تعداد ببرها در سراسر جهان در حال تحلیل رفتن است، اما ممکن است ضربه بزرگی به انواع آنها هم وارد شده باشد.
یک مطالعه بحثبرانگیز که اخیرا انجام شده، میگوید به جای 9 زیرگونه ببر، تنها دو زیرگونه وجود دارد. این یافته ممکن است تاثیر چشمگیری بر حفاظت از این گونه در خطر انقراض داشته باشد، هرچند همه متخصصان، موافق نتایج این مطالعه نیستند.
در حال حاضر چهارهزار ببر باقیمانده در حیات وحش، معمولا به شش زیرگونه ببر سیبری، ببر بنگال، ببر جنوب چین، ببر سوماترا، ببر هندوچین و ببر مالایا تقسیم میشوند. سه زیرگونه دیگر به نامهای ببر بالی، ببر خزر و ببر جاوه هم منقرض شده در نظر گرفته میشوند.
محققان موسسه حیات وحش «لایبنیتز» دست به جستوجویی برای کشف تفاوتهای بین این زیرگونه ها زدهاند. آنها برای تحقیق در این زمینه، اندازههای دویست جمجمه و صدالگوی پوست، زیستبوم و ژنتیک زیرگونههای ببر را با هم مقایسه کردند.
این پژوهشگران، برای مقایسه خود از اطلاعات منتشرشده در حال حاضر و همینطور اطلاعات جدیدی که خودشان از طریق نمونههای موجود در موزههای مختلف به دست آوردند، بهره گرفتند.
آنها با ترکیب صفات مختلف ببرها، دریافتند که شواهد کمی برای افتراق این 9 زیرگونه وجود دارد و آنطور که در Science Advances نوشتهاند، تنها دو زیرگونه ببر قابل شناسایی است.
نخستین زیرگونه را «ببر سوندا» نامیدهاند که از ترکیب ببر سوماترا و زیرگونههای منقرض شده جاوه و بالی تشکیل شده. زیرگونه دوم، «ببر قارهای» نام گرفته که از جمع بقیه زیرگونهها حاصل شده است.
«آندریاس ویلتینگ» یکی از نویسندگان مقاله معتقد است، از نظر ژنتیکی تفاوتهایی قابل ردیابی بین این 9 زیرگونه وجود دارد. او میگوید: «اما اگر به ترکیبی از همه صفات نگاه کنیم، آنگاه تنها دو زیرگونه قابل تشخیصاند.»
«یوراس برایتن موزر» جانورشناس دانشگاه برلین که در این مطالعه شرکت نداشته، معتقد است، این مقاله قطعا باعث بحث و حرف و حدیثهای زیادی خواهد شد.
او میگوید: «مقاله از نظر من قانعکننده بود و آن را در کنار کارهای مشابهی که در سالهای اخیر انجام شده، قرار میدهم. کارهایی مثل مقالهای که نشان میدهد ببر سیبری و ببر خزر، در حقیقت یک زیرگونه هستند.»
برایتن موزر از روسای گروه «متخصصان گربهسان» از «اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت» (IUCN) است. اتحادیهای که فهرست قرمز گونههای در خطر انقراض را تهیه میکند.
دو سال قبل، گروه متخصصان گربهسان از یک تیم عملیاتی خواستند طبقهبندی همه گربهسانان وحشی را بهروز کنند. نتیجه این کار احتمالا تا پایان سال جاری میلادی مشخص خواهد شد و برایتن موزر میگوید، شاید پیشنهاد جدید را هم مدنظر قرار دهند؛ «در حال حاضر، نحوه طبقهبندی بسیاری از گونهها درست نیست.
چراکه از زمانی که گونهها و زیرگونهها تعریف شدهاند، بیش از صد سال میگذرد و در بسیاری موارد، کمبود تعداد نمونهها بر نحوه طبقهبندی آنها در آن زمان تاثیر گذاشته است.»
با این حال منتقدان نیز بیکار ننشسته و شروع به حمله کردهاند؛ «کاهش سه زیرگونه به یکی (سوندا) ممکن است قابل قبول باشد.» این را «استفان اوبراین» ژنتیست مرکز اطلاعات زیستی ژنوم «تئودوسیوس دبژانسکی» در سنت پترزبورگ روسیه میگوید.
