متن كامل يادداشت محمدعلي كريمي، مديركل روابط عمومي بانك مركزي با عنوان «رسانه و دانشگاه دو نهاد توانمندساز» در ادامه آمده است:
توسعه را بيشتر به افزايش رشد شاخصهاي اقتصادي و رفاهي، درآمد سرانه، ارزش پول و فناوري و مانند آن سنجيدهاند. بعدها در نگاهي جديدتر توسعه را به فرآيند گسترش آزاديهاي واقعي با معيار سنجش «رضايت» مردم و آفرينش «دستاوردها» معني کردند.
آزادي زمينه و عامل اصلي رشد و خلاقيت آدمي است و بدون وجود آن امکان مشارکت اجتماعي مردم و شهروندان پديد نميآيد. آزادي، مهمترين «دستاورد» توسعه به آن مفهوم مورد اشاره است که «رضايت» آفرين است. توسعه را فرآيند بهبود، رشد و گسترش شرايط و ابعاد مادي و معنوي حيات اجتماعي ميدانند که در رابطه دولت و ملت ايجاد ميشود و شرايط مناسبي از امنيت، آزادي فردي، مشارکت سياسي، رشد اقتصادي و رفاه مالي مهيا ميکند. انسان هنگامي احساس رضايت و اقناع ميکند که مجموعهاي از حداقل توانمنديها را داشته باشد.
دکتر محمدسعيد نوري ناييني، با الهام از آراي آمارتياسن، توسعه را رهايي انسانها از«نا آزادي»هايي ميداند که انسان را ناتوان ميکنند و مانع دستيابي به مهارت ميشوند. آزادي و گسترش دامنه انتخاب، امکان مشارکت در سرنوشت جامعه و فرد و برخورداري از حق آگاهي، از جمله عواملي است که به انسان آزادي و در نتيجه رضايت ميدهد. در اين ميان، تبادل آزادانه ايدهها و عقايد از ارزشمندترين وجوه حقوق بشر است.
آزادانه سخن گفتن، نوشتن و منتشر کردن در چارچوب قانون، ميتواند در جمله معيارهاي توسعه به مثابه آزادي قلمداد شود. «کامو» گفته است: «کسي که آزادي شما را گرفت نان شما را هم گرفته است.» با اين حساب، توسعهنيافتگي خود نوعي نا آزادي است.
در اين بين، نهاد دانشگاه به عنوان مظهر بلوغ اجتماعي، نقش شايستهاي در توسعه توانمندي يک جامعه انساني دارد. فقر، بيسوادي، احساس کوچکي کردن، نبود امکان مشارکت برابر در گفتوگوهاي عمومي، از جمله ناتوانيهايي است که نهاد دانشگاه با پشتوانه علمي خود ميتواند نسبت به زدودن آنها اقدام و مسير يک ملت را در طي کردن سريع تر راه توسعه و آزادي هموارتر کند.
از سوي ديگر، وجود رسانههاي آزاد به منزله کمک به پرورش انسانهاي آگاه، مسئول و آزاد و شهروندان فعال و مشارکتجو، نقش موثري در شکلگيري و تقويت يک «جامعه توانمند» دارد. حقيقت اين است که بدون مجهز شدن به دانش و آگاهي، نميتوان به سعادت رسيد.
دو نهاد دانشگاه و رسانه به عنوان دو نهاد توانمندساز، ضامن سعادتمند شدن يک جامعه و ملت خواهند بود. تضمين تحقق آزاديهايي که انسانها را توانمند کنند تا از ناآزاديها رها شوند.
اينها همه به شرطي محقق ميشود که روزنامهنگاران، نويسندگان و اهالي ارتباط جمعي و نيز دانشگاهيان، خود توانمند و عالم باشند تا بتوانند جامعه و مردم را به سوي سعادت رهنمون باشند. ترديد نيست که جايگاه ساير نهادها در يک جامعه نيز در کنار دو نهاد دانشگاه و رسانه، موثر خواهد بود و در اين مقال بر وجوه مشترک دو حوزه مورد اشاره تکيه شده است.
خوب است برنامهريزان و مديران، از رسانه و دانشگاه بواقع تلقي و انتظار توانمندسازي جامعه را داشته باشند و به توانمند کردن خود آنها هم کمک کنند. اگر چنين شود، برخوردها و رفتارها با اين دو نهاد انسانساز و تفکرآفرين هم دستخوش تغيير و تحول خواهد شد و با کوچکترين خروجي صادر شده از سوي دانشگاه و نظام اطلاعرساني، که مغاير با اذهان و انتظار مسئولان باشد، برخورد از سر قهر و نامهرباني صورت نخواهد گرفت.
در بينش «توسعه به مثابه آزادي»، نهادهاي مدني از جمله دانشگاه و رسانه، به منزله مظاهر بلوغ جمعي و پشتوانههاي توانمندسازي يک مردم، مورد تعظيم و تکريم خواهند بود. روز خبرنگار بر حاملان آگاهي و توانمندي جامعه مبارک.