همشهری آنلاین: حزب عدالت و توسعه بعد از انتخابات اخیر پارلمانی خود را در موقعیتی می‌بیند که مثل گذشته نمی‌تواند به نمایندگی از اکثریت مردم سخن گفته و در برابر اعتراضات احزاب دیگر مقاومت کند

آغاز حملات ترکیه علیه داعش و پ.ک.ک در چند هفته گذشته این گمانه‌زنی را در محافل تحقیقاتی و رسانه‌ای باعث شده آنکارا سیاست گذشته خود در قبال دمشق را تغییر داده و تغییر رژیم بشار اسد را اولویت اصلی خود نمی‌داند.

در مقابل گروه دیگری معتقدند آنکارا در مبارزه با داعش جدی نیست و هدف اصلی آن ضربه زدن به گروه پ.ک.ک است که اکنون و در پی پیروزی حزب جمهوری خلق‌ها‌ خود را قوی‌تر از گذشته می‌داند. حزب عدالت و توسعه پیروزی حزب HDP را دلیل اصلی ناکامی خود در انتخابات خردادماه سال جاری می‌داند.

از این رو می‌خواهد انتقام شکست سیاسی خود را در صحنه نظامی بگیرد. صلاح‌الدین دمیرتاش، رئیس مذکر حزب جمهوری خلق‌ها به صراحت از چنین ادعایی حمایت می‌کند و حتی در یک مورد گفت حمله تروریستی در بخش سوروچ که منجر به کشته شدن حدود 30نفر شد، توسط گروهی از داعش انجام شد که با کاخ ریاست‌جمهوری در ارتباط است.

اردوغان با لحنی بسیار تند به این ادعا پاسخ داد.

  • آنکارا و ویرانی سازنده

تحولات جهان عرب در سال ۲۰۱۱ زمانی آغاز شد که سیاست خاورمیانه‌ای ترکیه و مخصوصا سیاست صفر کردن مشکلات با همسایگان در موقعیت خوبی قرار داشت و ترکیه در حال لغو ویزا با سوریه و روابط اقتصادی و تجاری آن با دمشق هم در حال افزایش بود.

اما سقوط زودهنگام بن‌علی و سپس سرهنگ قذافی آنکارا و حزب عدالت و توسعه را به این نتیجه رساند که منطقه با آن چیزی که «ویرانی سازنده» نامیده می‌شود، مواجه است؛ امری که می‌تواند زمینه را برای گسترش و ترویج مدل AKP در منطقه فراهم کند.

استقبال اسلامگرایان تونس و مصر از الگوی حزب عدالت و توسعه هم رهبران این کشور را دچار خطای محاسباتی کرد.

تصور آنکارا این بود که رژیم بشار اسد هم به زودی سقوط خواهد کرد و این به ترکیه فرصت خواهد داد جای پای خود را در منطقه بیش از پیش مستحکم‌تر کند.

مرزهای طولانی سوریه با ترکیه و نزدیکی جغرافیایی این دو از نظر ژئوپلیتیکی امتیاز بزرگی برای آنکارا و پیاده کردن مدل حزب عدالت و توسعه به شمار می‌رفت.

گو اینکه سقوط بشار اسد می‌توانست باعث کاهش نفوذ ایران، رقیب منطقه‌ای ترکیه در شامات و کل خاورمیانه شود.

آنکارا برخلاف تهران نفوذ زیادی در عراق و سوریه نداشت و امیدوار بود سقوط بشار‌‌ همان پیامد‌هایی را بر موقعیت منطقه‌ای ترکیه داشته باشد که سقوط صدام در ۲۰۰۳ برای ایران داشت.

در این صورت آنکارا هم می‌توانست در دمشق یک حکومت سنی متحد خود را سرکار آورده و نه تنها نفوذ منطقه‌ای ایران را کاهش دهد، بلکه با برگ برنده سوریه غرب را هم تحت فشار قرار دهد و از آن امتیاز بگیرد و به تعبیر برخی‌ راه را برای نوعثمانی‌گرایی جدید هموار کند.

