تجربه كشورهاي غربي پس از جنگ جهاني دوم نشان ميدهد كه تأمين مسكن براي قشرهايي كه توان مالي خريد مسكن ندارند، با روشهاي مختلف در كشورهاي اروپايي و آمريكايي انجام شده است كه البته مخرج مشترك همه آنها در همهكاره بودن دولتها در تأمين مسكن محرومان است. در ايران هم تأمين مسكن براي كمدرآمدها اصليترين دغدغه دولتهاي مختلف در برنامههاي بخش مسكن محسوب ميشود. در دولت يازدهم اين موضوع با عنوان مسكن اجتماعي بر سر زبانها افتاده است.
عباس آخوندي و همكارانش بعد از آنكه انتقادات جدي به طرح مسكن مهر داشتند و آن را طرحي تورمزا دانستند، از طرح مسكن اجتماعي بهعنوان مانيفست دولت يازدهم ياد كردهاند. از 2سال پيش اظهارات معاونان وزير راه و شهرسازي و مشاور مالي او در اين بخش تمركز بيشتري داشته است. به تازگي پيشنويس غيرقابل استناد طرح جامع مسكن نيز منتشر شده كه يكي از سرفصلهاي اصلي آن مربوط به مسكن كمدرآمدها است. با اين حساب پس از 2سال طرح مكتوبي البته با عنوان پيشنويس منتشر شده است كه جزئياتي از برنامه وزارت راه و شهرسازي براي مسكن كمدرآمدها در آن گنجانده شده است.
اجراي اين طرح اما با مشكل منابع مالي مواجه است. مديران وزارت راه و شهرسازي اعلام كردهاند كه شرايط بودجه و خزانه دولت فعلا اجازه اجراي اين برنامهها را نميدهد. تجربه ديگر كشورها نشان ميدهد كه دولتها براي اجراي طرحهاي اينچنيني به غيراز برنامه مشخص، منابع كافي را نيز تجهيز كردهاند. تجربه چند كشور كه در اين بخش گامهاي بزرگي برداشتهاند مورد بررسي قرار گرفته است.
- اسپانيا
در اسپانيا ساخت خانههاي دولتي و اجاره دادن آنها به اقشار كمدرآمد در دوران حكومت ژنرال فرانكو يعني بين سالهاي 1936تا 1975به امري متداول تبديل شد اما پس از آن و با شكلگيري دمكراسي در اسپانيا و قانوني كه در سال 1978در اين كشور به تصويب رسيد، مديريت و ساخت خانههاي دولتي در اختيار حكومتهاي محلي قرار گرفت. چنين رويكردي با برنامههاي كاهش هزينههاي دولتي همراه شد تا عرضه خانههاي دولتي بهشدت كاهش يابد. در همين حال دولت به برخي از شركتهاي ساختماني اجازه داد كه در زمينهاي عمومي به ساختوساز بپردازند به شرطي كه تعهد كنند درصدي از واحدهاي ساختهشده را دراختيار دولتهاي محلي قرار دهند تا اقشار كمدرآمد بتوانند با پرداخت اجارهاي ناچيز در آنها سكونت يابند.
- سوئد
كشور سوئد طي سالهاي 1965تا 1974به ساخت يك ميليون خانه دست زد. خانههايي كه در اين دوران توسط دولت ساخته شدند داراي طراحيهاي مختلفي بودند كه از خانههاي خارج شهر گرفته تا مجتمعهاي مسكوني را دربرميگرفت.
- كانادا
در كشور كانادا حضور جمعيت قابل توجهي از قشر كارگر در تورنتو باعث شده تا دولت با ساخت مجتمعهاي مسكوني با ارتفاع بلند و متوسط، امكان سكونت آنها را فراهم آورد. اين مجتمعهاي مسكوني در محلات مربوط به طبقه كارگر و قشر متوسط ساخته شده و دراختيار قشرهاي كمدرآمد قرار گرفته است كه مديريت نحوه تخصيص چنين خانههايي بر عهده شهرداريهاست. البته در سالهاي اخير دولت كانادا تصميم گرفته تا با ساخت مجتمعهاي مسكوني دولتي در مناطق گوناگون شرايطي را ايجاد كند تا قشرهاي با درآمدهاي مختلف در كنار يكديگر زندگي كنند. در واقع دولت قصد دارد از تمركز جغرافيايي قشرهاي كمدرآمد در برخي محلههاي خاص جلوگيري كند تا از مشكلات فرهنگي و اجتماعي چنين پديدهاي مصون بماند.
- آلمان
در فاصله سالهاي1925تا 1930، آلمان شاهد فعاليت گسترده شهرداريها براي خانهسازي بهخصوص در شهرهاي برلين و هامبورگ بود. البته طرح پروژههاي ساخت خانههاي انبوه از سال1919در آلمان مطرح شده بود اما اجراي آن تا ثبات نسبي اقتصاد در سال1925به تعويق افتاد. با ظهور نازيها در سال1933، بسياري از متوليان و حاميان طرحهاي ساخت مسكن انبوه دولتي كه سوسيال دمكرات يا كمونيست بودند مجبور به ترك آلمان شدند و دوران ساخت خانههاي انبوه نيز در آلمان پايان يافت.
