سقوطي كه به مرگ 41نفر منجر شد. حالا يكسال بعد از اين حادثه هنوز دلايل اصلي سقوط هواپيما و مقصران احتمالي آن اعلام نشدهاند و افكار عمومي، بهخصوص خانوادههاي داغدار همچنان در انتظار انتشار رسمي پشت پرده اين سقوط هستند. اما اين حادثه چگونه رخ داد و در اين مدت چه بر سر خانوادههاي داغدار آمد ؟
پرواز شماره ۵۹۱۶ شركت هواپيمايي سپاهان ساعت9و18دقيقه روز 19مرداد سال93 با 48سرنشين در حوالي شهرك آزادي در غرب تهران سقوط كرد. اين هواپيما 2دقيقه قبل از فرودگاه مهرآباد به پرواز در آمده بود. خلبان هواپيما علي ايزدپناهي از خلبانان باسابقه بود كه لحظاتي پس از پرواز با برج مراقبت تماس گرفته و اعلام كرده بود هواپيما دچار نقص فني شده است. خلبان در شرايطي كه يكي از موتورهاي هواپيماي تحت كنترلش ازكارافتاده بود تلاش كرد هواپيما را در محلي مناسب فرود آورد اما هواپيما در منطقهاي باز سقوط كرد. در جريان اين حادثه 41نفر جان خود را از دست دادند و فقط 7نفر زنده ماندند. در اين ميان مردي به نام محمد عابدزاده و همسرش بهدليل حفرهاي كه بعد از سقوط در هواپيما ايجاد شد به طرز معجزه آسايي از مرگ نجات يافتند.
- هواپيما نبايد ميپريد
بعد از اين حادثه كارشناسان زيادي درباره دلايل سقوط هواپيماي ايران140 اظهارنظر كردند اما تيم كارشناسان فني هواپيما، مدتي قبل از سقوط ايران۱۴۰ درباره آن اظهارنظر كرده بودند و موتور اين نوع هواپيما را داراي اشكالات اساسي درخصوص سامانه سوخترساني دانسته و اعلام كرده بودند درصورت توقف يك موتور، موتور دوم توانايي ادامه مسير را ندارد. بعد از سقوط مرگبار، روزنامه همشهري به اطلاعاتي دست يافت كه نشان ميداد تيم كارشناسي دفتر قابليت پرواز سازمان هواپيمايي كشوري در جريان برگزاري جلسات با مسئولان شركت بهرهبردار هواپيماي ايران140، مشكلات و ايرادات هواپيما را به آنها اعلام كرده بودند؛ از جمله وجود مشكل در پمپهاي سوخت موتور هواپيما و خوردگي روي موتورها اما به جاي اينكه مشكلات مطرح شده رفع شوند، تيم كارشناسي از اين ماجرا كنار گذاشته شدند و در نهايت با سقوط هواپيما 41 نفر جان خود را از دست دادند. با اين حال چندماه پس از حادثه سخنگوي كميسيون عمران مجلس تاييد كرد كه موتور نصب شده روي هواپيما، موتور هليكوپتر بوده و شايد همين موضوع بود كه در نهايت باعث شد رئيس سازمان هواپيمايي از سمت خود استعفا دهد.
- عذرخواهي پيشكش، تسليت هم نگفتند
حالا يكسال بعد از اين حادثه هولناك داغ خانواده قربانيان همچنان تازه است. جواد طالبي مردي است كه در اين حادثه 3نفر از عزيزانش را از دست داد؛ همسر 28سالهاش، زينب السادات دختر 7سالهاش و پسر 2سالهاش سيدمحمد طاها. او حالا با گذشت يكسال از اين حادثه تنهاتر از هميشه است و آنطور كه خودش ميگويد همه هستياش را از دست داده است. او آن روز شوم را اينطور براي همشهري بازگو ميكند: «همسر و فرزندانم براي ديدن عمويم به تهران رفته بودند و چند روز بعد من هم به آنها پيوستم اما وقتي ميخواستيم به شهرمان برگرديم فقط توانستم براي همسر و فرزندانم بليت هواپيما تهيه كنم. به همين دليل شبِ قبل از حادثه خودم با اتوبوس به طبس رفتم تا در فرودگاه به استقبال خانوادهام بروم تا اينكه آن روز فهميدم هواپيما سقوط كرده است.»
او ادامه ميدهد: «نميدانيد با چه حالي دوباره خودم را به تهران رساندم. نميدانستم چه بلايي بر سر جگرگوشه هايم آمده و هيچكس هم اطلاعرساني درستي نميكرد تا اينكه وقتي به تهران رسيدم فهميدم چه بلايي بر سرم آمده است. همسرم و فرزندانم زنده زنده در آتشِ هواپيما سوخته بودند. از آن به بعد سرگرم تحويل گرفتن اجساد و مراسم كفن و دفن بودم اما يكيدو هفته بعد، وقتي دور و برم خلوت شد فهميدم كه چه بلايي بر سرم آمده است.» بعد از سقوط هواپيما پرسشي كه براي خيليها ازجمله بازماندگان قربانيان سقوط مطرح شد اين بود كه «چطور هواپيمايي بعد از گذشت 2دقيقه از پرواز، سقوط كرده است؟» طالبي هم از همان روز نخست پيگير پاسخِ اين سؤال بود.
