براساس گزارش ديسكاوري، محققان ميگويند ديگر گوشتخواران نيز اينكار را انجام ميدهند، اما تنها انسانها هستند كه با چنين شدتي گوشتخواران بزرگ را شكار ميكنند و چنين اثر مخربي بر اكوسيستم جهان دارند.
به گفته كريس داريمونت محقق ارشد اين پروژه در دانشگاه ويكتوريا هيچ شكارچي ديگري از چنين منوي متنوع و چنين اثر جهاني بر شكار و اكوسيستم برخوردار نيست.
محققان براساس مطالعات ميداني توماس رايمچن در طول چهار دهه در منطقهاي به نام هايدا گوايي در شمال بريتيش كلمبيا به اين نتيجه دست يافتهاند. وي در مطالعاتش دريافت مجموعهاي از 22 ماهي و پرنده شكارچي در زماني مشخص نميتوانند بيش از پنج درصد از ماهيهاي يك منطقه را شكار كنند، درحالي كه ماهيگيريهاي انسانها در همان منطقه بيش از 50 درصد از ماهيها را از بين بردهاست.
محققان سپس مجموعه دادههايي كامل از 2125 گونه شكارچي خشكي و آب در سرتاسر جهان و چگونگي تاثير آنها بر جمعيت ديگر حيوانات گردآوري كردند. در مقايسه اطلاعات حيوانات با انسان محققان دريافتند ميزان شكار ديگر گونههاي حيواني توسط انسانها 14 برابر بيشتر از ديگر گونههاي شكارچي است، درحاليكه از گوشتخواران خشكي و ماهيها با شدت بيشتري مورد بهرهبرداري انسان قرار دارند.
محققان همچنين دريافتند اثر ماهيگيري در اقيانوس اطلس افزايش قابل توجهي پيدا ميكند، شايد به اين دليل كه تراكم انساني در آن منطقه بيشتر از ديگر مناطق بوده و قدمت بهرهبرداري از منابع دريايي در اين منطقه بيشتر است.
چگونگي و چرايي تبديل شدن انسانها به چنين شكارچيان خونخواري ميتواند چهار عامل داشتهباشد: پيشرفتهاي فناورانه كه بر بيشتر سيستمهاي دفاعي شكارها غلبه دارند، استفاده از سوخت فسيلي به عنوان منبع انرژي، كشتن در مقياس وسيع و نه فقط به منظور مصرف شخصي و جمعيت رو به رشد انسانها.
به گفته داريمونت، جمعيت بيشتر شكارچيان درصورت كاهش جمعيت شكار، كاهش پيدا ميكند، حقيقتي كه در مورد انسانها صدق نميكند زيرا انسانها از پشتيباني كشاورزي،دامداري و آبزيپروري نيز برخورداراند.
داريمونت ميگويد شايد برخي اعتراض كنند كه سلطه انسانها پديدهاي كاملا طبيعي است وديگر شكارچيان نيز اگر ميتوانستند، اين سلطه را در اختيار ميگرفتند، اگرچه شايد اين ادعا درست باشد،اما دليلي بر موجه بودن اين روند نيست،به بياني ديگر تنها به اين دليل كه پديدهاي طبيعي است، نمي توان آن را موجه خواند. داريمونت ميگويد در حقيقت انسان از نعمت درك عواقب رفتارهاي خشونتبار خود برخوردار است و توانايي تغيير اين رفتار را در خود دارد.