مهدی آهویی در گفتوگو با خبرنگار اعزامی ایلنا به وین٬ تصریح کرد: به لحاظ تاریخ دیپلماسی ایران هیچگاه سابقه نداشته است٬ با تمامی قدرتهای بزرگ٬ یک جا و همزمان درباره مسائلی که مربوط به منافع ملی خودمان است، صحبت کنیم. معمولا پیش از این هرگاه با قدرتهای بزرگ سر و کار پیدا کرده بودیم٬ در شرایطی بوده که آنها تصمیمی برای ما گرفته بودند و آن به ما ابلاغ کرده بودند؛ درست مانند اتفاقی که بعد از جنگ جهانی اول یا دوم افتاد.
مدیر مطالعات ایران در دانشکده مطالعات جهان افزود: تعامل ما پیش از این، هیچگاه تعامل مذاکرات از موضع برابر نبوده است. دیپلماتهای ما بعد از دهها سال است که در چنین شرایطی از موضع قدرت و احترام با قدرتهای جهانی صحبت میکنند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران تاکید کرد: رسانههای غربی به مذاکره ایران از موضع قدرت اذعان کردهاند. به عنوان مثال روزنامه «بیزنس اینسایدر» گزارش داده بود که ایران در حال برد است و طرف مقابل نیز این مسئله را میداند. یک استاد دانشگاه دنور نوشته بود که ما پیش از این با شوروی و چین مذاکره کرده بودیم٬ اما آنها ابرقدرت بودند؛ ما اکنون با ایران نیز مانند یک قدرت جهانی برخورد میکنیم. بنابراین از نظر اینکه بتوانیم از موضع برابر و حتی بالاتر با طرف مقابل مذاکره کنیم، بسیار مهم است. با توجه به اینکه مذاکرات به صورت شش به یک برگزار میشود، اینکه ما از موضع برابر با حریفان برخوردار بودهایم، نشانه اقتدار ماست.
این استاد دانشگاه ادامه داد: این مسئله نیز برای نخستینبار اتفاق افتاد که وزیر خارجه آمریکا در دوران بعد از جنگ سرد، برای این مدت طولانی چنین وقتی را صرف میکند تا با کشوری که در سطح یک قدرت منطقهای است، صحبت میکند. آمریکا در سالهای اخیر حتی با قدرتهای بزرگ نیز چنین وقتی را برای مذاکره صرف نکرده است. همین که آمریکا نیاز به اجماع چندین کشور برای تصمیمگیری درباره یک موضوع داشته و نمیتواند به تنهایی عمل کند نیز مسئلهای است که به نوعی برای نخستینبار رخ داده است. اوباما بعد از بیانیه لوزان اذعان کرد که دنیا دیگر به گونهای نیست که ما هر اقدامی که تمایل داشته باشیم، انجام دهیم که این جمله در نوع خود یک اعتراف بزرگ است.
به گفته آهویی، مورد دیگری که برای نخستین بار اتفاق افتاده این است که نخستین بار در تاریخ شورای امنیت است که این شورا قطعنامههای قبلی خود را در وضعیتی که شرایط لحاظ شده در آنها محقق نشده، لغو میکند.
اولین بار شورای امنیت درباره محتوایی که قرار است صادر کند٬ با کشور هدف قطعنامه، مذاکره کرد
وی تاکید کرد: یکی از منابع تشکیلدهنده حقوق بینالملل، قطعنامههای شورای امنیت است که به نوعی قانون و اصل بوده و اجرای آن لازم و ضروری است. بر خلاف اینکه پیش از این عدهای، قطعنامههای شورای امنیت را کاغذپاره میدانستند، کسی که با حقوق بینالملل آشنا باشد، میداند که این قطعنامهها نه تنها کاغذپاره نیست٬ بلکه اهمیت زیادی در ایجاد رویههای حقوقی در فضای بینالملل دارد و این اتفاقی که برای ایران میافتد، بسیار عجیب و بیسابقه بوده است.
