اما درماه مبارك رمضان انگار همهچيز خاص است. سفره افطاري حضرتش گسترده و پذيراي عده بيشماري از عاشقان درگاهش ميشود. 10سالي است كه ضيافت اكرام رضوي در شبهايماه مبارك رمضان در صحن هدايت حرم بهراه است. هر روز بيش از 3000متر سفره پهن ميشود و بيش از 12هزار نفر، از زائر و مجاور گرفته، مهمان آقايشان هستند.براي پذيرايي از اين 12هزار نفر كه مهمان خوان بيدريغ امام هشتم هستند، روزانه ۲ هزار و ۵۰۰كيلوگرم برنج، ۲هزار كيلوگرم گوشت، ۲۰ هزار وعده سوپ و ۳هزار ليتر آب جوش تهيه ميشود و البته 500نفر از خادماني كه عهدهدار ۶ هزار ساعت كار در روز هستندوتنها به شور و شوق خدمت به آقايشان بدون هيچ چشمداشتي و با دهان روزه از صبح تا ساعتي بعد از افطار و جمعشدن سفرهها مشغول خدمتگزاري هستند. در كلماه مبارك رمضان ۳۶۰ هزار نفر بر سر خوان پرنعمت حضرترضا(ع) مهمان ميشوند. اين البته به غيراز آن 2ميليون نفري است كه بعد از نماز مغرب و عشا، بسته افطاري سبك دريافت ميكنند كه شامل شيرعسل، كيك رولت و خرماست. از روز قبل كه قرار شده من هم مهمان اين سفره باشم حس خوبي پيدا كردهام. فكر ميكنم آقا هنوز گوشه چشمي به من دارد و نظر لطفش را از من برنداشته است. سعي ميكنم روزه امروزم با بقيه روزها فرق كند.اولين بار است كه سر سفره افطارش نشستهام. اولينبارها براي آدم خاطره ميشود. با خودم ميگويم قرار است نمكگير آقا شوي! و چقدر شيرين است نمكگير شدن و نشستن سرسفره خانداني كه احسان و بخشش ذات ايشان است. برنامهريزي مفصلي كه خادمان حرم رضوي انجام ميدهند تا پذيرايي از اين جمعيت زياد به بهترين نحو ممكن انجام شود و همراهي با مردمي كه مهمان حضرت ميشوند و چند ساعتي قبل براي زيارت آقا به حرم ميآيند و زير نور ماه، بعد از اقامه نماز و 17ساعت روزهداري، افطار ميكنند؛ شما را بيشتر به اين حال و هواي خوب نزديك و با آن آشنا ميكند. با ما همراه شويد.
- شروع مراسم: ساعت 7
نيمي از ورودي صحن كه در آنجا نماز برپا ميشود، پر شده است. گوشهاي از ورودي، كانكسي براي وضو گذاشته شده است تا كساني كه دير ميرسند به نماز برسند. يكي از يگانهاي نيروي انتظامي كه 40-30 نفري ميشوند به دستور فرمانده، همان گوشه به صف و ستون مينشينند. با احمد سبحاني كه سرباز همين يگان است صحبت ميكنيم. مشهدي است و از اينكه توفيق نصيبش شده تا افطار را در حرم باشد، خوشحال است. يكي از خدام به سمت فرمانده يگان ميرود و از او ميخواهد كه به مردم بپيوندند. همه سربازها و درجهدارها كنار هم مينشينند و به صف جماعت ملحق ميشوند. مراسم با تلاوت يك جزء قرآن شروع ميشود. عدهاي از خدام در حال توزيع قرآن ميان مردم هستند. امروز يكشنبه روز يازدهمماه مبارك رمضان است. قاري از مردم ميخواهد صفحه 202قرآن را باز كنند و آيه 93سوره توبه را بياورند. تلاوت شروع ميشود. در داخل صحن اما 2 كاميون كه ايستاده بودند راه ميافتند. كنار هر سفره توقف ميكنند و خدام بطريهاي آبمعدني را در كنار سفره ميچينند. كنار هر گلدان 4 عدد بطري گذاشته ميشود. يكي هم پلاستيك سياهي بهدست گرفته است و در حال جمعآوري نايلونهاي بسته بندي آب معدني است.