او ميگويد: «معمولا در چنين حوادثي تقصير را گردن خلبان مياندازند اما بعد از اين حادثه فهميديم كه هواپيما دچار نواقص فني ساختاري بوده است. مثلا هواپيماي ايران140 نبايد در هواي گرم پرواز كند. يا اينكه اين هواپيما بيشتر از ظرفيتش مسافر سوار كرده بود و... به همين دليل در دادسراي امور جنايي تهران از مسببين اين حادثه شكايت كرديم. شكايتي كه با گذشت يكسال هنوز به نتيجه نرسيده است. هرچند هر اتفاقي هم بيفتد ديگر زن و بچه من زنده نميشوند اما بايد با مقصران برخورد شود تا ديگر چنين حوادثي كه ناشي از بيمسئوليتي عدهاي است تكرار نشود»
به اينجاي صحبت كه ميرسد درد دلهاي مرد داغدار شروع ميشود: «در اين مدت هيچيك از مسئولان سراغي از ما نگرفت. عذرخواهي پيشكش، هيچكس تسليت هم به ما نگفت. درحاليكه اين كمترين توقع ما از مسئولان بهخصوص وزارت راه بود. همين 2ماه پيش بود كه در جريان سفرهاي استاني دولت وزير راه به طبس آمد اما اصلا به روي خودش نياورد كه چندماه قبل با قصوري كه زير مجموعه ايشان انجام شده جان 40انسان بيگناه گرفته و صدها خانواده داغدار شدهاند.
اين حادثه بعد از زلزله سال 57در طبس مرگبارترين حادثهاي بود كه اهالي طبس با آن روبهرو شدند.» طالبي اينها را كه ميگويد ناخودآگاه به ياد عزيزانش ميافتد: «ما تازه حدود 3ماه بود كه به خانه جديد مان رفته بوديم و زندگيمان به آرامش رسيده بود كه اين اتفاق افتاد. همسرم با گوشي تلفن همراهش تصاوير زيادي از روزهاي خوش زندگي مان ثبت كرده بود. تصاويري مثل سفرهاي مان يا به دنيا آمدن فرزندان مان. بعد از سقوط يكي از چيزهايي كه دنبالش بودم بهدست آوردن اين گوشي بود اما متأسفانه معلوم نشد بر سر آن چه آمد. اين روزها بيشتر از هميشه خانهام سوت و كور است و احساس تنهايي ميكنم. اين حادثه برايم يك فاجعه بود.»
- 6 داغ در يك روز
تيمور رضا خسروي يكي ديگر از مسافران پرواز مرگبار تهران - طبس بود كه همراه 6نفر از اعضاي خانوادهاش سوار هواپيماي مرگ شده بود اما همه آنها كشته شدند و خودش نيز دچار جراحات سنگيني شد. تداعي آن روزهاي تلخ براي او نيز سخت است و ابتدا ميلي به بازگو كردن آن ندارد ولي سرانجام پا روي ميلش ميگذارد و حرفهايش را اينطور آغاز ميكند: «من عمو، زنعمو، مادر، همسر و 2فرزندم را در اين حادثه از دست دادم. يك لحظه خودتان را جاي من بگذاريد.
اگر خداي نكرده چنين اتفاقي براي شما بيفتد چطور ميتوانيد با آن كنار بياييد ؟ من در اين مدت با اينكه خودم دچار سوختگيهاي شديدي بودم اما دردِ خودم را يادم رفته بود و مدام خانوادهام جلوي چشمانم بودند.» او آهي ميكشد و درباره روزهايي كه در بيمارستان بستري بود ميگويد:« حدود 40روز در بيمارستان بودم و جراحيهاي متعددي رويم انجام شد تا اينكه حالا كمي اوضاع از روز اول بهتر شده اما چه فايدهاي دارد؟ همه هستيام در يك لحظه به نيستي تبديل شد.حالا روزي چندين قرص اعصاب مصرف ميكنم تا بتوانم زندگي كنم ولي هنوز شرايطم عادي نشده است. من بهداشت كار دهان و دندان و دانشجوي دكتري بودم اما حالا بهدليل جراحاتي كه به آن دچار شدهام نه ميتوانم درس بخوانم و نه كار كنم.»
او ميگويد: «رئيسجمهور و وزير بهداشت پيام تسليت فرستادند ولي جا داشت وزير راه هم بعد از اين حادثه واكنش مثبتي نشان ميداد. ما توقع نداشتيم ايشان يا رئيس سازمان هواپيمايي استعفا بدهداما لااقل بهخاطر اشتباه رخ داده عذرخواهي ميكردند و بخشي از اين سهلانگاري را برعهده ميگرفتند اما اين كار را نكردند. از طرفي در اين مدت ما چند مرتبه براي پيگيري روند قضايي سقوط هواپيما به دادسراي امور جنايي تهران رفتيم ولي هيچ وقت اطلاعات درستي به ما ندادند و معلوم نيست چه زماني مقصران اصلي شناسايي و مجازات ميشوند. مدام ميگويند در حال بررسي هستيم و نتيجه را بعدا اعلام ميكنيم. ميترسم اين پرونده هم مثل خيلي از سقوطهاي ديگر بهدست فراموشي سپرده شود.»
