از ايشان ميخواهم كه براي بررسي چالشها و مشكلاتي كه ماهيت امت اسلامي را تهديد ميكند و نيز بهمنظور يافتن روشهاي علمي انطباق با اين چالشها اهتمام ورزند. سخن من از رنج و فريادهاي ملت عراق است. كشوري كه در آن پيروان اهلبيت با فجيعترين شكل و مفهوم تهاجم مذهبي تفكيري- تروريستي و انواع توطئههاي منطقهاي و بينالمللي استكباري دست به گريبانند.
سخن من با شما سخن اعضاي جسم واحد است كه « اگر عضوي به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار».به شما ميگويم كه از زمان فروپاشي رژيم فرقه گرا و تروريست سابق، چنين مقرر شد كه عراق نقطه شروع ژئو استراتژيكي براي پياده كردن طرح تجزيه و ويراني مذهبي باشد كه مستكبران جهاني و منطقهاي با ابزارهاي داخلي عراقي و غيرعراقي در قالب رژيمها و گروههاي مذهبي و تبعيض گرا آن را طراحي و اجرا ميكنند؛ گروههايي كه در رأس آن 2حامي رسمي تروريسم قرار دارند: عربستان سعودي و پايگاه ايدئولوژيكي «وهابيت» آن و رژيم اسرائيل و پايگاه ايدئولوژيكي «صهيونيستي»اش.
تا زماني كه بهدنبال راهكارهايي براي بحران خودمان باشيم ضرورت دارد كه در اينجا اسامي را با عناوينشان نام ببريم و مسائل را به واقع و بدون تعارفات سياسي مطرح سازيم كه اگر غيراز اين باشد موضوعات خارج از ساختارهاي واقعي آن مورد بررسيمان قرار خواهند گرفت. از اينرو بايد مجدداً بر 2 مشكل بزرگي كه مكتب اهلبيت(ع) و حتي تمامي مسلمانان در همه جا با آن روبهرو هستند تأكيد بورزم. اين دو مشكل همان 2 ايدئولوژي هستند كه وزارت مستعمرات بريتانيا در دل جهان اسلام آن را بنا نهاد كه عبارتند از:
يك- ايدئولوژي وهابيت؛ كه براي حمله به پيروان مكتب اهلبيت و به اصل ماهيت ديني، فرهنگي، اجتماعي و سياسي آنها از تمامي وسايل و فناوريها در همه عرصهها بهره ميبرد. اين ايدئولوژي از لحاظ سياسي با ما اختلاف ندارد بلكه اختلافش ماهيتي است زيرا ريشهكنكردن ما را يك اصل تغيير ناپذير ايدئولوژيكي براي خود ميداند كه در متن امنيت فكري و ملي آن قرار دارد. از اينرو هرگونه تلاش نظامي يا سياسي يا رسانهاي براي از بين بردن گروههاي تكفيري تروريستي بيفايده است زيرا كه القاعده، طالبان، الشباب، بوكوحرام، النصره، داعش، انصارالاسلام، انصارالشريعه، سپاه صحابه و غيره، جوجههاي قانوني ايدئولوژي وهابي هستند كه از لحاظ فكري، مالي و اطلاعاتي در عربستان سعودي توليد شدهاند و كسي كه بخواهد اين گروهها را از بين ببرد در واقع خواسته كارگاه جوجهكشي، توليد، سرمايهگذاري و هدايت آنها را نابود كند.
از اينرو هرگونه تلاش براي نزديكي به اين ايدئولوژي يا كاستن افراطگرايي آن و متقاعد ساختن آن، به نوعي توهم و بيفايده و وقت هدر دادن است. به اعتقاد ما تنها راهكاري كه بتواند مهارش كند و از گسترش شرارتش بكاهد، اقدام مجدانه براي تحريم و تحميل قيموميت بينالمللي عليه آن با ابزارهاي قانوني، سياسي، اقتصادي و رسانهاي است.