غروب شده اما ماه در آسمان ديده ميشود. هوا تاريك و تاريكتر ميشود. پروژكتورهاي صحن يك به يك روشن ميشوند. پرستوها در آسمان حرم شروع به پرواز كردهاند. يكي از خدام با عودش بين مردم و صفوف ميچرخد. ديگري با گلابپاشاش كه روي آن بزرگ نوشته شده است«صلوات» مردم را خوشبو ميكند.صداي نقارهخانه حرم نيز بلند شده است و در دوردست آسمان صحن هواپيمايي در حال فرود ديده ميشود. ساعت 7:40 كاميونهاي سوپ از راه ميرسند. خادمين كه تازه كار توزيع آبها را تمام كردهاند وكمي نشستهاند تا خستگي در كنند بلند ميشوند و با دستور مسئول بخش كه با لهجه مشهدي از آنها ميخواهد بلند شوند و «ياالله! زود باشن! به هم بگردن!» سريع بلند ميشوند و مشغول توزيع سوپها سر سفره ميشوند. ساعت 45: 7دقيقه است كه تلاوت قرآن تمام ميشود و آقاي ذوقيان مداح شروع به خواندن صلوات خاصه و زيارت امامرضا(ع) ميكند. انگار آن چند رديف آخر سوپ كم آمده است. صداي اذان در حرم ميپيچد. خادمين كه از ساعت 3مشغول آماده كردن سفره هستند و حسابي تشنه، به سمت آبخوريها ميروند تا لبيتر كنند. بيشتر خادمين به صف نماز جماعت ميپيوندند و عدهاي هم منتظرند تا وانت بيايد و سوپها را بكشند. ساعت8:15 وانت ميآيد و آن رديفهاي آخر سفره كاسهها از سوپ پر ميشود.
- از ساعت 3سفره پهن ميشود
ساعت 6عصر، خودمان را به ورودي نواب صفوي يا همان بست پايين خيابان حرم ميرسانيم. بعد از 3-2 تماس تلفني، هماهنگي با انتظامات حرم، گرفتن كارت و چكشدن دوربين و وسايل، وارد حرم ميشويم. روبهروي صحن نو يا همان آزادي ميايستيم و به آقا سلام ميدهيم. به سمت صحن هدايت راه ميافتيم. از دور تجمع مردم كه كنار در ايستادهاند، ديده ميشود. نامه را نشان ميدهيم و داخل صحن ميشويم. مراسم هنوز شروع نشده است. اما درها باز شدهاند و مردمي كه ديروز كارت دعوت را دريافت كردهاند كمكم وارد ميشوند. دعوتنامهها بهصورت قرعهكشي در محلات و مساجد توزيع ميشود. گوشهاي از صحن، 25نفري از خدام با پيراهنهاي يكدست سفيد نشستهاند و آقاي حسينزاده وظايف آنها را برايشان شرح ميدهد. با يكي از اين خادمين همصحبت ميشويم. آقاي دوايي به ما ميگويد كه اينها بچههاي قسمت ويلچر حرم هستند كه امروز مسئول برقراري نظم بين صفوف نمازجماعت آقايان شدهاند. بعد از نماز هم مردم را به سر سفره افطار هدايت ميكنند. آقاي دوايي 10سالي ميشود درخواست خود را براي خادمي امامرضا(ع) داده است و چند سالي هم هست كه بهصورت افتخاري با قسمت ويلچر حرم همكاري ميكند. او رئيس آژانس هواپيمايي است. ميگويد: خدمت به زائر امامرضا(ع) وظيفه نيست بلكه عشق است. داخل صحن، سفرهها به رديف و مرتب، در راستاي يك نگاه چيده شدهاند. از يكي از انتظامات سؤال ميكنيم. ميگويد: درهاي صحن ساعت 3بسته ميشود. ابتدا صحن فرش ميشود و سپس سفرهها پهن ميشود. به فاصله كمي از هم در سفرهها گلداني گذاشته شده است و كنار هر گلدان 2 عدد فلاسك قرار دارد. يكي آبجوش و ديگري شربت. هر سفره يك ورودي دارد و كنار هر ورودي 8-7 نفر از خادمان نشستهاند و مشغول بستهبندي غذا هستند. گوشه ديگر صحن دقيقاً همين كارها را خادمين زن انجام ميدهند. نصف صحن مخصوص پذيرايي از خانمهاست و نصف ديگر براي آقايان. 2كاميون يخچالدار كنار صحن ايستادهاند.
