پليس تهران صبح شنبه و زماني در جريان اين ماجرا قرار گرفت كه مردي هراسان به كلانتري رفت و گفت كه دختر 17سالهاش گروگان گرفته شده است. سپس متن پيامكي را به مأموران نشان داد كه دقايقي قبلتر دخترش برايش فرستاده بود. در اين پيامك نوشته شده بود:« من در خانه دوستم سمانه گروگان گرفته شدهام. با چاقو زخميام كردهاند و ابروهايم را تراشيدهاند. خواهش ميكنم كمكم كنيد».
مرد جوان در توضيح ماجرا گفت: روز گذشته دخترم طناز به خانه دوستش به نام سمانه رفت. او گفته بود كه از آنجا به خانه مادربزرگش ميرود و شب آنجا ميماند اما صبح زود با پيامك او از خواب بيدار شدم و فهميدم كه او را گروگان گرفتهاند.
- دستگيري
با راهنمايي اين مرد، تيمي از مأموران به دستور قاضي مديرروستا، بازپرس جنايي تهران راهي خانه سمانه شدند. آنها به محض ورود به خانه 3دختر كم سن و سال را كه تازه از خواب بيدار شده بودند دستگير كردند. پس از آن در يكي از اتاقها دختر 17ساله را كه دستانش با طناب به صندلي بسته و شكنجه شده بود پيدا كردند. او كه باورش نميشد پدرش به اين سرعت همراه پليس به نجات او برود از خوشحالي به گريه افتاد. طبق پيامكي كه او براي پدرش فرستاده بود، همه ابروهايش تراشيده شده بود و آثار زخمهاي سطحي چاقو روي دستانش ديده ميشد.
ماموران طنابها را باز و همزمان 3دختر نوجواني كه طناز را ربوده بودند، دستگير كردند تا در بازجويي از آنها راز اين ماجراي عجيب فاش شود.
- دعوت شوم
3دختر كم سن و سال كه حالا متهمان پرونده آدمربايي هستند، صبح ديروز به شعبه ششم دادسراي جنايي تهران منتقل شدند. آنها تصور نميكردند كه ماجرا به شكايت و دستگيري ختم شود و گريهكنان مدعي بودند كه قصدشان از گروگان گرفتن طناز گوشمالي و اقرارگرفتن از او بوده است.
سمانه كه همه اين ماجراها در خانه او اتفاق افتاده بود به قاضي پرونده گفت: پدر و مادرم فوت كردهاند و من تنها زندگي ميكنم. طناز (گروگان) مدتي قبل همراه دوستان ديگرم به خانهام آمدند و شب را پيش من ماندند. بعد از رفتن آنها متوجه شدم كه گوشي گرانقيمتم به همراه شارژر آن ناپديد شده است.
همه جاي خانه را گشتم اما اثري از گوشي موبايلم نبود. با خودم گفتم كه شايد دوستانم اشتباهي موبايلم را با خود بردهاند. با تكتك آنها تماس گرفتم اما گوشي من نزد هيچكدامشان نبود. حتي يكي از دوستانم مدعي شد كه از كيف او نيز كمي پول دزديده شده است.
حسابي گيج شده بودم و با دوستانم در مورد اين موضوع صحبت كردم و همه ما حدس زديم كه سرقت كار طناز است.
آنجا بود كه نقشه كشيديم طناز را به خانهام دعوت كرده و او را شكنجه دهيم تا به سرقت اعتراف كند. براي اجراي اين نقشه، براي طناز پيامك فرستادم و او را به خانهام دعوت كردم. طناز قبول كرد و وقتي به خانه رسيد، همگي به او حمله كرديم. دستهايش را با طناب به صندلي بستيم. بعد از آن با تهديد چاقو از او خواستيم تا به سرقت اقرار كند و بگويد موبايل من كجاست.
او اما حاضر به اقرار نبود. براي تهديد با چاقو روي دستش خراش انداختيم. پس از آن ابروهاي او را تراشيديم و آنقدر شكنجهاش كرديم تا اينكه پس از چند ساعت به برداشتن گوشي موبايلم اقرار كرد. او گفت گوشي و شارژر آن را در انباري خانهام پنهان كرده است. وقتي به آنجا رفتم، گوشيام را پيدا كردم و پس از آن تصميم گرفتيم طناز را به همان حال رها كنيم تا تنبيه شود اما صبح كه از خواب بيدار شديم، مأموران پشت در بودند و دستگير شديم.
پس از اظهارات دختر 18ساله، طناز نيز درباره انگيزهاش از برداشتن گوشي تلفن همراه او گفت: چون چند روز پيش سمانه گفته بود برنامهاي در تبلتش نصب كرده كه موقعيت موبايلش را نشان ميدهد و چنانچهكسي آن را سرقت كند به راحتي ميتواند پيدايش كند، تصميم گرفتم اين برنامه را امتحان كنم.
براي همين روزي كه به خانهشان رفته بوديم، موبايلش را برداشتم و در انباري خانهشان پنهان كردم تا ببينم كه او درباره آن برنامه راست ميگويد يا نه. من قصد سرقت نداشتم و هدفم امتحان كردن حرفهاي سمانه بود. اما آنها مرا گروگان گرفتند و شكنجه كردند تا اينكه وقتي خواب بودند، توانستم به زحمت خودم را به موبايلم برسانم و با ارسال پيامك براي پدرم درخواست كمك كنم.
به گزارش همشهري پس از اظهارات شاكي و متهمان، رسيدگي به اين پرونده در دادسراي جنايي تهران آغاز شد.