شبها هوا خنکتر بود و کمی باد میآمد و هر کسی میتوانست تا وقتی که به خواب میرود، ستارههای درخشان را در آسمان بالای سرش ببیند. الآن که هوای شهرها با دود و گرد و غبار کدر شده، امید زیادی به دیدن ستارهها نیست، اما اگر هوس کردید به تماشای ستارهها مشغول شوید، میتوانید سراغ یک سرگرمی رایج به اسم «نجوم آماتوری» بروید.
محمدجواد ترابی، روزنامهنگار علم و سردبیر مجلهی دانشمند که مدتی طولانی در این رشته تجربه دارد، برای ما از ستارهشناسانی میگوید که در همین آسمان بالای سرمان رنگها و تصاویر شگفتانگیزی را پیدا میکنند.
آماتور یعنی آدم تازهکار و غیرحرفهای. نجوم آماتوری هم بهمعنی ستارهشناسی ابتدایی و ساده است؟
اینجا یک اشتباه کوچک اتفاق میافتد. آماتور به معنی تازهکار و ناآشنا نیست. آماتور در اینجا یعنی کسی که علاقهمند است. بگذارید از جای دیگري شروع کنیم. نجوم حرفهای یک کار دقیق علمی دانشگاهی است. باید اول لیسانس فیزیک بگیرید. بعد برای فوقلیسانس يكي از گرایشهای نجوم را انتخاب کنید. دو گرایش اصلی اين رشته، اختر فیزیک و کیهانشناسی است. بعد هم بهسوی دکترا پیش بروید که سطح علمی خوبی دارد، اما تعداد کمی از دانشجویان تا این مرحله تحصیل میکنند.
دانشجوها در هر مرحله، چه درسهایی میخوانند؟
در لیسانس الکترومغناطیس، مکانیک تحلیلی، مکانیک کوانتومی و مانند آن را میخوانند و در كارشناسي ارشد، اختر فیزیک، تحول ستارهها و منظومهها یا مثلاً در کیهانشناسی مباحث کلی کیهان مانند مهبانگ، ساختار عالم و مادهي تاریک. در فوقلیسانس گرایشهای دیگری مثل فیزیکخورشید یا گرانش هم وجود دارد.
و نجوم آماتوری؟
آماتور کسی است که به یک رشتهي علمی علاقه دارد، اما لزوماً در آن رشته تحصیل نمیکند. الآن در ایران افراد ماهری داریم که اجرام آسمانی را میشناسند و میتوانند تلسکوپ را هدایت کنند؛ کار این افراد بر اساس رصد است. نجوم آماتوری بیشتر از هرچيزي به کوهنوردی شباهت دارد. کسانی هستند که در دل طبیعت سفر میکنند و با پدیدههای زیستشناسی و زمینشناسی آشنا میشوند، ولی تحصیل دانشگاهی مرتبط ندارند. خیلی اوقات نتیجهي پیمایشهای آنها تکمیلکنندهي اطلاعات دانشگاهی است و به درد کسانی میخورد که در حال کار علمی هستند. به اين پروژهها، پروژههای علوم شهروندی میگویند.
منجمهای آماتور معمولاً چه سنی دارند؟
منجمهای آماتور میتوانند هر سن و جنسی داشته باشند. واقعاً هم در این گروهها از كودك تا پیرمرد هستند. در خارج از ایران ظاهراً نجوم آماتوری در سن بازنشستگی بیشتر طرفدار دارد، اما نمیشود اینطور تقسیم بندی کرد. چون تعداد زیادی از طرفداران این رشته در ایران نوجوانان هستند.
یادم است که یک دهه قبل، نجوم آماتوری طرفداران زیادی داشت، نه؟
بله. در دههی 80 یک موج بزرگ از طرفداران نجوم آماتوری به راه افتاده بود که میانگین سنی آنها 16 و 17 سال بود. افرادي از اول دبیرستان تا آخر دانشگاه ميانآنها بودند كه به این کار علاقه داشتند. المپیاد نجوم هم آن موقع خیلی متقاضی داشت. اول مدارس سمپاد (تیزهوشان) بهصورت محدود المپیاد نجوم را برگزار ميکردند و بعد اين المپياد زیر نظر باشگاه دانشپژوهان جوان قرار گرفت.
