طولانیترین جنگ معمول در قرن بیستم، درحالی بهپایان رسید که هردو طرف درگيري، خسارتها و تلفات زیادی را متقبل شدند؛ جنگی که هرکدام از طرفین، دیگری را مقصر آغاز آن میدانست، اما شواهد و تایید سازمانهای بینالمللی در نهایت رای به حقانیت ایران داد تا بار دیگر مظلومیت 8ساله کشورمان بهگوش جهانیان برسد.
طولانیشدن جنگ و نبرد در جبهههای مختلف، تنها آمارهای تخمینی را پیش روی هر دوسوی درگیري قرار داد. طی سالها بررسی، تعداد تقریبی شهدا، جانبازان و آزادگان ایرانی با تشکیل پروندهها و ثبت اطلاعات آنها بهدست آمده است.
اما هنوز و پس از چنددهه، هیچ آمار رسمی از تعداد شهدای مفقودالاثر و گمنام بهدست نیامده است.
اینکه ما دقیقا چند شهید مفقودالاثر داریم؛ اینکه چرا اینقدر شهدای مفقودالاثرمان زیادند؛ اینکه تلاشهایی برای شناسایی شهدای تفحصشده صورت گرفته یا نه؛ اینکه چرا شهدای مفقودالاثر ما در همهجای کشور پراکندهاند و اینکه چه سازوکاری برای شناسایی شهدا وجود دارد؛ بخشی از سؤالهایی است که در این گزارش به آنها پاسخ داده شده است.آمارها چه میگویند؟
درست پس از اتمام جنگ، تلاشهایی برای نشاندادن برتری عددی و آماری، از آنچه که طی هشت سال گذشته رخ داده بود ازسوی ایران و عراق صورت گرفت.
ایرانیها معتقد بودند، با اینکه عراقیها نیروهای متخاصم در جنگ بودند و سربازهای ایرانی بیشتر حالت تدافعی داشتند تا تهاجمی، اما تعداد کشتههای عراقیها 3برابر سربازان ایرانی است.
در مقابل، عراقیها به برخی از عملیاتهای موفقشان استناد میکنند و مثلا میگویند تنها در عملیات کربلای4، به ازای هر سرباز عراقی، صد رزمنده ایرانی کشته شده است.
حالا و پس از حساب و کتاب و جمعآوری آمار و ارقام، هردو کشور تنها توانستهاند به اعداد تقریبی برسند. مسئولان ایرانی معتقدند، حدود 220هزار شهید، 505هزار جانباز و 50هزار آزاده داشتهاند.
عراقیها هم میگویند بیش از 300هزار کشته داشتهاند و 52هزار مفقودالاثر عراقی که تاکنون 17هزار نفر از آنها را پیدا کردهاند.
همین تعداد را هم مدیون بچههای تفحص ما بودهاند؛ چراکه اصولا خودشان خیلی اهل پیداکردن اجساد سربازها و یا مشخصشدن هویتشان نیستند.
یکی از مسئولان تبادل شهدا میگوید:«این ما هستیم که باقیمانده پیکر شهدا را نور چشمانمان قرار میدهیم و برایشان احترام قائل هستیم. وقتی اجساد تفحصشده عراقیها را تحویلشان میدهیم، اصلا برایشان اهمیت ندارد که چه اتفاقی افتاده است.
گاه باقیمانده اجساد را در گورهای دستهجمعی میریزند تا بینشانی آنها تا ابد تداوم داشته باشد.» بهنظر میرسد، اجرای عملیاتهای مختلف، طی یک بازه زمانی طولانی 8ساله در نقاط گوناگون، تلفات بالا در برخی از عملیاتها و عدم امکان انتقال بهموقع پیکرمطهر شهدا و شناسایی آنها، باعث شده تا همچنان پرونده شهدای مفقودالاثر و یا گمنام، باز باشد.
- همهشان ایرانیاند
مدتی پس از پایان جنگ تحميلي، کار تفحص سرزمینهایی که بهخون شهدا گلگون شده بودند، بهشکل رسمی آغاز شد. خیلی از فرماندهان و سربازان دوران دفاع مقدس، با چشم خودشان دیده بودند که همرزمانشان درست کنار آنها تیر خورده و روی زمین افتاده بود.
شاید در آنزمان امکان برگرداندن پیکر شهدا وجود نداشته است که آنها همانطور چندسالی را بیمزار گذراندهاند. حالا که آبها از آسیاب افتاده، وقت پیداکردن یاران رسیده است.
از آنجا که بخش قابلتوجهی از نیروهای تفحص را کسانی تشکیل میدهند که خودشان در عملیاتهای مختلف حضور داشتهاند، کار پیداکردن باقیمانده پیکر شهدا باهمه مشکلات پیش میرود؛ هرچند گذشت زمان و بعضا تغییر نشانههای محلی و جغرافیایی باعث میشود تا این امر نیز با مشکلاتی روبهرو شود.
آنها برای یافتن شهدای مفقودالاثر، نقشههای جنگ را با نقشههای کنونی تطبیق میدهند و به یک محل تقریبی میرسند و کار تفحص را شروع میکنند.
