صبح 25خردادماه مأموران كلانتري شهرري در جريان قتل زن 65سالهاي قرار گرفتند و همراه تيم بررسي صحنه جرم اداره دهم پليس آگاهي تهران راهي قتلگاه شدند. محل جنايت ساختمان 2طبقه قديمي بود كه مأموران پس از حضور در طبقه اول با جسد پيرزني روبهرو شدند كه آثار ضرب وجرح روي سر و صورت و بدن او ديده ميشد و بر اثر خفگي به قتل رسيده بود. دختر مقتول نخستين كسي بود كه با ديدن جسد مادرش گزارش قتل او را به پليس اعلام كرده بود.
وي به كارآگاهان گفت:قرار بود امروز براي خريد به همراه مادرم به بازار برويم. براي همين يك ساعت پيش خود را به مقابل خانه مادرم رساندم اما هرچه زنگ زدم كسي در باز نكرد. حتي با تلفن خانه و موبايل او تماس گرفتم اما پاسخ نداد. درحاليكه بهشدت نگران شده بودم با كمك يكي از بچههاي محل در حياط را باز كرده و وارد خانه شدم و با ديدن جسد او، با پليس تماس گرفتم. دختر مقتول در ادامه گفت: مادرم تعداد زيادي دستبند و النگو بهدست داشت كه هيچكدام از آنها دردستانش نبود.
- آغاز تحقيقات
اظهارات دختر مقتول حكايت از اين داشت كه پيرزن قرباني سرقتي مرگبار شده است. از سويي بهنظر ميرسيد عامل جنايت آشنا بوده كه به راحتي وارد خانه شده و همه طلا و جواهرات قرباني به ارزش 15ميليون تومان را به سرقت برده است. كارآگاهان در تحقيقات خود دريافتند كه تا حدود 4ماه قبل فردي به نام محمد 37ساله بهعنوان مستأجر در طبقه دوم ساختمان قرباني زندگي ميكرده است.آنها اما بعد از مدتي از همسايهها و اهالي محل شنيدند كه محمد سابقه سرقت دارد و به زندان رفته است. همين باعث شد كه همسر مقتول با محمد تسويهحساب كرده و از او بخواهد كه خانه را تخليه كند.
- بازداشت قاتل
كارآگاهان با انجام جست و جويهاي پليسي و اطلاعاتي مخفيگاه محمد را در شهرستان كرج شناسايي و او را دستگير كردند. او در ابتدا خود را بيگناه دانست اما وقتي شواهد را عليه خود ديد به ناچار لب به اعتراف گشود. وي گفت: از آنجا كه بدهي بالا آورده بودم نقشه سرقت از خانه پيرزن و شوهرش را كه ميدانستم وضع مالي نسبتا خوبي دارند، كشيدم.
چون مدتي هم در آن ساختمان زندگي ميكردم به خوبي موقعيت آنجا را ميدانستم. روز حادثه در اطراف خانه مقتول به كمين نشستم تا همسرش به سركار برود. بعد در ساختمان را كه به شيوه خاصي بدون كليد باز ميشد، باز كرده و وارد طبقه اول شدم. مقتول در اتاق خواب در حال استراحت بود كه ناگهان متوجه طلا و جواهراتي كه در دستانش بود شدم.
وي ادامه داد: به قصد سرقت، خود را بالاي سر او رساندم و پتوي روي تخت را روي صورت پيرزن انداختم تا مرا نبيند. ميخواستم بدون اينكه او مرا ببيند طلا و جواهراتش را از دستانش خارج كنم.با وجود اين مقتول پتو را از روي صورتش كنار كشيد و مرا شناسايي كرد. آن لحظه بود كه ديگر تصميم به قتل گرفتم. براي همين تكه پارچهاي را به دور گردن مقتول انداخته و او را به قتل رساندم.پس از جنايت تمامي طلا و جواهرات پيرزن را سرقت كردم و در يكي از طلافروشيها تمامي آنها را فروختم.
در همين حال سرهنگ آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران در اين خصوص گفت : با توجه به اعتراف متهم، محل فروش طلاها شناسايي و تمامي طلا و جواهرات مسروقه كشف شد.سرهنگ حاجيزاده، در ادامه گفت: با توجه به اعتراف متهم، قرار بازداشت موقت از سوي قاضي پرونده صادر شده و متهم جهت انجام تحقيقات تكميلي در اختيار مأموران اداره دهم پليس آگاهي تهران قرار گرفته است.