آمار دقيقي از طلاقهاي توافقي كه در كشور انجام ميشود وجود ندارد اما آمارها حكايت از اين دارد كه 70درصد طلاقهايي كه به ثبت ميرسند، توافقي هستند. اگر چه برخي كارشناسان علل اقتصادي و اشتغال را عاملي براي ازهم پاشيدن زندگي ميدانند اما نگاهي گذرا به پروندههايي كه در دادگاههاي خانواده به ثبت ميرسد نشان ميدهد كه ناتواني جنسي، ناآشنايي با مسائل زناشويي، عدممهارتهاي زندگي و مشكلات اقتصادي علت بيشترين طلاقهايي است كه به ثبت ميرسد. به گفته كارشناسان، تغييراتي كه در فضاي جامعه اتفاق افتاده، آشنايي بيشتر زنان با حقوق اجتماعي، وجود مشكلات متعدد اقتصادي، كمرنگ شدن حضور خانوادهها در ازدواج جوانان، سطحينگري در ازدواج، ظاهربيني جوانان و... همه و همه باعث شده تا شاهد افزايش طلاق در جامعه باشيم.
- رواج طلاقهاي 15دقيقهاي
درحاليكه در گذشته حساسيتهاي بيموردي روي طلاق وجود داشت كه باعث ميشد حكم طلاق صادر نشود اما امروز در 15دقيقه اين حكم صادر ميشود. به همين دليل شاهد افزايش طلاق توافقي در جامعه هستيم.نكته تأسفبار ماجرا آنجاست كه براي طلاق توافقي زوجين حتي در يك نيمه روز هم ميتوانند با يك مرخصي ساعتي از هم طلاق بگيرند؛ حال آنكه آسان شدن طلاقهاي توافقي موضوع مهم و خطرناكي است كه نمايندگان مجلس و مسئولان مربوطه بايد فكري براي آن كنند.
- هشداري براي نسل آينده
دكتر فهيمه قبيطي، روانشناس با اشاره به اينكه اگر طرحي براي پيشگيري از طلاق و آسيبهاي اجتماعي صورت نگيرد، نسل آينده ما نسل بيماري خواهد بود، به همشهري ميگويد: فردي كه در يك خانواده تك والدي زندگي ميكند از نظر رواني و سلامت اجتماعي مشكل دارد و ما معمولا با افرادي كه دچار انواع و اقسام بيماريهاي روحي و رواني و فاقد مهارتهاي رواني هستند روبهرو هستيم كه با ارزشهاي فرهنگي و اخلاقي آشنا نيستند و انگ خانواده از هم پاشيده را بر پيشاني دارند.
- پيشنهادي براي پايدارشدن ازدواج
وي تأكيد ميكند:چه اشكالي دارد وقتي زوجين را براي آزمايش ازدواج ميفرستيم پيش روانشناس هم بروند كه ببينند صلاحيت ازدواج با هم را دارند يا نه. به گفته وي طلاق توافقي هم قراردادي بين افراد است، همانطور كه ازدواج قرارداد بين افراد است اما همين طولاني شدن روند دادرسي در دادگاهها باعث ميشود تا افراد عطايش را به لقايش ببخشند و بهصورت توافقي از هم جدا شوند. اما هميشه هم اين طولاني بودن روند رسيدگي به پروندهها ناكارآمد نيست و ممكن است به نفع آن زندگي تمام شود يعني برخي اوقات باعث ميشود تا زوجين در زماني كه باقيمانده كمي پختهتر عمل كنند و براساس هيجاني كه درگيرش هستند، دست به انتخاب ناآگاهانه نزنند. براي برخي اختلافات خانوادگي كه عميق نيست ميشود طلاق را به تعويق انداخت و مثلا با انجام مشاوره زوجين را به ادامه زندگي مشترك تشويق كرد و اگر به نتيجه نرسيدند اقدام به طلاق كرد.
- نقش مشاوره در كاهش طلاق
به گفته دكتر قبيطي، آموزش و مشاوره ميتواند از آمار طلاق در جامعه بكاهد مخصوصا اينكه دو طرف نسبت بهخود و ديگري شناخت پيدا ميكنند. در اين مشاورهها شناخت نيازهاي طرفين، همسانسازي نيازها و چگونگي حفظ كيفيت رابطه و... به زوجين آموزش داده ميشود و به اين علت كه مشاور دخالت احساسي در رابطه با هيچ كدام از زوجين ندارد ميتواند عوامل بهوجود آورنده مشكل را گفته و راهكاري براي آن ارائه دهد. قبيطي با اشاره به اينكه اسلام دستورها و توصيههاي مناسبي براي زوجين دارد، ميگويد: دستورات اسلام در اينباره مفيد بوده و كارايي زيادي دارد كه با عمل به آن ميتوان زندگيهاي پايداري را در پيش گرفت. اين روانشناس ميگويد: تعداد زيادي از افرادي كه براي مشاوره به بنده مراجعه ميكنند افرادي هستند كه در شرف ازدواج يا طلاق هستند اما خانمهايي كه مثلا بهعلت بيكاري همسرانشان بخواهند طلاق بگيرند كم هستند پس آنچه يك خانواده را در معرض از هم پاشيدن قرار ميدهد كمرنگ شدن ارزشهاي اخلاقي است.
- لزوم انجام مشاوره
يك عضو كميسيون فرهنگي مجلس نيز با اشاره به اينكه مشاوره حين و بعد از ازدواج در دوام زندگي زوجين تأثير زيادي دارد، ميگويد: كارشناسان بايد روي موضوع كلي طلاق مطالعه كنند چرا كه در برخي طلاقهايي كه روي ميدهد اصلا موردي براي جدايي وجود ندارد به همين دليل نمايندگان مجلس مشاوره قبل از طلاق و قبل از ازدواج را اجباري كردهاند. به گفته لاله افتخاري، اين مشاورهها بايد حين زندگي زناشويي هم انجام شود چرا كه در برخي از اين طلاقها گرههايي بسيار شُل هستند و ميشود آن را باز كرد، اما اتفاقي كه متأسفانه ميافتد اين است كه رفتن زوجين به دادگاهها و مطرح شدن موضوع طلاق توافقي اين گره شل را در ابتدا محكم ميكند و در ادامه به گره كور تبديل ميكند كه نميشود آن را باز كرد. وي ميگويد: عامل اقتصادي نميتواند عامل اصلي در بروز طلاق باشد چرا كه خانوادههايي كه تحت پوشش كميته امداد هستند بايد فرزندانشان كه از نظر اقتصادي شرايط ويژهاي دارند بيشترين آمار طلاق را داشته باشند درحاليكه ميزان طلاق در بين آنها زير 3درصد است و در سالهاي گذشتهتر گفته ميشد تقريبا طلاقي صورت نميگيرد چون انتخابها با مشاورههاي صحيح انجام ميشود و قبل و حين و بعد از ازدواج اين مشاورهها صورت ميگيرد و طلاق توافقي بين آنها اصلا مفهومي ندارد كه بخواهند توافق كنند و دادگاه هم بخواهد طي چند ساعت آنها را طلاق دهد.