- تابهحال با تاثير برخورد بد يك پزشك با بيمار مواجه شدهايد؟
بله. به ياد دارم بيماري با تشخيص اماس به من مراجعه كرده بود كه شالوده زندگي خانوادگياش به خاطرترس از اين بيماري از هم پاشيده بود. زماني كه به مطبم مراجعه كرد، براي او درخواست امآرآي كردم و متوجه شدم بيمارياش از نوع خفيف است؛ بنابراين به خود بيمار، فرزندان، همسر و پدر و مادرش اطمينان خاطر دادم كه جزو 90 درصد بيماراني است كه اماس تغييري در روند زندگيشان ايجاد نميكند.در حال حاضر هم 10 سال است كه بيمار زندگي عادي دارد و تنها همان يكبار دچار حمله شده است.
تنها يك جمله غلط ميتواند تاثير جبرانناپذيري بر زندگي يك شخص داشته باشد و مسير زندگي او را منحرف كند. بسياري از بيماراني كه مبتلا به اماس هستند اولينبار به چشمپزشك مراجعه ميكنند و تنها تصوري كه از اين بيماري دارند، نشستن روي ويلچر است، درصورتيكه تنها 10 درصد اين افراد به نوع محدودكننده اين بيماري دچار ميشوند؛ بنابراين اگر تنها به شخصي بگوييم كه به اماس مبتلا شده است، همين تصوير ذهني بد او را بيمار ميكند.
نكته ديگر اين است كه متاسفانه در جامعه ما اين نگرش منفي در بين همكاران پزشك وجود دارد كه هرچه نگراني بيمار نسبت به بيمارياش بيشتر شود، وابستگياش هم به پزشك بيشتر ميشود و دائم به او مراجعه ميكند، در صورتيكه دقيقاً عكس اين تفكر صادق است. در بدترين بيماريها هم اگر به بيمار اعتماد بدهيد كه يك پزشك هر قدر عالم باشد، تنها بر نيمي از روند درمان بيماري احاطه دارد و بقيه عواملي است كه ما از آن اطلاعي نداريم، بيمار با سرعت بيشتري بهبود پيدا ميكند.
- چگونه با وجود فشار كاري زياد، خلق خوب خود را حفظ ميكنيد؟
اعتقاد شخصي من اين است كه 50 تا 60 درصد برخورد هر فرد بستگي به خصوصيات ذاتي او و باقي هم بستگي بهطرز تفكر فرد دارد. ذهنيت من هميشه اين بوده است كه با اربابرجوع خود، هر كسي كه باشد، نبايد از موضع بالادستي برخورد كنم، زيرا ممكن است روزي من هم در جايگاه او قرار بگيرم. يك پزشك هم بيمار ميشود و براي يك كارمند هم كار اداري پيش ميآيد، بنابراين بايد با ديگران بهگونهاي برخورد كرد كه از آنان توقع داريم. توقع من از همكاران اين است كه با روي گشاده با من برخورد كند و در مورد بيماريام هر آنچه را كه بايد، به من بگويد. همه ما فكر ميكنيم كه خود و عزيزانمان هيچوقت بيمار نميشويم و اگر خودمان را جاي بيمار بگذاريم، برخورد ما با او متفاوت خواهد شد.
- از خوش برخوردي با بيمار چه نتايج مثبتي گرفتهايد؟
برخورد خوب و مناسب با بيمار يك معامله برد، برد است. تجربه به من ميگويد كه 70 تا 80 درصد درمان در همان جلسه اول با يك برخورد خوب تسهيل ميشود. درحال حاضر بيماراني كه به ما مراجعه ميكنند، بيش از آلام جسمي، آلام روحي دارند و اگر روح بيمار را درمان كنيم جسم او هم درمان ميشود. اضافه بر اين اگر بتوانيم به مسائل روحي بيماران حاكم شويم، مسائل جسميشان را خيلي راحت ميتوانيم درمان كنيم، زيرا اعتماد متقابلي كه ايجاد ميشود باور مريض را نسبت به پزشك افزايش ميدهد و اگر بيمار پزشك را باور كند درمان او را هم قبول ميكند.
براي مثال گاهي بيماراني سراسيمه به من مراجعه ميكنند كه بهدليل يك فشار روحي، تاريديد پيدا كردهاند و به مراكز درماني مختلف مراجعه كردهاند و نتيجهاي نگرفتهاند و همين باعث شده است كه در يك چرخه معيوب بيفتند. زماني كه به اين بيماران اطمينانخاطر ميدهيم كه مشكل جسمي ندارند و تاري ديد آنها تنها جنبه روحي دارد و خانواده بايد بيشتر از آنها حمايت كنند، بعد از گذشت يك روز با ديد كامل برميگردند.
منبع: سپيد