نمونهاش هم همین دورة اخیر مسابقات آسیایی فوتبال ساحلی است که هفتة گذشته در امارات برگزار شد و تیم ملی کشورمان برای اولینبار در آن رتبة سومآسیا را کسب کرد و توانست به جامجهانی فوتبال ساحلی که سال آینده در برزیل برگزار میشود، راه پیدا کند.
اهمیت کار بچههای ما وقتی معلوم میشود که بدانیم آنها بحرین - قهرمان دورة قبل این مسابقات- را 2 بار شکست دادند. برای مرور ماجرای این موفقیت شیرین که متأسفانه در ایران از تلویزیون پخش نشدسراغ فرشاد فلاحتزاده -یکی از مربیهای تیم- رفتهایم که طرفداران فوتبال چمنی هنوز او را از یاد نبردهاند.
قبل از اینکه به مسابقات آسیایی اعزام شویم، خیلی خوب میدانستیم که کار بسیار سختی را باید انجام دهیم. اولین مشکل ما هم گروه سختمان بود چون مجبور بودیم با بحرین ـ که قهرمان دوره قبل بود و بازیکنان بسیار خوبی هم داشت ـ بازی کنیم. دیگر حریفمان هم که چین بود، زیاد ساده به نظر نمیآمد.
در کنار حریفان، کسب رتبه سوم در مسابقات سال گذشته مسئولیتمان را سنگینتر میکرد؛ بهخصوص که در آن دوره، تدارکات قابل توجهی نداشتیم و با مربی ایرانی هم به مسابقات رفته بودیم اما برگزاری10 اردوی داخلی و یک اردوی خارجی در کنار 60 هزار دلار هزینه جذب مربی خارجی، سبب میشد که امسال انتظارات بسیار بیشتر باشد.
در این شرایط، تنها شانس برای یک مربی و تیمش، تکرار نتیجه سال قبل است. البته ما به تمرینات خود و آمادگی بازیکنان، اطمینان لازم را داشتیم اما به هر حال، تیم ملی با ترس از عدم نتیجهگیری به مسابقات دوبی پا گذاشت.
ترس از انتقام
در بازی اول، تیم ملی میبایست با چند حریف رقابت کند. اولین حریف ما به غیر از بازیکنان چین، انگیزهشان برای انتقام بود. ما سال گذشته موفق شده بودیم با نتیجه 6 بر4 آنها را شکست دهیم و این مسئله، انگیزه مضاعفی را برای چینیها ایجاد کرده بود. آنها با تمام وجود تلاش میکردند که شکست پارسال را جبران کنند؛ در حالی که بازیکنان ما میترسیدند اگر دوباره پیروز نشوند، چه اتفاقی رخ خواهد داد.
دومین حریف تیم ما شناخت، آمادگی و هماهنگی چین بود. تیم چین سرمربی برزیلیاش را حفظ کرده بود و کمترین تغییر را در ترکیب اصلیاش داشت. مربی برزیلی غیر از مسابقات آسیایی، بازیهایمان را در مسابقات جهانی دیده بود و شناخت کافی به خصوصیات بازیکنان ایرانی و نحوه بازیشان داشت تا بتواند آرایش مناسبی برای تیم خود انتخاب کند.
اینگونه بود که آنها از لحاظ روحی، شروع بهتری را تجربه کردند؛ هرچند که این مسائل دلیل شکست ایران نبود چون ما به سومین حریف خود باختیم و آن کمتجربگی بود. ما برای ورود به این مسابقات از 8 بازیکن جوان و جدید استفاده کردیم ولی اکثر آنها تحت تاثیر جو بازی قرار گرفتند چون اولین بازی رسمیشان به حساب میآمد.
این بازیکنان فقط 3بار دیدارهای خارجی را آن هم در اردوی تدارکاتی تجربه کرده بودند و به همین دلیل تحت فشار عصبی زیادی قرار داشتند. در ادامه همین روند بود که آنها قدرت تصمیمگیری خود را در هنگام مسابقه از دست داده بودند و پاسها و ضربات آخرشان به هدف نمیرسید.
این وضعیت را میشد حتی قبل از شروع بازی و در حرکات عصبی بچهها هم مشاهده کرد؛ رفتاری که شاید حتی باورش نمیکردند و سعی در پنهان کردنش داشتند اما تاثیر منفی خود را در زمان بازی و روی عملکردشان باقی گذاشت. به عنوان مثال، بهترین شوتزن ما در آغاز مسابقه اصلا نمیتوانست شوت بزند و گاهی اوقات ضربههایش به خط دروازه هم نمیرسید. مبارزه با این حریف همان چیزی بود که بازیکنان از پس آن برنیامدند و نتیجه را واگذار کردند.
با تمام مشکلات، کمی دقت میتوانست ایران را به 3 امتیاز برساند اما سهلانگاری در3 ثانیه پایانی سبب شد بازی به پنالتی کشیده شود. در آن لحظات یک اوت برای تیم چین به دست آمد. آنها توپ را پشت دفاع انداختند، دروازهبان خارج نشد تا پیروزی 5 بر 4 را با تساوی عوض کنیم و این در حالی بود که در دقایقی حتی 5 بر2 از حریف خود پیش افتاده بودیم.
نکتهای که در این مورد بسیار ناراحتکننده به نظر میآمد و یکی از خاطرات تلخ کادر فنی را رقم زد، تکرار اشتباه رخداده در جام جهانی بود. ما در آن مسابقات همچنین گلی را از کانادا دریافت کرده بودیم و به همین دلیل تاکید بسیار زیادی به بازیکنان کردیم که مواظب اوتها باشند.
