پس از ساليان متمادي و گذشتن بيش از 10سال، مجددا جمهوري اسلامي ايران، به كانون رفتوآمدهاي ديپلماتيك و رايزنيهاي مختلف جهان تبديل شده است. در اين ميان روابط ديپلماتيك ايران در منطقه و فرامنطقه را در چند سطح ميتوان تحليل و ارزيابي كرد:
- 1)سابقه ديپلماسي ايراني با همسايگان
در سالهاي گذشته عملا ظرفيت ديپلماسي ايران بلااستفاده مانده بود و از اين ظرفيت بسيار محدود استفاده ميشد و ديپلماسي ايران فقط بهصورت محدود در ارتباط با چند كشور در نقاط محدود دنيا قابل مشاهده بود. آمد و شدهاي مسئولان اروپايي و رايزني گسترده، نويدبخش همكاريهاي گسترده اقتصادي، صنعتي و تجاري با كشورهاي اروپايي و آسياي دور است، بهگونهاي كه قريب به اتفاق مسئولان كشورهاي اروپايي همراه با هيأتهاي متنوع بخش خصوصي به جمهوري اسلامي ايران سفر ميكنند. جالبتر آنكه كشورهاي اروپايي بهگونهاي عمل ميكنند كه از ديگران و رقباي تجاري و اقتصادي سياسي خود عقب نيفتند. نگرش جمهوري اسلامي ايران از ابتداي انقلاب پيگيري همكاري گسترده و تعميق روابط همراه با احترام متقابل با همه كشورهاي جهان بوده است. در اين ميان رابطه دوستانه با كشورهاي منطقه از اولويت بسزايي براي ما برخوردار بوده و خواهد بود. از همين رو ايران در سالهاي اوليه انقلاب اسلامي، طرح همكاريهاي امنيتي مشترك در خليجفارس را مطرح كرد.
همچنين همواره پاي ثابت ميانجيگري اختلافات ارمنستان و آذربايجان بوده است. اين يعني همزمان يك نگاه به شمال و يك نگاه به جنوب كشور داشته است و به اين معناست كه همسايگان ايران براي اهداف استراتژيك جمهوري اسلامي، از اهميت فوقالعادهاي برخوردار بودهاند. موضوع مهم ديگر، اقدامات سازنده ايران در افغانستان بوده است كه از نمونههاي ديگر تلاش ايران براي ايجاد ثبات و امنيت در منطقه محسوب ميشود. اكنون كه فضاي كاملا متفاوت در روابط ميان ايران و كشورهاي فرامنطقهاي بهوجود آمده است، دوستان ما در منطقه بايد با اغتنام فرصت از اين فضاي موجود بر همكاريهاي معطل مانده خود با جمهوري اسلامي ايران بيفزايند. نگاه ايران از ابتداي انقلاب تاكنون امنيت براي همه، صلح و توسعه درپرتو همكاري متقابل با ديگران بوده است.بايد گفت در اين منطقه حساس و استراتژيك، همدلي و روابط تنگاتنگ موجب تضمين بقاي آرامش در منطقه ميشود. از سوي ديگر بايد توجه كرد، چند جنگ مخرب كه بر اين منطقه تحميل شد، ناشي از مداخلات خارجي و ايجاد نفاق و سوء ظن در ميان كشورهاي منطقه بود. بيشك نگرانيها و علايق مشترك ميان كشورهاي منطقه بهگونهاي است كه هيچ كشوري را بينياز از توجه به واقعيات نميكند.
- 2)خنثيسازي نقشههاي صهيونيستي
دوستان ما در كشورهاي منطقه بايد به اين نكته با دقت توجه كنند كه از اختلاف و شكاف در ميان كشورهاي منطقه، بيش از هر كشوري رژيم صهيونيستي بهره ميبرد. چندپارگي جهان اسلام و غفلت از موضوعات اساسي در جهان اسلام مانند فلسطين و جناياتي كه گروههاي تكفيري در سوريه و عراق به عمل ميآورند بيش از هر چيز موجب رضايت سردمداران تل آويو ميشود. از اينروست كه با طراحي بسيار موذيانه اين رژيم با همكاري آمريكا و به كارگيري برخي از كشورهاي منطقه، ايران هراسي را مطرح و در اين بوق دميدهاند. توجه جمهوري اسلامي ايران به موضوعات جهان اسلام و بهخصوص كشورهاي پيراموني و عليالخصوص كشورهاي مسلمان حوزه حاشيه خليجفارس هميشه در دستور كار دستگاه ديپلماسي ايران بوده است. اين موضوع با هدف بيتأثير كردن نفاق افكني موزيانه اسرائيل انجام ميشود؛ نفاقافكنياي كه با هدف بلامصرفكردن دنياي اسلام و سازمان كنفرانس اسلامي تعقيب ميشود.
- 3) اقتدار ايران به نفع همه
از سوي ديگر كشورهاي منطقه توانمندي و اقتدار جمهوري اسلامي ايران را بايد به منزله قدرتي كه در خدمت ايشان است ارزيابي كنند. در اين صورت با ايجاد ساختار همكاريهاي منطقهاي در ابعاد سياسي و امنيتي، اقتصادي، انرژي و همچنين موضوع تجاري، ميتوان آينده و افق روشني را براي كليه كشورها متصور بود. تحرك منطقهاي جمهوري اسلامي ايران در روزهاي اخير نيز در شرايط حاضر در همين چارچوب ارزيابي و تفسير ميشود.