- فرانسه
فرانسه شايد باسابقهترين كشور در اين زمينه باشد. پس از جنگ جهاني دوم، جمعيت فرانسه روبهرشد گذاشت و بهخصوص نرخ مهاجرت از روستا به شهر افزايش چشمگيري يافت. ويرانيهاي ناشي از جنگ نيز از ميزان خانههاي موجود كاسته بود. در اين شرايط اجارهبهاي املاك مسكوني بهشدت افزايش يافت و حتي كار به جايي رسيد كه دولت در سال1949 قانوني را براي جلوگيري از افزايش اجارهبها به اجرا گذاشت. در همين حال دولت شروع به ساختوساز مسكن كرد.
ايجاد شهرهاي جديد و گسترش حومه شهرها نيز بخشي از طرح دولت براي افزايش عرضه مسكن بود. دولت از اختيارات قانوني خود براي بهدست آوردن زمين با بهايي ناچيز استفاده كرد همچنين شركتهايي كه به ساخت انبوه مسكن و مجموعههاي آپارتماني با بيش از 100واحد، روي ميآوردند از برخي مزاياي دولتي بهرهمند شدند تا هدف تأمين مسكن عملياتي شود. اجراي چنين طرحهايي براي دولت حاشيههايي را هم به همراه داشت بهطوري كه بسياري از شركتهاي فعال در ساختوساز براي اينكه پروژههاي ساختماني را بهدست آورند به احزاب سياسي يا شهرداريها مبالغي را پرداخت ميكردند كه اين موضوع باعث تشكيل چندين پرونده فساد مالي در دادگاههاي فرانسه شد اما در نهايت اجراي اين طرحها به كنترل بازار مسكن و بهخصوص اجارهبها در فرانسه ياري رساند. اكنون نزديك به نيمي از بازار اجارهبها در فرانسه مربوط به خانههاي ارزانقيمتي است كه در نتيجه طرحهاي دولت ساخته شدهاند.
- برزيل
برنامه ساخت مسكن دولت برزيل از ماه مارس سال 2009و با بودجهاي 18ميليارد دلاري آغاز شد كه هدف آن ساخت يكميليون خانه بود. دومين مرحله از اين برنامه در سال 2010 اعلام شد كه طبق آن ساخت 2ميليون خانه ديگر نيز در دستور كار قرار گرفت. از 3ميليون خانهاي كه در طرح گنجانده شده، 1.6ميليون خانه به خانوادههايي تعلق ميگيرد كه درآمد آنها بين صفر تا 3برابر حداقل دستمزد در برزيل است. يك ميليون خانه نيز به خانوادههايي تعلق ميگيرد كه درآمد آنها بين 3تا 6برابر حداقل دستمزد است و 400هزار خانه باقيمانده نيز براي خانوادههايي با درآمد 6تا 10برابر حداقل دستمزد درنظر گرفته شده است. همچنين تمامي امور دريافت وام و بازپرداخت آن براي خريد اين خانهها توسط يكي از بانكهاي دولتي برزيل صورت ميپذيرد.
- چين
دولت چين بهخصوص در استانهاي مركزي اين كشور كه نسبت به استانهاي بندري توسعه كمتري را تجربه كردهاند، طرحهاي گوناگوني را براي اسكان قشرهاي كمدرآمد بهكار بسته كه يكي از آنها طرح خانههاي با اجاره پايين است. همچنين دولت بهطور جدي ساخت خانههاي انبوه را در دستور كار دارد. طرحهايي كه براي حل مشكل مسكن قشرهاي كمدرآمد آماده شده بود از سال1998در سياستهاي چين گنجانده شد اما از سال2006بهطور جدي جنبه عملي بهخود گرفتهاند بهخصوص اينكه تدارك خانههاي ارزان قيمت اكنون يكي از اجزاي اصلي دوازدهمين برنامه پنجساله دولت چين بهحساب ميآيد؛ برنامهاي كه طبق آن قرار است 36ميليون خانه جديد تا سال2015ساخته شود. البته در اين طرح بخش خصوصي و دولتي بهطور همزمان حضور دارند و هزينه آن نيز 5هزار ميليارد يوآن تخمين زده شده است.
- انگلستان
در انگلستان شهرداريها و شوراي محلات بهطور تاريخي نقش پررنگي در اداره خانههاي عمومي و اجاره آن به قشرهاي كمدرآمد ايفا كردهاند اما اين وينستون چرچيل، نخستوزير سابق انگلستان بود كه بحث خانههاي دولتي را در دهه 1950بيش از پيش به موضوعي سياسي تبديل كرد و از آن به نفع حزب خود يعني حزبمحافظه كار بهره برد. طي سالهاي 1964تا 1970نيز دولت ويلسون كه به حزب كارگر تعلق داشت، سياستهاي بخش مسكن را با جديت دنبال كرد.
سرعت ساخت خانههاي جديد افزايش يافت و سهم خانههايي كه توسط دولت ساخته شده بود از 42درصد كل خانههاي كشور به 50درصد افزايش يافت. دولت انگلستان طي سال هاي1964، 1965و 1966بهترتيب توانست 119، 133و 142هزار خانه جديد بسازد. طي سالهاي 1965تا 1970نيز 1.3ميليون خانه جديد توسط دولت ساخته شد. همچنين دولت براي صاحبخانهشدن قشرهاي كمدرآمد، تسهيلاتي را براي آنها درنظر گرفت كه ازجمله آنها ميتوان به معافيت مالياتي و وام مسكن با نرخ بهره پايين اشاره كرد. بعدها اين خانهها با تخفيف زياد به ساكنانشان فروخته شد.