اينكه او در حال حاضر براي آمدن به ايران تأخير داشته، خوب نيست و بايد به روي انجام وظايفش محكم و استوار باشد. اما اينكه بخواهيم تقصيرات را به گردن شخص كيروش بيندازيم بيانصافي است.
به اين قضيه بايد موشكافانه نگاه كرد؛ بايد ديد كه آيا مبلغ قرارداد سرمربي تيم ملي به موقع پرداخت ميشود يا نه؟ به عقيده من اين مسئله بسيار مهم است چون در يك قرارداد طرفين تعهداتي نسبت به طرف مقابل دارند كه تخطي از آن مشكلاتي ايجاد ميكند. در حال حاضر اين مشكلات ايجاد شده و از آنجا كه نوع قرارداد فدراسيون با كارلوس كيروش آشكار نيست و پنهان است، مشخص نيست فدراسيون يا كيروش، كداميك به تعهدات خود پايبند نبودهاند.
فدراسيون وقتي يك مربي بزرگ و حرفهاي را به كادرفني تيم ملي ميآورد، نسبت به اين مربي تعهداتي دارد. يعني قطعا كيروش خواستههايي داشته كه برآورده نشده است. البته برخي از اين خواستهها مانند بازيهاي تداركاتي و امكانات براي اردوي تيم ملي بهطور شفاف بيان شده ولي برخي از آنها پنهان است و تا مشخص نشدن آن نميتوان بهطور قطع درباره غيبت كيروش نظر داد.
با اينكه گفته ميشود شرايط اين روزهاي كيروش با 4 سال گذشته متفاوت است، اما من چنين نظري ندارم. حمايتهايي كه قبلا از اين مربي ميشد امروز هم هست. مثلا من يكي از كساني بودم كه هميشه از كيروش حمايت كردهام و تنها انتقاد من نسبت به تغيير نسل بود كه خوشبختانه در يكي دو سال اخير اين اتفاق به خوبي رخ داده است.
انتقاد امروز نيز شروع ليگ برتر بدون حضور فيزيكي كيروش است. سرمربي تيم ملي براي اينكه بازيكنان تيم ملي را انتخاب كند، نياز به تماشاي بازيها دارد. كيروش بايد از نزديك بازيكنان ليگ برتر را زيرنظر بگيرد، زيرا بهترينهاي فوتبال ايران از همين ليگ برتر بيرون ميآيند. براي همين، نبود كيروش به سود تيم ملي نخواهد بود.
كارلوس كيروش كه يكبار تيم ملي را به جامجهاني برده، در دومين حضورش هم قصد دارد چنين كاري انجام دهد. او هرگز نميخواهد بازنده دور مقدماتي جامجهاني باشد اما با شرايطي كه پيش آمده، در حال حاضر معلوم نيست كه اين مربي چه فكري در سر دارد. من همانطور كه در ابتداي صحبتهايم گفتم مشخص نبودن نوع قرارداد كارلوس كيروش با فدراسيون فوتبال ابهاماتي را بهوجود آورده و معلوم نيست چهكسي به تعهداتش عمل نكرده است.