حالا نوبت آن است که بدانند، پیکری که پیدا میشود، ایرانی است یا عراقی.
از آنجا که نوع لباس و درجه، چفیه، فانوسقه، پوتین و سلاح رزمندگان ایرانی کاملا متفاوت از همتایان عراقی است، شناسایی ملیت سربازها آسانتر میشود و این موارد میشود اولین نشانههای هویتیابی یک سرباز وطن.
در مرحله تعیین هویت نیز یک پلاک، یک نامه و یا یک شیء بهخصوص میتواند نقشی تعیینکنندهاي در بازگشتن پيكر شهید، نزد خانواده خودش داشته باشد.
- وقتی علم بهمدد میآید
وقتی جنگ تمام شد و اولین پیکر شهدای گمنام به وطن رسید، هنوز خبری از آزمایشات پیشرفته برای تعیین هویتشان وجود نداشت.
شاید اگر توانمندی علمی کنونی، 20سال پیش در کشورمان وجود داشت، مسئله الان شکلی دیگر بهخودمییافت.
دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله تهران، مهمترین مرجع تعیین هویت پیکرهای شهدای گمنام از طریق انجام آزمایشهای «دیانای» شد.
روشی که غربیها در آخرین سالهای قرن بیستم، از آن برای شناسایی هویت اجساد بهجای مانده از جنگ جهانی دوم استفاده کردند.
بچههای دانشگاهی ما نیز همگام با کشورهای پیشرفته دنیا، با تعیین هویت مولکولی و ایجاد بانک ژنتیکی، تلاش کردند تا آب رفته را بهجوی بازگردانند و هویت برخی از شهدای گمنام را پیدا کنند.
در این مرکز علمی، نمونه ژنتیکی خانوادههای شهدا بهعنوان بانک معلوم بهثبت رسیده و حالا آنها بهدنبال بانک مجهول هستند. میزان دقت آزمایشهای «دیانای» بسیار بالاست و احتمال بروز خطا در آن تقریبا صفراست.
- هویتشان را بازیابیم
هنگامی که پیکر شهدای غواص و چند شهید گمنام دیگر وارد کشور شد، شوری عجیب در مردم ايجاد شد و دوباره حال و هوای ایثار و شهادت همهجا را فراگرفت.
اما بههمین سرعت در شبکههای اجتماعی نیز سؤالهای دیگری مطرح شد. نسل امروز تاحدی از درک رخدادی که مقابلش قرار گرفته بود، عقب میماند و همهچیز را با ذهن مصلحتاندیش خویش ميسنجيد.
هرچند برخی سؤالها و شبههها، جای تامل داشت و صحیح مینمود. اما مهمترین سؤال این است که آیا اصراری بر مجهولماندن هویت شهدای بازگشته به وطن وجود دارد؟
گذشته از این سؤال، بهنظر میرسد که تکثر نهادهای مسئول در امر شناسایی و بازگرداندن شهدای گمنام، یکی از حلقههای مفقوده جریان عدم شناسایی شهدای گمنام است.
کمیته جستوجوی مفقودین كه تا چندی پیش، بخشی از بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس وابسته به ستاد کل نیروهای مسلح بود، با اتمام ماموریت سردار باقرزاده در آن بنیاد، مستقل شد.
این ستاد فعلا، هم کار تفحص را انجام میدهد، هم شناسایی شهدا را دنبال میکند و هم مکانهای دفن شهدا را معین میکند و هم مراسم مرتبط را برگزار میکند.
نهاد دوم بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس است که هماكنون، ساختن و نگهداری از یادمانهای شهدای گمنام را هم برعهده دارد.
نهاد سوم بنیاد شهید و امور ایثارگران است که اگرچه قانونا، هم پاسخگو و هم خادم خانوادههای مفقودين است، ولی در فرايند امور مربوط به شهدای گمنام،نقش تعیین کننده ندارد.
شاید با ایجاد هماهنگی بیشتر میان این سه نهاد مؤثر در کشور، عملا هویت شهدای بیشتری مشخص شود، پیش از آنکه در جایجای کشورمان تشیع شوند.
درحال حاضر، مناطق فکه، تنگه چزابه و شرهانی بیشترین شهدای گمنام کشور را در دل خود جای دادهاند. سهم دانشگاهها و مراکز علمی کشور نیز 189قطعه مزار شهيد بوده و 1100 نقطه در سطح کشور نیز در نوبت دریافت و دفن شهدای گمنام هستند.
بهنظر میرسد تنها یک عزم ملی برای مشخصکردن وضعیت کنونی نیاز داریم. معادله کاملا مشخص است، تعدادی از خانوادهها، عزیزانشان را در جنگ تحمیلی از دست دادهاند و سالهاست چشمانتظار ماندهاند.
ازسوی دیگر هم تعدادی پیکر تازه تفحصشده وجود دارد. حالا که توانمان علمی و دانشِ روز را دراختیار داریم، کاری کنیم تا شاید شهیدی هم به آغوش خانوادهاش بازگردد و هم به آغوش ملت!
منبع:همشهري پايداري