- پدربزرگي كه نوهاش را نديد
3قرباني ديگر اين پرواز مرگبار، زوجي جوان به نامهاي مهدي يزداني و فرانك شيرواني و فرزند 15روزهشان به نام آرمينا بودند. زن جوان براي وضع حمل به بيمارستاني در تهران آمده بود اما در راه برگشت به طبس هواپيما سقوط كرد تا عمر آرمينا بيشتر از 15روز نشود. حسين يزداني پدر بزرگ نوزاد 15روزه درحاليكه بغض راه گلويش را بسته ميگويد: «مثل هر پدربزرگي دوست داشتم نوهام را ببينم اما جگر گوشهام را از دست دادم.» اين مرد هم پر از غصه و درد دل است و از مسئولان گلايه دارد:« در اين مدت هيچكس سراغ مان نيامد. هيچكس نميداند ما چه ميكشيم.
بايد خودتان را جاي ما بگذاريد تا داغ مان را حس كنيد. من در يك لحظه پسر، عروس و نوهام را از دست دادم. داغي كه تا آخر عمر نميتوانم فراموشش كنم و هميشه عزادار هستم. انتظار داشتيم مسئولان حداقل به ما تسليت بگويند اما از اين كار هم دريغ كردند.» يزداني از رسيدگي قضايي به اين پرونده هم ناراضي است و ميگويد: «همان روزهاي اول بود كه به دادسراي ناحيه 27تهران رفتيم و شكايت كرديم اما از آن روز تا حالا جوابي به ما ندادهاند. مگر تصميمگيري در اينباره چقدر طول ميكشد؟ حالا ديگر همه ميدانند كه موتور هليكوپتر روي هواپيما نصب كرده بودند و اين يعني كوتاهي. بايد با افرادي كه بهخاطر منافعشان اين كوتاهي را انجام دادند و با جان عزيزان ما بازي كردند برخورد شود. منفعت طلبي بد است اما اگر اين منفعتطلبيها در جايي بود كه به كسي آسيب نميرسيد شايد ميشد از آن گذشت اما در اين ماجرا با جان مردم بازي شده است.»
يزداني درباره هزينههايي كه بابت اين حادثه به او پرداخت شده گفت: «اگر دنيا را هم به پايم بريزند فايدهاي ندارد. چند روز بعد از حادثه گفتند براي هزينه كفن و دفن نفري 10ميليون تومان ميدهند. يك خانمي از طرف شركت هواپيمايي 5ميليون تومان پرداخت كرد و قرار شد بقيهاش را بعد بدهد اما وقتي با او تماس گرفتم گفت ديگر در شركت كار نميكند. اين نشان ميدهد همهچيز بيحساب و كتاب است.»
- قوه قضاييه با مقصران برخورد كند
عضو كميسيون عمران مجلس به همشهري گفت: متأسفانه يكي از محورهاي مطالبه جدي نمايندگان درخصوص سوانح هوايي تاكنون پاسخ روشني از سوي مسئولان وزارت راه نداشته است كه يكي از محورهاي اصلي استيضاح وزير هم اين موضوع است. سيدمهدي هاشمي با بيان اينكه خطاهاي انساني اصليترين نقش را در اين سانحه داشته است، گفت: در اينطور حوادث وقتي خلبان هواپيما كشته ميشود همه تقصيرها به گردن او انداخته ميشود درحاليكه بررسيهاي ما نشان ميدهد مجموعهاي از مسئولان ذيربط مقصر بوده و و در راس آنها وزير راه بايد پاسخگو باشد.
او گفت: اگر هواپيماهاي ما از نظر ايمني مشكل دارند، پرواز انجام ندهيم؛ نه اينكه مسئولان ريسك كنند و هزينه آن را مردم بپردازند. مردم اگر بدانند كه ريسك سفرشان با هواپيما چقدر است خودشان تصميم ميگيرند. هاشمي گفت: بايد تكليف مردم براي يكبار هم كه شده روشن شود. اگر هواپيماها ايمن است مسئولان بايد پاسخگو باشند و اگر ايمن هم نيست نبايد پروازي انجام شود. وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا تغيير رئيس سازمان هواپيمايي كشور مرتبط با اين حادثه بوده است گفت كه ضعف مديريت يكي از اصليترين دلايل بروز چنين حوادثي است. ما مكرر اين موضوع را تذكر داديم كه توجه نشده بود. حالا اميدواريم در اين تغيير مديريت و انتصاب جديد به همه مسائل و زوايا توجه شود و ايمني را اصل قرار دهند. به گفته عضو كميسيون عمران مجلس، وظيفه قوه قضاييه است كه با مقصران اصلي اين سانحه برخورد جدي كند.