آنها اولین حلقه اتصال مسؤولان سیاسی مذاکره کننده با مردم جهان و منتظران نتایج مذاکرات بودند. رسانهها به جز انعکاس اخبار، محلی برای انتشار تحلیلها، یادداشتها، مناظرهها و نقد و نظرها بودهاند تا به زعم خود زمینه برد یکی از طرفهای مذاکره را فراهم کنند. حتی به لحاظ فیزیکی نیز، خبرنگاران حاضر در محل مذاکرات به تیمهای مذاکره کننده نزدیکتر بودند. در آخرین مرحله، حضور بیش از 600 نفر از خبرنگاران رسانههای سراسر جهان در طول برگزاری مذاکرات 18 روزه وین حکایت از اهمیت تاریخی این رویداد بینالمللی داشت.
اکثر این رسانهها در طول سالهای گذشته مذاکرهکنندگان را همراهی میکردند اما اینبار آمده بودند تا ماراتن نفسگیر توافق میشود یا نمیشود را در کوتاهترین زمان ممکن مخابره کنند.
رسانههای حاضر در وین از کوچکترین و شاید کماهمیتترین رویداد هتل کوبورگ، خبر تولید کرده و به جهان مخابره میکردند. سرهای خبرنگاران و دوربینهای عکاسان و تصویربردان به محض حضور یکی از طرفهای گفتوگوی 1+5 و ایران در بالکنها و محوطههای هتل کوبورگ به چرخش در میآمدند تا مبادا چیزی از قلم بیافتد یا صحنهای ثبت نشود. اما نباید از نظر دور داشت که در دو، سه سال اخیر و در کنار نقش رسانههای گروهی، رسانههای شخصی و صفحات اختصاصی سیاسیون و دیپلماتها در رسانههای اجتماعی نیز نقش برجستهای در انتقال و انتشار اخبار هستهای بر عهده داشتند. برای مثال، محمد جواد ظریف وزیر امورخارجه ایران چندین بار بهموقع، دقیق و با ظرافت از رسانههای جدید به نفع ایران و برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی جهانیان استفاده کرد.
پیامهای ویدیویی ظریف بر روی شبکههای اجتماعی و پستهای وی بر روی فیس بوک و توییتر بسیار تأثیرگذار بود و بدون واسطه با دنیا سخن میگفت. طرفهای مقابل وی و جان کری وزیر امورخارجه آمریکا نیز از ظرفیتهای این رسانهها بهره گرفتند؛ همچنین رؤسای جمهور کشورهای طرف گفتوگو از جمله دکتر روحانی و باراک اوباما پیامهایی را صادر کردند که به سرعت توسط رسانههای گروهی بازنشر داده شدند.
جدای از اهمیت و لزوم بررسی چرایی و چگونگی فعالیتهای رسانهای در سطح بینالملل، بررسی دقیق، علمی و تعیین میزان نقشآفرینی رسانههای داخلی در پرونده هستهای- حداقل تا اینجای کار- موضوعی است که نباید از دید مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی رسانهای دور بماند. تجربههای بهدست آمده بسیار ذیقیمت خواهند بود.
* کارشناس رسانه و ارتباطات