او برخی اطلاعات ژنتیکی استفاده شده در این مقاله را تولید کرده. با این حال اوبراین معتقد است كه شش زیرگونه قارهای ببر، از نظر ژنتیکی آنقدری تفاوت دارند تا به عنوان شش زیرگونه جداگانه طبقهبندی شوند.
بخشی از مشکل اینجاست که ببرها زمان کمی برای تکامل زیرگونههای جداگانه داشتهاند. یافتههای فسیلی نشان میدهند، این حیوان حدود دومیلیون سال قبل در بخشهای بزرگی از قاره آسیا پخش شد، اما بعد فاجعهای رخ داد.
آنالیزهای ژنتیکی نشان میدهد، حدود هفتادهزار سال قبل، بیشتر ببرها کشته شدند، شاید همزمان با فوران آتشفشان عظیم «توبا» در سوماترا. احتمالا تنها یک گروه کوچک از این فاجعه جان سالم به در برده و تفاوتهای فعلی، طی هفتادهزار سال از همین گروه کوچک شکل گرفته.
«شو جین لو» ژنتیست دانشگاه پکن که روی گونههای در خطر انقراض کار میکند، معتقد است این زمان برای جدا شدن زیرگونههای متمایز از نظر ژنتیکی کافی است، اما برای تمایزات ریختشناسی کافی نیست؛ «دادههای ژنتیکی بیشتر قابل اعتنا و اتکا هستند تا دادههای ریختشناسی.»
بنا به نظر لو، همین که این 9 زیرگونه از نظر ژنتیکی قابل تمایز هستند، کافی است. به همین دلیل او نسبت به مطالعه جدید که بر زیستبوم و آناتومی متکی است، تردیدهای جدی دارد.
اگر تقسیمبندی جدید پذیرفته شود، آنگاه مسیر تلاش برای حفظ ببرها تغییرات زیادی خواهد کرد.
«ولکر همس» متخصص حفاظت در «بنیاد حیات وحش برای طبیعت» آلمان میگوید: «نکته خوب اینجاست که این مساله، حفاظت را آسانتر میکند.»
او ادامه میدهد: «به عنوان مثال، ببر هندی که از آن حدود دوهزار قلاده وجود دارد، میتواند برای تقویت ببر جنوب چین مورد استفاده قرار گیرد که عملا در حیات وحش منقرض شده است.»
همچنین هزاران قلاده ببری که در باغ وحشها از پدر و مادرهایی از زیر گونههای مختلف به دنیا میآیند، ناگهان واجد شرایط برنامههای تولیدمثل و بازگشت به حیاتوحش میشوند.
آندریاس ویلتینگ، سرگروه تیم تحقیقاتی که مقاله جدید را ارائه داده، معتقد است: «طبقهبندی گونهها به تعداد زیاد زیرگونهها، بدون دلایل علمی یا با دلایل علمی ضعیف، موجب کاهش اقدامات عملی در برنامههای حفاظتیِ پرورش و تولیدمثل این گونهها میشود.
به عنوان مثال، در حال حاضر جمعیت ببرهای جنوب چین و هندوچین به شدت کاهش یافته. اگر هر یک از این زیرگونهها، همچنان به عنوان طبقهای جداگانه در نظر گرفته شوند، هر دوی آنها در آیندهای نزدیک منقرض خواهند شد.
اما با در نظر گرفتنشان بهعنوان یک زیرگونه ببر قارهای، میتوان تحت یک برنامه حفاظتی واحد، این ببرهای در حال انقراض را مدیریت کرد.»
مشکل اصلی طبقهبندی زیرگونهها بر اساس توزیع جغرافیایی آنها، این است که بسیاری از مرزهای جغرافیاییِ این مناطق، قراردادهایی هستند که بشر تصور کرده.
به عنوان مثال، در بسیاری از مناطق قاره آسیا - بهعنوان یکی از زیستگاههای دائمی ببرها- در طول ۱۰هزار سال گذشته، مرز جغرافیایی طبیعی واضحی وجود نداشته است.
منبع:همشهري دانستنيها