براساس گزارش ساينسالرت، در اين نظريه كه براساس ايدههايي ارائه شده كه براي چندين دهه درباره آنها تفكر و تعمق شدهاست، گفته شده زماني كه جرمي به درون سياهچاله كشيده ميشود،براي هميشه به نابودي كشيده نميشود، درعوض اطلاعات آن كه در فيزيك همان خواص ذرات جرم هستند، در افق رويداد و يا سرحد سياهچاله باقي ميمانند و بعدها توسط جهان جذب ميشوند.
هاوكينگ در سخنراني خود در موسسه فناوي KTH گفت به نظر من اطلاعات آنطور كه تصور ميشود درون سياهچاله ذخيره نميشوند، بلكه در حاشيه خارجي آن در افق رويداد سياهچاله ذخيره ميشوند، اين به آن معني است كه سياهچالهها به آن اندازه كه مصور شدهاند، سياه نيستند. سياهچالهها زندانهاي ابدي كه تصور ميشدند نيستند و اجرام ميتوانند از سياهچاله بيرون بيايند و احتمالا وارد جهاني ديگر شوند.
ميدانيم كه يك سياهچاله در سطوح بسيار ابتدايي از نابودي يك ستاره تحت فشار نيروي گرانشش متولد ميشود و اين رويداد نيروهاي گرانشي ايجاد ميكند كه به اندازهاي قدرتمند هست تا بتواند نور ايجاد شده در اين روند را نيز درخود ببلعد. آنچه بشر نميداند و آنچه فيزيك نظري در طول چند دهه گذشته برسر آن بحث و جدل داشتهاست، اين است كه برسر اطلاعات جرم بلعيده شده چه خواهد آمد؟
اگرچه در مكانيك كوانتوم آمدهاست كه اطلاعات هرگز نابود نميشوند، حتي در وضعيت سياهچالهاي، نظريه نسبيت عام ميگويد اطلاعات بايد نابود شوند، و در چنين شرايطي تناقض اطلاعات ايجاد ميشود.
در دهه 1970 هاوكينگ با ارائه اين نظريه كه نوسان كوانتومي، تغييرات موقتي در ميزان انرژي نقطهاي در فضا، كه در يك سياهچاله رخ ميدهد به فوتونها اجازه فرار ميدهد، شهرت زيادي براي خود به ارمغان آورد. هاوكينگ در ابتدا اعلام كرد اين فوتونهاي فراري هيچ اطلاعاتي از درون سياهچاله به همراه ندارند، اما در سال 2004 تغيير عقيده داد و اعلام كرد امكان گريز اطلاعات از سياهچاله وجود دارد.
در اواسطه دهه 90 فيزيكدانان آمريكايي و هلندي، لئونارد ساسكيند و جرارد هوفت با اعلام اينكه وقتي جرمي وارد سياهچاله ميشود، اطلاعات آن در نوعي رد دوبعدي هولوگرامي در افق رويداد باقي ميماند، به بررسي تناقض اطلاعات پرداختند. اين به آن معني است اگرچه تمامي عناصر فيزيكي يك جرم توسط سياهچاله مصرف ميشوند، طرح اصلي آن برجا ميماند. درست مانند دستگاه خردكن كاغذ كه شايد كاغذ را به ريزترين ذرات ممكن تبديل كند، اما اطلاعات روي كاغذ از بين نميروند.
آنچه هاوكينگ اكنون مطرح ميكند، اين است كه وقتي فوتونها توسط سياهچاله بيرون رانده ميشوند، پديدهاي كه به تشعشعات هاوكينگ شهرت دارد، اين فوتونها اطلاعات باقي مانده در افق رويداد را به همراه خود وارد جهان هستي ميكنند كه البته با اين اطلاعات هيچ نميتوان كرد زيرا اطلاعات به شكلي بياستفاده و بينظم به جهان هستي بازميگردند و اين تناقض اطلاعات را برطرف ميسازد، زيرا اطلاعات از هر ديدگاه كاربردي كه به آن نگاه كنيم، از دست رفته محسوب ميشود.
در نتيجه هاوكينگ ميگويد سياهچالهها ديگر باتلاقي از تخريب كامل و هميشگي نيستند و ميتوان نسبت به آنها كمي احساس امنيت بيشتري پيدا كرد. هاوكينگ ميگويد اگر احساس ميكنيد درون يك سياهچاله گير افتادهايد، نااميد نشويد، راه فراري هم وجود دارد.