گويا «آشيانه پرنده» با تمام زيبايياش براي احسان حدادي چندان خوششانس نيست. 7 سال پيش هم وقتي احسان در همين دايره پرتاب قرار گرفته بود، پرتابش حتي به 62متر هم نرسيد و با قرار گرفتن در مكان هفتم گروهي در بازيهاي المپيك 2008، با چشماني اشك بار ورزشگاه معروف چين را ترك كرد.
حالا اين بار باز هم در همين دايره، با پرتابي كمي بيش از 60متر مجبور شد رقابت را ترك كند؛ با قرار گرفتن در جايگاه دهمي گروهي. در هر دو رقابت اميدها به موفقيت احسان حدادي زياد بود، اما در رقابت اخير، توقع نيز به اميد افزوده شده بود و در كمترين حالت، حضور او در بين 6پرتابگر برتر را طلب ميكرديم؛ توقعي كه با يأس همراه شد.
در موفق نبودن احسان حدادي در رقابتهاي قهرماني جهان، دلايل بسيار زيادي را به لحاظ فني، انگيزشي و روحي ميتوان برشمرد اما فارغ از اين دلايل ريز و درشت، شايد بهطور كلي بتوان به يك مورد اساسي اشاره كرد. بايد علت كلي و اصلي شكست حدادي در اين رقابت را مسيري قلمداد كنيم كه حدادي بعد از بازيهاي المپيك لندن در پيش گرفته است. يعني مسيري كه حدادي بين بازيهاي المپيك پكن تا لندن طي كرد با مسيري كه حدادي پس از رقابتهاي لندن تاكنون داشته كمي متفاوت است و اين تفاوت در مقصدي كه او را رسانده كاملا مشخص است. مسير احسان حدادي در بين بازيهاي پكن تا لندن او را به مدال تاريخي المپيك 2012رساند؛ مسيري كه بدون شك پس از بازيها طي نشد و حدادي در 3 سال گذشته هيچگاه نتوانسته عملكرد خوبش همانند قبل از بازيهاي المپيك لندن را تكرار كند. خود حدادي و نزديكان او در يك دهه اخير از جزئيات متفاوت اين دو مسير آگاهند. شايد در ظاهر بسياري از موارد شبيه هم باشند، اما در جزئيات تفاوت زيادي بين اين دو راه هست.
راهي كه حدادي در اين سهسال داشته، او را امروز به اين شكست رهنمود كرده و او با هوش، ذكاوت و استعدادي كه دارد ميداند اگر ميخواهد به مدال المپيك برسد، بايد مسير سخت و طاقتفرساي پيشين را انتخاب كند؛ مسيري كه خودش بهتر از هركسي ديگر از شاخصههايش باخبر است. او نهتنها در ريودوژانيرو، بلكه قابليت رسيدن به مدال در بازيهاي 2020را هم دارد، به شرطي كه بتواند خود را در مسير موفقيت نگه دارد و از خط خارج نشود.