او خودش را پليس معرفي كرد و توانست نقشه سرقت ميليوني را عملي كند.اين پرونده 4خردادماه با شكايت 3مرد عراقي در شعبه چهارم بازپرسي دادسراي ناحيه 34تهران به جريان افتاد. يكي از آنها در توضيح ماجرا به بازپرس عموزاد گفت: روز گذشته به همراه 2 نفر از دوستانم براي تفريح از بصره عراق به تهران آمديم. زمانيكه در فرودگاه منتظر تاكسي بوديم يك خودروي پرايد مقابل ما ايستاد.
وقتي متوجه شد كه از عراق آمديم و مسلط به زبان فارسي نيستيم، شروع كرد به عربي صحبت كردن با ما. او مدعي شد كه در يكي از مهمانپذيرهاي تهران آشنا دارد و ميتواند ما را به آنجا ببرد. من و دوستانم به او اعتماد كرده و سوار ماشين وي شديم. در بين راه او دست و پا شكسته با ما عربي صحبت ميكرد و مدعي شد كه پليس است. حتي بيسيمهايش را هم نشانمان داد و همين چربزبانيهايش باعث شد كه ما اصلا به او شك نكنيم. پس از آن مرد جوان ما را به يك مهمانپذير در مركز تهران برد و به مدير آنجا خودش را ليدر معرفي كرد.
وي ادامه داد: من نيز به زبان فارسي مسلط بودم فقط نميتوانستم به خوبي صحبت كنم. پس از آن مدير مهمانپذير، مدارك و پاسپورتهاي ما را به همراه 100 دلار گرفت و اتاقي را تحويل من و دوستانم داد. وي گفت: قرار شد آن روز استراحت كنيم و فردا راننده پرايد كه خودش را مهرداد معرفي كرده بود دنبال ما بيايد و با ماشين من و دوستم را در تهران بچرخاند و جاهاي ديدني را به ما نشان بدهد. غافل از اينكه او نقشه شومي در سر داشت.
روز بعد وقتي سوار ماشينش شديم به چند جاي ديدني سر زديم. درحاليكه به او اعتماد كرده بوديم 2500دلاري كه همراهمان بود را تحويل مهرداد داديم تا به صرافي برده و تبديل به پول ايراني (تومان) كند. در بين راه او برايمان آبميوه خريد كه ما پس از نوشيدن آن از ماشين مهرداد پياده شديم تا به بازار برويم اما يك دفعه دچار سرگيجه شده و از حال رفتيم. وقتي بههوش آمديم در بيمارستان بوديم. گويا مردم ما را بيحال كنار خيابان ديده و اورژانس را خبر كرده بودند. اما اين پايان ماجرا نبود چراكه بعد از مرخص شدن از بيمارستان به مهمانپذيري كه اقامت داشتيم رفتيم و آنجا بود كه متوجه شديم مهرداد پس از بيهوش شدن ما كارت هتل را برداشته و همه اموال ارزشمندمان مانند سنگهاي تزييني، لباس، سوغاتهاي گرانقيمتي كه در فرودگاه خريده بوديم به همراه 900دلاري كه در كيفهايمان بود را دزديده و فرار كرده بود.
- شروع تحقيقات
اين شكايت كافي بود تا تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي تهران جست و جوي خود را در اين زمينه شروع كنند. در آغاز تحقيقات يكي از توريستهاي عراقي تصويري از متهم در اختيار تيم تحقيق قرار داد و عنوان كرد كه بدون اينكه خودش متوجه شود با موبايلش از او عكس گرفته است. كارآگاهان در شاخه بعدي راهي فرودگاه و اماكن ديدني كه متهم همراه توريستها رفته بود شدند و در تصاوير دوربينهاي مداربسته موفق شدند شماره پلاك ماشين وي را بهدست آورند. عكس متهم و شماره پلاك، مأموران را به مهرداد رساند و او اواخر تيرماه در عملياتي غافلگيرانه دستگير شد.
اين مرد جوان كه سابقهدار است پيش از بيهوش كردن 3 توريست و سرقت از آنها سر زني را به بهانه فروش آپارتمان خيالي در جنوب پايتخت كلاه گذاشته و 100 ميليون تومان از او پول گرفته بود. وي در بازجوييها به جرم خود اقرار كرد و گفت: از بچگي آرزو داشتم كه روزي پليس شوم اما بهخاطر مشكلاتي كه پيش رويم بود هرگز نتوانستم به آنچه ميخواهم برسم. براي همين يك بيسيم از پاساژي در تهران خريدم و براي اينكه در بين دوستانم خودي نشان دهم به دروغ ميگفتم كه پليس هستم تا اينكه روز حادثه در فرودگاه هنگام مسافركشي چشمم به 3توريست افتاد.آنجا بود كه نقشه سرقت از آنها به سرم زد.
وي درخصوص كلاهبرداري از زن جوان گفت: من از يكي از دوستانم شنيده بودم كه قصد دارد امتياز يكي از واحدهاي آپارتمانياش كه مربوط به يكي از ارگانهاي دولتي بود را واگذار كند. من هم وقتي متوجه شدم يكي از آشنايانمان قصد خريد آپارتمان دارد از او خواستم 100 ميليون به حسابم واريز كند اما روز بعد متوجه شدم كه دوستم آپارتمانش را به شخص ديگري واگذار كرده است و در واقع سر مرا هم كلاه گذاشته بود. اين در حالي است كه من اين پول را هم خرج كرده و بدهيام را پرداخت كرده بودم.
به گزارش همشهري، اين متهم اقرار كرد مقداري از دلارها را خرج كرده و مقدار ديگري از آنها در گاوصندوق خانهاش است. وي با دستور قاضي عموزاد در اختيار مأموران پليس آگاهي تهران قرار گرفته است و تحقيقات از وي براي افشاي زواياي پنهان ادامه دارد.