مزایای اقتصادی و تجاری این سناریو هم برای حزب عدالت و توسعه مهم بود. بدین‌سان آنکارا سیاست تغییر رژیم بشار اسد را در دستور خود قرار داد، به این امید که اهداف فوق‌الذکر آن محقق شود. حزب عدالت و توسعه سیاست‌های بشار اسد را عامل اصلی شورش‌ها در سوریه می‌دانست و معتقد بود فقط برکناری بشار اسد می‌تواند راه‌حل پایداری در سوریه باشد.

ترکیه پیشنهاد می‌کرد برای عملی کردن این راه‌حل ضروری است یک منطقه پرواز ممنوع توسط ناتو در سوریه ایجاد شود. اما ظهور داعش باعث شد اولویت‌های غرب تغییر کند. لذا غربی‌ها ادعا کردند مبارزه با داعش مهم‌تر از براندازی بشار اسد است.

  • محاسباتي كه اشتباه از آب درآمد

پیچیدگی‌های ساختاری و معادلات در حال نوسان منطقه‌ای باعث شد محاسبات آنکارا درست از آب درنیاید. ایران و حزب‌الله به حمایت از بشار اسد برخاستند و اوضاع لیبی آشفته‌تر از قبل شد.

در مصر مرسی با یک کودتا برکنار شد و در تونس هم اسلامگرایان حامی مدل حزب عدالت و توسعه نتوانستند پیروزی خود را تداوم بخشند.

همه اینها در حالی رخ می‌داد که در داخل ترکیه هم مخالفت‌ها با مشی اقتدارگرایانه اردوغان در حال افزایش بود که حادثه پارک گزی نمونه برجسته آن بود.

از طرفی دو اتفاق هم همزمان در حال برجسته‌تر شدن بود: احساسات هویت‌خواهانه کرد‌ها که شاهد وضعیت کردهای سوریه بودند و در مساله کوبانی به اوج خود رسید و بزرگ‌ترین اعتراضات را در تاریخ جمهوری ترکیه سبب شد و اعتراض علوی‌های سوریه و به طور مشخص اصلی‌ترین حزب اپوزیسیون یعنی حزب جمهوری خلق CHP به سیاست آنکارا در قبال دمشق.

در این میان شرکت اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری و نخست‌وزیر شدن داوود اوغلو هم بر سیاست خارجی ترکیه تاثیرگذار بود. چاوش اوغلو، وزیر خارجه جدید مهارت داوود اوغلو را در سیاست خارجی نداشت و خود داوود اوغلو هم در سیاست داخلی به اندازه اردوغان کاریزما نداشت.

این‌گونه بود که به هم خوردن آرایش سیاسی در آنکارا از یک طرف و در داخل حزب عدالت و توسعه از طرف دیگر در یک سال گدشته ترکیه را وارد دوران جدیدی در سیاست خارجی و حتی داخلی کرد.

ناتوانی این حزب در کسب اکثریت لازم برای تشکیل دولت تک‌حزبی قوی در پی انتخابات پارلمانی خرداد ماه ۹۴ موقعیت حزب AKP را در عرصه سیاست داخلی در قیاس با گذشته تضعیف کرد.

رهبران حزب عدالت و توسعه عامل اصلی این وضعیت را پیروزی غیرمنتظره حزب HDP و کسب۸۰کرسی در پارلمان ترکیه می‌دانند.

آنها معتقدند احزاب دیگر هم با عدم انتقاد از این حزب و حمله به شخص اردوغان و حزب عدالت و توسعه به پیروزی آن یاری رساندند.

لذا در بروز این موقعیت مقصر هستند. در شرایطی که حزب عدالت و توسعه در داخل تضعیف شده بود، امکان ادامه سیاست گذشته در قبال دمشق وجود نداشت؛ خاصه اینکه هجوم انبوه آوارگان سوری به شهرهای ترکیه موضوع سوریه را به مساله‌ای کم و بیش داخلی برای این کشور تبدیل کرد.