- مراسم افطار
بعد از نماز، خادمان افراد را به سمت وروديهاي سفره هدايت ميكنند. آنها با چنان دقت و مهارتي اين كار را انجام ميدهند كه هيچ جا جمعيتي زيادي جمع نميشود تا كار مشكل شود. يك عده ديگر هم نواري در دست گرفتهاند و با نشستن جمعيت كمكم به عقب ميروند تا سفره افطار از اول تا به آخر پر شود. مسئولان توزيع بعد از گرفتن كارت دعوت يك پلاستيك سفيد رنگ به هر نفر ميدهند. داخل نايلون 2 بسته قرار دارد؛ يكي از آنها غذاي اصلي است و در ديگري ظرف سوپ، ليوان، چاي، قند، پنير، سبزي، خرما و 2 عدد نان يك نفره، دسر و قاشق و چنگال قرار دارد. سيداحمد 31سالش است. بناست و 3 فرزند دارد. با حامد پسر 5سالهاش آمده است. او در محله گلشهر مشهد زندگي ميكند. ميگويد مورد عنايت امام هشتم قرار گرفته است كه توانسته در اين افطار حاضر شود. سيدعلي حسيني هم برقكار است و 27ساله و چند ماهي بيشتر از ازدواجش نميگذارد. او هم از گلشهر آمده است. انگار ديروز بيشتر كارتهاي دعوت در اين محله توزيع شده است. خادمين توزيع به در خانهها ميرفتند و به هر خانواده 4 عدد كارت داده ميشده است. بر سر سفره، فلاسك شربت خواهان بيشتري دارد و كمتري كسي سراغ آبجوش و چايي ميرود. جاي خانمها پر شده است و براي همين خادمها با نظمي مثال زدني خانمها را به رديفهاي آخر محل نشستن آقايان كه خالي است هدايت ميكنند. پدر و مادرها دست فرزندانشان را گرفتهاند و بر سر سفره افطار ولينعمتشان حاضر شدهاند. سيداحمد ميگويد چه توفيقي بالاتر از اين! و ادامه ميدهد اي كاش لياقتش را داشته باشيم.
در سر ورودي هر سفره چراغ سبزي تعبيه شده است كه با پر شدن محلهاي نشستن مهمانان خاموش ميشود. پيرمردي كه دير رسيده، كارتهاي دعوتش را كه در پيراهن قايم كرده است در ميآورد و خادمين او را به سمت وروديهايي كه چراغ سبزشان روشن است، راهنمايي ميكنند. بعد از افطار مردهايي گوشهاي از صحن ايستادهاند و تلفن بهدست منتظر آمدن همسرانشان هستند تا راهي منزل شوند. عدهاي هم غذا را نخوردهاند تا آن را به خانه ببرند تا براي تبرك و شفاي فاميل از غذاي حضرتي چند لقمهاي نوش جان كنند. هنوز در صحن بسته است و تعدادي از زوار منتظرند تا كمي هم از غذاي حضرت را از كساني كه آن را به خانه ميبرند بگيرند و تبرك كنند. مراسم افطار يك ساعتي طول ميكشد و بعد سفرهها جمعآوري ميشود. گلدانها به دور حوضها چيده ميشود تا فردا ساعت 3كه شيفت ديگري از خدام براي خدمت به زائران امام رضا(ع) مشغول پهن كردن سفره اكرام حضرت ميشوند. با خودم فكر ميكنم اگر اين دعوت و اين سفره بتواند تلنگري به دل افراد بزند كار خودش را كرده است و چهكسي است كه شيفته امامرضا(ع) نباشد و با ديدن كارت دعوت به مراسم افطاري حرم چشمش برق نزند و دلش براي شمسالشموس، عليابنموسيالرضا(ع)، كبوترهاي حرم، صداي نقارهخانه هنگام غروب، سقاخانه و صحن كهنه پر نكشد. چهكسي است كه نداند همه ايران شيفته و عاشق امامرضا(ع) هستند. السلام عليك يا علي ابن موسي الرضا!