شاگرد قديمي از ترس اينكه معلمش او را به پليس لو دهد وي را به قتل رساند و نقشه سرقت را عملي كرد. اوايل مرداد مأموران پليس شهرستان دورود استان لرستان در جريان ناپديد شدن مرموز يك معلم بازنشسته قرار گرفتند. اين مرد از طريق مسافركشي مخارج خانوادهاش را تأمين ميكرد اما آخرين بار كه سوار بر ماشينش خانه را ترك كرده بود، ديگر كسي او را نديده بود. مرد ميانسال حتي جواب تلفن همراهش را هم نميداد و همين باعث نگراني بيشتر خانوادهاش شده بود، تا جايي كه آنها تصميم گرفتند از پليس براي پيدا كردنش كمك بگيرند.
با ثبت مشخصات مرد گمشده و خودروي او در سامانه پليس، تحقيقات براي يافتن ردي از او شروع شد. چند ساعت بعد به مأموران خبر رسيد خودروي مرد گمشده در حوالي يكي از روستاهاي اطراف دورود ديده شده است. تيمي از مأموران راهي آنجا شدند اما بررسيها نشان ميداد كه دزدان تمامي چرخها و لوازم داخل خودرو را سرقت كردهاند. مأموران در بررسيهاي بيشتر جسد غرق خون مردي را چند متر آنطرفتر پيدا كردند. مشخصات ظاهري اين مرد شباهت زيادي به معلم بازنشسته داشت و مأموران در بررسيهاي بيشتر دريافتند كه مقتول كسي جز او نيست.
- سرنخ مهم
با كشف جسد و افشاي سرنوشت معلمگمشده، تحقيقات براي شناسايي و دستگيري قاتل يا قاتلان او آغاز شد. مأموران براي يافتن سرنخي از عاملان جنايت به پرسوجوي گسترده از مردم منطقه پرداختند. تعدادي از اهالي مدعي بودند كه روز حادثه چند نفر را سوار بر يك خودروي سواري ديگر در محل حادثه ديدهاند. يكي از آنها به مأموران گفت: آن روز در حال رفتن به خانه بودم كه متوجه چند نفر در حاشيه روستا شدم. آنها بعد از اينكه وسايل يك خودروي سواري را به خودروي ديگري منتقل كردند، خودروي اول را همانجا رها كرده و با خودروي دوم محل را ترك كردند. همين كارشان باعث شد كه به آنها مشكوك شوم و براي همين مشخصات ماشينشان را بهخاطر سپردم.
- شاگرد قديمي
اطلاعاتي كه مرد روستايي در اختيار پليس قرار داد مهمترين سرنخ براي كشف راز جنايت شد. كارآگاهان كه زير نظر سرهنگ دالوند، رئيس پليس آگاهي استان لرستان در حال تحقيق روي اين پرونده بودند در ادامه توانستند خودروي مورد نظر را شناسايي كنند. صاحب خودرو اما مدعي شد كه از ماجراي قتل معلم بازنشسته خبر ندارد و آن روز به اصرار 2مرد جوان براي انتقال مقداري لوازم خودرو به محل حادثه رفته بود.
سرنخهايي كه اين مرد در اختيار پليس قرار داد باعث دستگيري عاملان جنايت شد و كارآگاهان توانستند 2سارق را كه در قتل مرد ميانسال نقش داشتند دستگير كنند. يكي از آنها در بازجوييها به قتل آقامعلم اعتراف كرد و گفت: من و دوستم روز حادثه قصد سرقت خودرو داشتيم كه متوجه ماشين آقامعلم شديم.
انگار تازه لاستيكهاي ماشين را عوض كرده بود و همين باعث شد كه براي سرقت آنها وسوسه شويم. همراه دوستم سوار ماشين شديم و از راننده خواستيم ما را به يكي از روستاهاي اطراف ببرد. وقتي به محلي خلوت رسيديم، با چاقو او را تهديد كردم و خواستم از ماشين پياده شود اما او مقاومت كرد و گفت كه مرا ميشناسد.
وقتي راننده مرا به اسم صدا كرد، يادم آمد كه او معلم من در دوران كودكي بود. او مرا شناخته بود و ميتوانست باعث دستگيريام شود. به همين دليل تصميم به قتل وي گرفتم و با كمك دوستم با ضربات چاقو و چوب، او را به قتل رسانديم. بعد جسد را چندين متر روي زمين كشيديم تا در جايي مخفي كنيم كه موفق نشديم و همانجا رهايش كرديم. پس از آن به سراغ ماشين رفتيم و شروع به بازكردن لوازم باارزش آن كرديم. وقتي كارمان تمام شد، يك ماشين گرفتيم و لوازم را با آن به محل ديگري برديم و به يك مالخر فروختيم تا اينكه دستگير شديم.با اعترافات عاملان جنايت كه حدود 10روز پس از قتل آقامعلم بازداشت شده بودند، براي هر دوي آنها قرار بازداشت صادر شد و تحقيقات تكميلي درخصوص اين پرونده ادامه دارد.