چرا کار این انجمنها کمتر شده است؟
دلايل زیادی دارد. من فکر میکنم سرگرمیهای دیگری پیدا شده که عامل خوبی برای پرتکردن حواس آدمها از نجوم است. در المپیاد نجوم هم به این برخورد کردیم که بعضیها میخواستند از راه برندهشدن در المپیاد به دانشگاه بروند. البته نمیشود به آنها انتقاد کرد که این راه را انتخاب کردند ولی خيلي از اين بچهها وقتي به دانشگاه رفتند، دیگر هیچ سراغی از نجوم نگرفتند. البته نجوم آماتوری هنوز هم فعال است. مثلاً در «ماراتن مسیه» که در یک شب تمام اجرام فهرست مسیه را رصد میکنند، رصدگران سراسر کشور هنوز حضور فعالی دارند.
اگر حالا کسی به نجوم آماتوری علاقه داشته باشد باید چهکار کند؟
مهمتر از همهچیز مطالعه است. کانون پرورش فکری كودكان و نوجوانان، رصدخانهها و همینطور انجمنها و رسانههای نجومی، دورههای کوتاهمدت زیادی در زمینههای مختلف برگزار میکنند. از این راه میشود اطلاعات مقدماتی را بهدست آورد. این قسمت خیلی مهم است و نباید بدون اطلاعات کافی کار را شروع کرد. یک موضوع مهم که علاقهمندان باید مراقب آن باشند، این است که اسیر تبلیغات فروشگاههایی نشوند که فقط به سود تجاری فکر میکنند و تلسکوپهای بدون کیفیت و گرانقیمت میفروشند.
فکر میکنید کلاً نجوم برای نوجوانها جالب باشد؟
بله، من از سال 1383 در مدارس نجوم درس میدادم و برای همهي دانشآموزان خیلی جالب بود. حتی برای بچههای ابتدایی. در رصدخانهها هم کلاسهای آموزشی میگذاشتیم. بچهها در دبستان و راهنمایی ذهن پرسشگری داشتند و خیلی با صداقت گوش میدادند. به این فکر نمیکردند چیزی که توی کلاس یاد میگیرند در امتحان میآید یا نه.
برای یک كودك يا نوجوان که ممكن است تصور درستی از فضا هم نداشته باشد، چه چیزی از نجوم جالب است؟
بچهها دو موضوع را خیلی خوب درک میکنند؛ یکی حس درك ابعاد و ديگري گرانش. مثلاً با فیلم و اسلاید به آنها نشان میدادیم که یک آدم در روی زمین ایستاده است. بعد منطقهای که در آن قرار داشت، بعد همینطور بزرگتر و بزرگتر میشد تا به کرهي زمین و فضا میرسیدیم. بعد که اینها را یاد میگرفتند نکات دیگر را میگفتیم.
مثلاً اینکه کوهها قرار نیست در همهي سیارهها مثل زمین باشند و چگونه کوهی روی مریخ قرار دارد که 27 کیلومتر ارتفاع دارد و سه برابر اورست است. موضوع بعدی هم گرانش بود و اینکه چگونه وقتی هر جرم آسمانی، ماده بیشتری داشته باشد؛ هم به خودش و هم به دیگر اجرام نیروی جاذبهي بیشتری وارد میسازد و آنها را جذب میکند. تمام اینها چگونه باعث میشود که یک سیاره، یک ستاره یا یک جرم آسمانی دیگر شکل بگیرد.
اگر الآن یک نوجوان بخواهد با نجوم آماتوری آشنا شود، چهکار باید بکند؟
پیشنهادم به چنين كساني این است که یکبار به همراه خانواده از شهر خارج شوند و در جایی کاملاً باز با هوای صاف و آرام منتظر رسیدن شب بمانند. وقتی هوا تاریک شد زیرانداز بیندازند، دراز بکشند و به آسمان نگاه کنند. دنیای زیبایی که میبینند هر کسی را چنان مسحور میکند که نمیتواند از آن دل بکند.
جذابترين كار منجمان آماتور
از محمدجواد ترابی میپرسیم که در گروهها و انجمنهای نجوم آماتوری معمولاً چه کارهایی انجام میشود؟
نجوم آماتوری در ایران چند گرایش اصلی دارد؛ مانند رصد اجرام منظومهي شمسی، رصد اجرام دوردست، رؤیت هلال و عکاسی نجومی. چند گرایش تخصصی هم دارد مانند ترویج علم، اختفاها، ساخت ساعت آفتابی و...