این کارشناس بینالملل افزود: یکی دیگر از مواردی که برای نخستین بار اتفاق افتاد، این بود که اعضای شورای امنیت درباره محتوایی که قرار است صادر کنند٬ با کشوری که هدف قطعنامه است، مذاکره میکنند و کشوری که خود٬ هدف قطعنامه است، پیشنویس آن را تدوین کرده است. در کل تاریخ سازمان ملل این مسئله بیسابقه بوده و حتی ۱۰ عضو غیردائم شورای امنیت نیز دخالت چندانی در تدوین پیشنویسها ندارند و معمولا پیشنویسها توسط یکی از اعضای دائم ارائه میشود. یعنی حتی در ساختار داخلی شورای امنیت نیز اعضای غیردائم چندان در این روند مشارکت داده نمیشوند و اینکه با یک کشور هدف قطعنامه مشورت صورت بگیرد و این کشور در نگارش پیشنویس نظر دهد، بسیار بیسابقه است.
- ظریف را میتوان با تالیران مقایسه کرد
وی افزود: یک مسئله نمادین دیگر نیز این است که دقیقا ۲۰۰ سال پیش (سال ۱۸۱۵ میلادی) در ماه ژوئن کنگره وین در همین شهر تشکیل شد. در آن زمان انقلاب فرانسه و به دنبال آن جنگهای ناپلئون اتفاق افتاده بود و همه قدرتهای بزرگ آن زمان یعنی انگلیس، روسیه و پروس (کشوری که قبل از آلمان وجود داشت) و اتریش (که در آن زمان به آن اتریش - مجارستان میگفتند و همه اروپای شرقی را در برمیگرفت) دور هم جمع شدند.
آهویی ادامه داد: فرانسه کشوری بود که در جنگ شکست خورده بود و هدف آنها این بود که فرانسه را مهار کنند و پیام انقلاب فرانسه مبنی بر تغییر وضع موجود، فراگیر نشود. کشورهای سنتی پادشاهی نگران این بودند که پیام انقلاب فرانسه سیستم قدیمی اروپا را به هم بریزد. هدف کنگره وین این بود که نظامی برای فرانسه پیشنهاد دهند که سیستم بینالملل تغییری نکند. فرانسه نیز به عنوان طرف مغلوب در این کنگره حضور داشت. در این کنگره، دیپلماتی فرانسوی به نام شارل تالیران حضور داشت. در حافظه تاریخ نام دیپلماتهای کشورهای غالب چندان به خاطر نمانده است، این دیپلمات به قدری قوی عمل کرد که باعث شد فرانسه از موضع کشور مغلوب به کشور غالب یا پیروز در این کنگره تبدیل شود. شاید بتوان ظریف را با تالیران مقایسه کرد٬ چرا که در چنین شرایطی که همه قدرتهای بزرگ جمع شده بودند تا ما را وادار کنند خواستههای مطلوب آنها را بپذیریم، ما که کشوری تحریمشده بودیم، به کشوری میداندار که قدرت مانور دارد تبدیل شدیم.
- مذاکرات هستهای بازتابدهنده پایان نظام تکقطبی است
آهویی ادامه داد: نتیجهای که از کنگره وین بیرون آمد، نتیجه مورد نظر قدرتهای بزرگ نبود. سیستم بینالملل تغییر کرد و در عمل هیچگاه به حالت قبل و دوران قرن ۱۸ بازنگشت. تنها بعد از چند سال در برخی کشورهای اروپایی از جمله اتریش انقلاب شد و امپراطوریها به تدریج برچیده شد. معتقدم که چیزی که امروز در ارتباط با مذاکرات هستهای ایران اتفاق افتاده است، به کنگره وین شباهت زیادی دارد. قدرتهای بزرگ، با ایران به عنوان کشوری که تحت تحریم بود وارد مذاکره شده تا خواستههای خود را به ما القا کنند ولی در عمل موفق نشدند. نفس این اتفاق نشان میدهد که نظام بینالملل دیگر مطابق خواستههای آنها نخواهد بود.
وی تاکید کرد: به نوعی شاید هدف این مذاکرات این بود که ایران به نظم و خواستههای طرف مقابل تن در دهد ولی خروجی این مذاکرات چیز دیگری بود و در حقیقت ایران برنده میدان بود. به عبارتی مذاکرات هستهای ایران در دو سال اخیر در حقیقت بازتابدهنده این حقیقت است که نظام تکقطبی در جهان به پایان خود رسیده است.
گفتوگو: آزاده کشوردوست