علوی‌های ترکیه و اعراب سوری استان هاتای از سیاست دولت در قبال آنکارا ناراضی بودند و آن را عامل تشدید ناامنی در سوریه و گسیل شدن آوارگان به ترکیه می‌دانستند.

خلاصه اینکه حزب عدالت و توسعه بعد از انتخابات اخیر پارلمانی خود را در موقعیتی می‌بیند که مثل گذشته نمی‌تواند به نمایندگی از اکثریت مردم سخن گفته و در برابر اعتراضات احزاب دیگر مقاومت کند.

کما اینکه یکی از شروط حزب جمهوری خلق برای وارد شدن در ائتلاف با حزب عدالت و توسعه تغییر سیاست آن در قبال دمشق است.

بدین‌گونه آنکارا در سیاست خود در دمشق تنها ماند. نه بازیگران داخلی و نه غرب و ناتو حاضر به حمایت از اولویت دادن به براندازی بشار اسد نبودند و گذشته از همه اینها آنکارا را متهم می‌کردند که با داعش همکاری مخفیانه دارد و از این طریق می‌خواهد از غرب به‌دلیل عدم‌همراهی با آنکارا در براندازی داعش انتقام بگیرد.

حزب عدالت و توسعه که پیش از انتخابات پارلمانی تصور می‌کرد موضوع سوریه و داعش نمی‌تواند نتیجه انتخابات را تحت‌تاثیر قرار دهد، نیازی به تغییر سیاست خود در قبال دمشق احساس نمی‌کرد؛ هر چند علایمی در این مورد ارسال کرده بود.

اما شرایط داخلی و خارجی بعد از انتخابات حزب عدالت و توسعه را ناگزیر کرد سیاست خود را در این مورد تغییر دهد.

برخی از فعالان سیاسی کرد معتقدند ترکیه سیاست خود را در قبال آنکارا تغییر نداده، بلکه می‌خواهد در پوشش مبارزه با داعش از کرد‌ها و مخصوصا حزب HDP انتقام بگیرد و با برگزاری احتمالی انتخابات زودهنگام دوباره اکثریت لازم را برای تشکیل دولت تک‌حزبی فراهم کند و زمینه را برای تضعیف این حزب فراهم کند.

به‌عبارتی از نظر این عده دغدغه اصلی اردوغان نه داعش یا سوریه، بلکه حزب جمهوری خلق‌ها است. حتی اگر این تحلیل درست باشد، نمی‌توان منکر تغییر سیاست آنکارا در قبال دمشق شد.

این دو سیاست تعارضی با هم ندارند و اردوغان می‌خواهد ضمن تحکیم موقعیت داخلی حزب عدالت و توسعه از طریق جلب آرای ناسیونالیست‌ها و برخی حامیان حزب جمهوری خلق‌ها به صورتی آبرومندانه سیاست خود را در قبال بشار اسد تغییر دهد و با غرب در مورد سوریه همکاری کند.

پس ترکیه هم با PKK می‌جنگد و هم پایگاه‌های نظامی خود را در اختیار نیروهای ائتلاف علیه داعش قرار می‌دهد تا مواضع داعش را مورد حمله قرار دهند.

گفته می‌شود ترکیه و نیروهای ائتلاف توافق کرده‌اند در صورت ادامه همکاری‌ها و مساعد شدن شرایط یک منطقه پرواز ممنوع در مرز ترکیه و سوریه ایجاد و آوارگان سوری ساکن سوریه را در آنجا اسکان دهند.

به این ترتیب ترکیه می‌خواهد در موضوع سوریه بیشتر از گذشته با غرب همراهی کند، به این امید که بتواند نقش بیشتری در آینده ترکیه ایفا کند.

منبع:همشهري ماه

برچسب‌ها