای بزرگ مقابله کرده و از آنها بخواهد که از دخالت در روند بازرسیها و بررسی برنامههای هستهای کشورهای مختلف تا زمانی که آژانس در حال بررسی آنهاست، بپرهیزند.
سوم؛ سازمان بینالمللی انرژی اتمی باید انگیزهها و مشوقهای کافی به کشورهای عضو برای ادامه عضویت و تن دادن به محدودیتهای هستهای را بدهد و با ارائه خدمات و کمک به ارتقای تحقیقات، توسعه و کاربرد عملی انرژی هستهای برای مقاصد صلحجویانه در این کشورها، هزینه بیرون رفتن از سازمان را برای آنها افزایش دهد.
رعایت برابری و پرهیز از برخوردهای دوگانه با کشورهای مختلف، احترام به حاکمیت کشورها طبق منشور سازمان ملل و تبدیل نکردن سازمان به دستاویزی برای جاهطلبی قدرتهای بزرگ از دیگر راهکارهایی هستند که به تقویت جایگاه آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تعریف هویتی جدید برای آن در عرصه بینالمللی کمک میکنند.
در شرایط کنونی که جمهوری اسلامی ایران همکاری فعال براساس قوانین و رویههای حقوقی متعارف و اجرای تعهدات پذیرفته شده قانونی را اصل محوری در تعامل با آژانس قرار داده است، رایزنی و تعامل آمانو با مقامات ایرانی شاید بهترین فرصت آژانس برای بازیابی نقش بینالمللیاش باشد.