دو- ايدئولوژي صهيونيستي؛ كه ايدئولوژي تروريستي و همرديف ايدئولوژي وهابي است بهويژه بعد از اينكه براي تحقق هدف بريتانيا در ايجاد 2 رژيم بيگانه در منطقه اسلامي، طي دهه سوم قرن بيستم ميلادي تكامل يافتند و با يكديگر ائتلاف نمودند تا خط مقدم جنگ استكبار غرب بر ضدجامعه اسلامي ما باشند. اسرائيل يكي از آن رژيمهايي است كه مسلمانان بهطور عام و پيروان اهلبيت را بهطور خاص در هر نقطه و با هر روشي مورد هدف قرار ميدهد زيرا آنها را مخالف وجودي و ماهيتي خود نيز قلمداد ميكند.
جرايم اين رژيم تنها به جنگهاي نظامي، كشتار، شهركسازي و اشغال خلاصه نميشود بلكه تمامي جزئيات موضوعات فكري، فرهنگي، رسانهاي، سياسي و اقتصادي ما را دربر ميگيرد. از اينرو كسي كه به فكر امكان همزيستي با رژيم اسرائيل باشد، دچار اشتباه فاحشي شده است زيرا كه اين رژيم، يك پروژه انهدامي براي خود دارد كه حتي اگر نسبت به آن ساكت باشيم و روي خود را از او برگردانيم، باز ما را هدف قرار ميدهد. وضعيتش مثل هر بيماري واگيرداري است كه بدون اجازه گرفتن و هشدار قبلي شيوع پيدا ميكند و ميكشد. از اينرو بايد با همان روشهاي برخورد با خطر ماهيتي وهابيت با خطر ماهيتي صهيونيسم برخورد كرد.
عجيب نيست كه اگر استكبار غرب 2 خاستگاه واقعي وهابيت و صهيونيسم را به پايگاه مقدم خود براي تهاجم همه جانبهاش بر ضدتوانمنديهاي جامعه اسلامي و اجراي پروژههاي منطقهاياش تبديل نمايد. همچنين عجيب نيست كه امروزه اعلام تدريجي ائتلاف عربستان سعودي و اسرائيل را بر ضدمقاومت با حمايت مستقيم غرب احساس كنيم.
چالش تهاجم مذهبي وهابي و تهاجم تبعيض نژادي صهيونيستي، چالشي خارجي نيست. زيرا كه تنها تهاجمي از خارج نيست بلكه تهاجمي از داخل و خارج است و اين چالش عوامل داخلي با تخصصها، حرفهها، پستها و وابستگيهاي ملي، مذهبي، فكري و سياسي مختلف را براي اجراي اهداف اين تهاجم بهكار گرفته است كه در رأس اين اهداف امنيت اجتماعي، فرهنگي، افكار فرزندانمان، شيوههاي زندگي، توانمنديهاي اقتصادي، ماهيت اقتصادي و رشد علمي ما قرار دارند. بهمنظور خنثي نمودن اين تهاجم، بايستي تا آنجا كه ميتوانيم به تكاپوي بينالمللي، اقدام حقوقي، فعاليت سياسي، اقدام اقتصادي و تلاش رسانهاي دست بزنيم.
بيترديد تا زماني كه فضاي داخلي جامعهمان تيره و تار باشد، هيچيك از اين اقدامات موفق نخواهد شد. گام نخست در ساماندهي شرايط داخلي، پاكسازي فضاي اختلافي و نزديك نمودن ديدگاههايمان بهويژه در بعد سياسي، اجتماعي، معيشتي و فرهنگي نهفته است تا بتوان تمامي جبهههاي داخلي را با زمينههاي مشترك و استوار متحد و يكپارچه ساخت. نميگوييم كه متحد ساختن جبهههاي داخلي مان، كار آساني است اما دستيابي به محيطي مشترك كه همگي مان در آن حضور داشته باشيم دشوار نيست زيرا كه اين امر ضرورتي سرنوشت ساز است.
تشخيص برنامهريزي شده و دقيق بحرانهاي كنوني مسلمانان بهويژه پيروان اهلبيت اعم از مشكلات و چالشهاي داخلي و خارجي كه با آن مواجه هستند و يافتن راهكارها و راهحلهاي علمي و موضوعي در 2 بعد تئوري و عملي، وظيفه نخبگان فقهي، علمي، فكري، فرهنگي، رسانهاي و سياسي است.
- دبيركل حزب دعوت اسلامي و معاون رئيسجمهور عراق