اين مرد كارمند اخراجي صداوسيما بود كه مدتي نيز به جرم راهاندازي شبكههاي غيرقانوني ماهوارهاي و تهيه برنامه براي آنها دستگير و زنداني شده بود.از مدتي قبل مديران برخي از كارخانهها و شركتها با سازمان صداوسيما تماس ميگرفتند تا درباره نحوه ساخت برنامههاي تبليغاتيشان پرسوجو كنند. همه آنها مدعي بودند كه يكي از خبرنگاران صداوسيما با آنها تماس گرفته و قول ساخت برنامهاي كوتاه از شركت يا كارخانه آنها و پخش اين برنامه پس از اخبار 20:30 را داده اما هنوز براي ساخت برنامه به آنجا مراجعه نكرده است.
تماسها عجيب بود و بوي كلاهبرداري ميداد. چراكه خبرنگار موردنظر هرگز چنين تماسهايي با كارخانهها و شركتها نگرفته بود و اصلا قرار نبود چنين برنامههايي ساخته و پخش شود. فرضيه كلاهبرداري وقتي به اثبات رسيد كه تماسگيرندگان مدعي شدند خبرنگار مورد نظر مبلغي در حدود 6ميليون تومان از آنها گرفته تا براي ساخت برنامه تبليغاتي، وسايل و تجهيزات مورد نياز را تهيه كند اما پس از دريافت اين مبلغ ديگر خبري از او نشده است.
- شروع تحقيقات
ماجرا به اداره حقوقي صداوسيما گزارش شد و با شكايت نماينده حقوقي در اداره چهاردهم پليس آگاهي تهران، تيمي از كارآگاهان براي كشف راز اين ماجرا وارد عمل شدند. بررسيهاي اوليه حاكي از آن بود كه مرد ناشناسي با تماس با شركتها و كارخانهها، خودش را خبرنگار يا تهيهكننده صداوسيما معرفي كرده و مدعي شده كه قصد دارد برنامهاي تبليغاتي براي پخش در صداوسيما بسازد.
وي سپس نامههايي براي طعمههايش ارسال كرده تا اطمينان آنها را جلب كند و در نهايت از آنها خواسته است براي تهيه تجهيزات و لوازم مورد نياز، مبالغي از 500هزار تومان تا 6ميليون تومان به حسابش واريز كنند كه طعمههايش نيز اين مبلغ را پرداخت كردهاند و در حقيقت در دام او گرفتار شدهاند.
ماموران در ادامه به جستوجو براي شناسايي مرد كلاهبردار پرداختند. تنها راه رسيدن به اين مرد بررسي شماره حسابهايي بود كه او به طعمههايش داده بود. تمامي اين حسابها با مدارك جعلي يا مدارك شناسايي متعلق به معتادان باز شده بود و اين نشان ميداد كه پليس با كلاهبرداري كاملا حرفهاي روبهرو است. با اين حال ردگيري تراكنشهاي مالي اين حسابها ادامه يافت تا اينكه در شماره حساب مردي به نام فريد شناسايي شد. اين مرد همان كلاهبردار تحت تعقيب بود كه كارآگاهان توانستند در ادامه مخفيگاهش را در تهران شناسايي و او را به همراه يكي از همدستانش دستگير كنند.
- كلاهبرداري 300ميليوني
متهم كه كارمند اخراجي صداوسيما بود وقتي ديد دستش رو شده به دهها كلاهبرداري اعتراف كرد و گفت: سالها پيش بهدليل تخلف اخراج شدم و پس از آن مدتي براي يك شبكه ماهوارهاي برنامه ميساختم و مدير پخش آن بودم. پس از آن هم شبكه ايران موزيك را راهاندازي كردم تا اينكه به جرم فعاليت غيرقانوني دستگير شدم و به زندان افتادم.
وقتي آزاد شدم، تصميم به كلاهبرداري گرفتم. من با شركتها و كارخانههاي مختلف تماس ميگرفتم و خودم را به جاي يكي از خبرنگاران صداوسيما به نام مرآتي يا تهيهكننده يا مدير يكي از بخشهاي خبري معرفي ميكردم و با بهكار بردن اصطلاحات تخصصي، اعتمادشان را جلب ميكردم. وقتي به طعمههايم ميگفتم كه قرار است يك برنامه ويژه تبليغاتي برايشان بسازم كه رايگان پخش ميشود يا اينكه آنها را به بخش گفتوگوي خبري ميبرم، حسابي خوشحال ميشدند. تا جايي كه حتي برخي از آنها نياز به نامهنگاري نميديدند و بهراحتي پولي را كه بابت نگهداري، حملونقل و تهيه تجهيزات از آنها ميخواستم به حسابي كه گفته بودم واريز ميكردند.
بهگفته سردار محمديان، رئيس پليس پايتخت، در مخفيگاه اين مرد حدود 100نامه كشف شد كه او براي طعمههايش فرستاده بود. همچنين متهم مدعي شد كه از اين كلاهبرداري حدود 300ميليون تومان به جيب زده است كه تحقيقات تكميلي در اين خصوص از او و همدست دستگير شدهاش ادامه دارد.