دو رشتهي عکاسی نجومی و رؤیت هلال در کشور ما بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در رصد اجرام دوردست هم وضعیت خوبی داریم، اما محدود به رصد است نه ثبت. هزینهي خرید ابزار آن هم زیاد است. سالهای
82 يا 83 قیمت این ابزارها خیلی زیاد بود، اما حالا کمتر شده است و تلسکوپهای مجهز آماتوری هم در دسترس است. البته اگر بخواهید تلسکوپ موتوردار بخرید باید بیشتر از چندمیلیون تومان هزینه کنید.
* * *
احتمالاً عکاسی نجومی همان تصاویر رنگارنگ از ستارههای ابرمانند و درخشان است. ترابی در اينباره میگوید: «عکاسی نجومی بر اساس یک اصل مهم کار میکند. اگر نور کم باشد، چشم انسان رنگها را خوب تشخیص نمیدهد. ستارهها و اجرام آسمانی رنگهای خیلی متفاوت و جذابی دارند، اما بهخاطر اینکه نور آنها برای چشم انسان کم است ما همهي آنها را تقریباً تکرنگ میبینیم. اگر دوربین مدت زیادی از ستارهها عکس بگیرد و نور همهي آنها را جذب کند، عکس رنگی میشود.
الآن عکاسانی هم هستند که دوربین دیجیتال را به تلسکوپ وصل میکنند و با ترکیبکردن عکسهای پشتسرهم رنگهایی نزدیک بهواقع را بهدست میآورند و عکسهایی به دست میآورند که دستِ کمی از عکسهای حرفهای رصدخانهها ندارد. من خودم با دوربین آنالوگ هم این کار را انجام دادهام. یک شیوهي عکسگرفتن هم ثبت حرکت ستارهها است. مثلاً دوربین را روی سه پایه میگذارند و هر 30 ثانیه یک عکس میگیرند. وقتی این کار با تنظیمات مناسب انجام شود، خطهای نورانی روی آسمان میافتد که همان ستارهها هستند.»
* * *
اسم رؤیت هلال را حتماً در آخر ماه رمضان زیاد شنیدهاید. سردبیر مجلهي دانشمند دربارهي رؤيت هلال میگوید: «رؤیت هلال، مثل ماهیگیری است و بايد براي آن خیلی صبور بود و مهارت کافی داشت. این اتفاق زمانی میافتد که ماه حدوداً بین خورشید و زمین باشد. در نتیجه پشت ماه روشن است نه طرفی که رو به ما قرار دارد. بعد در یک فرصت کوتاه بعد از غروب گوشهي کوچکی از آن طرف که روشن است دیده میشود که همان هلال اول ماه است. در رصد هلال با تلسکوپ باید خیلی مراقب بود که تلسکوپ به سمت خورشید نشانه نرود وگرنه چشم را میسوزاند.
برای دیدن هلال ماه شوال و اعلام عید فطر هم ستاد استهلال تشکیل شده است که اعضای آن در تمام کشور رؤیت هلال را انجام میدهند.»
نجوم و روزنامهنگاري
اولین باری که به تلویزیون رفتم سال 86 در ویژه برنامهي زندهي روز نجوم در برنامهي آسمان شب به عنوان مجری، کارشناس بودم و بعد هم تا سال 90 این را کار را ادامه دادم و با آقای سیاوش صفاریانپور همکار بودم. این برنامه، در دو سال اول حضورم زنده پخش میشد و بعد بهصورت ضبط شده در آمد. همان سالها، از دانشگاه امیرکبیر لیسانس فیزیک گرفتم، ولی کارکردن در رسانهها باعث شده بود که به این کار علاقهمند شوم.
این بود که یک دورهي روزنامهنگاری گذراندم و بعد به دنبال تحصیلات عالی رفتم و فوقلیسانس روزنامهنگاری گرفتم. در مجلهي «دانستنیها» ستوننویس ثابت بودم و در ضمیمههای سیب جامجم و مجلهي تندرستی هم کار میکردم. همینطور هم مدتی است که معاون سردبیر روزنامهي «هفت صبح» هستم.
در هر سه رسانه؛ تلویزیون، رادیو و بعد از آن نشریات کار کردهام. از همان سال 1386 همکار مجلهي نجوم هم بودم و بعد عضو تحریریه شدم و از سال 91 تا 94 سردبیر این مجله بودم. دو ماهی است که سردبیر ماهنامهي دانشمند شدهام و البته الآن سرباز هم هستم!!