اين جنايت بامداد پنجشنبه گذشته حوالي بازار تهران رخ داد. آن روز به قاضي احمدبيگي، كشيك جنايي پايتخت خبر رسيد كه پسرجواني در يك خانه قديمي با ضربات چاقو به قتل رسيده است. وقتي بازپرس جنايي و كارآگاهان آگاهي در محل حادثه حاضر شدند جسد مردي را ديدند كه خون آلود روي زمين افتاده بود و زمان زيادي از مرگش نمي‌گذشت.
چند متر آن‌طرف‌تر، چاقوي خون آلودي روي زمين افتاده بود كه نشان مي‌داد قرباني با همان چاقو به قتل رسيده است. كسي كه جنايت را به پليس گزارش داده بود صاحب همان خانه متروكه بود. اين مرد در تحقيقات گفت: خانه‌ام انباركارتن‌هاي لوستر است و نوجواني افغاني به نام رسول نگهبان خانه بود كه امروز باخبر شدم چاقو خورده و در بيمارستان است. پس از آن به خانه‌ام آمدم و جسد جوان ديگري را در حياط ديدم و پليس را خبر كردم. من قرباني را نديده بودم و او را نمي‌شناسم.
در چنين شرايطي كارآگاهان تحقيقات خود را در اين پرونده شروع كردند. آنطور كه به‌نظر مي‌رسيد، رسول، نگهبان خانه راز جنايت را مي‌دانست و احتمالا در جريان اين حادثه بود كه خودش هم مجروح شده بود اما او در بيمارستان و زيرتيغ جراحان بود و مأموران براي كشف راز جنايت بايد منتظر بهبود او مي‌ماندند.
سرانجام بعد از گذشت ٥ روز وي از آي‌سي‌يو خارج شد و همزمان بازپرس جنايي بالاي سر او رفت. اين پسر نوجوان در تحقيقات به قتل اعتراف كرد و چنين گفت: مقتول پسرعمويم بود. خانواده‌هاي ما در افغانستان با هم اختلاف داشتند و او شب حادثه به خانه من آمد.
شب وقتي درخواب بوديم يكدفعه صدايي از آشپزخانه شنيدم، وقتي چشمانم را باز كردم پسرعمويم را بالاي سر خود ديدم كه چاقو در دست داشت. او ضربه‌اي به پهلويم زد و فرار كرد. من هم چاقو را از پهلوي خود درآوردم و به‌دنبال او كه مي‌خواست از خانه فرار كند رفتم. در نهايت او را داخل حياط گير انداختم و با همان چاقو ضربه‌اي به او زدم كه باعث مرگش شد. پس از آن هم به بيمارستان آمدم تا درمان شوم.
به گزارش همشهري، متهم پس از اقرار به قتل با دستورقاضي در اختيار مأموران اداره دهم پليس آگاهي تهران قرار گرفت و پرونده پس از انجام تحقيقات اوليه، با توجه به سن كم عامل جنايت به دادسراي اطفال فرستاده شد تا در آنجا رسيدگي شود.