با این شرایط، بازی در 3 نیمه 12 دقیقهای مساوی تمام شد تا 3 دقیقه وقت اضافه هم گلی در بر نداشته باشد و ما بازی را در پنالتی واگذار کنیم.
شکست قهرمان
فکر نمیکنم اوضاع از این بدتر هم میتوانست باشد. ما در بازی اول که باید میبردیم، امتیازی به دست نیاوردیم و عملا امید خود را از دست دادیم. همه ناراحت و عصبی بودند و اکتاویو بیش ازهمه ناراحت بود؛ او فقط فکر میکرد و اصلا حرف نمیزد. بالاخره آن چیزی که ما را میترساند، در حال رخ دادن بود؛ یعنی اینکه با تمام این تدارکات، حتی موفق نشدیم از بین 6 تیم، چهارم شویم.
با این همه، نتیجه دیدارهای دیگر طوری رقم خورده بود که ما را در صورت پیروزی به نیمهنهایی میرساند. از طرفی، چین ما را در ضربات پنالتی برده بود و به همین دلیل، فقط 3 امتیاز داشت و از سوی دیگر، بحرین با شکست چین، صعود خود را قطعی کرده بود.
اما بازی کردن مقابل بحرینی که برای شکست ایران انگیزهای غیر از صعود داشت، اوضاع را مشکل میکرد. خصوصا به وجود آمدن مسائلی در بازی فوتبال چمنی به این مسئله دامن میزد که آنها اصلا به فکر بازی سبک و فکر کردن به نیمهنهایی نباشند.
این شرایط، صعود تیم ما را بسیار مشکل میکرد و شاید این مسئله سبب شد که بازیکنان بازی متفاوتی را از خود نشان دهند. آنها شب قبل از بازی همقسم شدند که برای حفظ آبرو مبارزه کنند و در این راه خدا هم خیلی به ما کمک کرد تا بتوانیم از بین 3گل خود 2 گل اتفاقی به ثمر برسانیم.
یکی از این گلها که واقعا قشنگترین گل مسابقات هم بود، توپ روی خط اوت کنار دروازه بلند شده بود که نادری با یک ضربه برگردان آن را به سمت دروازه فرستاد. توپ طبق قاعده یا باید به تیر میخورد یا از مقابل دروازه عبور میکردکه هیچ کدام از اینها گل نبود اما توپ بعد از عبور از تیر چرخید و درون دروازه رفت؛ درست مثل اینکه کسی با دست این کار را کرده باشد.
گل دیگر هم نتیجه رویداد عجیب و غریبی نبود و فقط با اشتباه بزرگ دروازهبان بحرین به دست آمد. او در مقابل شوت از راه دور بازیکنان ما روی زمین خوابید تا توپ جلویش زمین بخورد و وارد دروازه شود.
با این همه، در این اتفاقات نمیتوان نقش مربی بحرین را نادیده گرفت. او دروازهبان اول خود را که بسیار هم خوب بود، بدون دلیلی که برای بقیه روشن باشد، بیرون کشید و بعد از خوردن این 2 گل دوباره به زمین آورد که گل بیشتری نخورند. پیروزی 3بر2 در این دیدار، تیم ایران را 3 امتیازی کرد تا راهی نیمهنهایی شود. البته باید بگویم که خدا در این پیروزی نقش اول را داشت چرا که انگیزه بازیکنان با قول اسپانسر برای سفر به مکه افزایش پیدا کرده بود.
شوک مقابل ژاپن
انگار بچههای ما کر وکور ولال شده بودند و هیچ چیز نمیفهمیدند. ما هرچه برایشان توضیح میدادیم که باید چهکار کنند، آنها نمیشنیدند و گل بعدی را دریافت میکردند. دقیقا به این صورت بود که دیدیم تابلوی ورزشگاه نتیجه 5 بر صفر را نشان میدهد؛ این همان چیزی بود که ما را شوکه کرد.
دلیلش هم خیلی مشخص بود، چون ژاپنیها خوب میدانستند که ما قرار است چه کاری انجام دهیم و بین بازی احساسی بازیکنان و اشتباه تاکتیکی مربیان به دلیل یکنواختی در 3 بازی پشت سر هم موفق شدند بازی را با اختلاف بالا ادامه دهند. حالا دیگر تفاوت زیادی نداشت که دست دروازهبانشان (کاتو که به نوعی علی دایی ژاپن به حساب میآمد) شکسته و 2 بازیکن مصدوم داشتند.
در این شرایط، مهمترین مسئله این بود که بازی را به تساوی بکشانیم. حتی موفق شدیم بازی را تا 5 بر3 برسانیم و تا ثانیههای آخر به نتیجه 7 بر6 رسیدیم اما قبل از پایان بازی توپ ما به تیر دروازه ژاپن خورد تا در آخرین ثانیه توپ آنها وارد دروازه ما شود و ما بازی را 8 بر6 واگذار کنیم.
البته نتیجه به دست آمده زیاد هم دور از ذهن نبود چون تیم ژاپن در مسابقات جهانی چهارم شده بود و در مسابقات آسیایی دوره پیش ایران را شکست داده بود اما مصدومیت 3بازیکن اصلی آنها و دوم شدنشان در گروه امارات، سبب شده بود بازیکنان ما این تیم را دستکم بگیرند و در همان شروع مسابقه 5گل دریافت کنند و از فینال باز بمانند.
پیروزی بدون شانس
بحرین، مقابل امارات شکست خورد و دوباره حریف ما شد اما این بار آنها بودند که میترسیدند؛ ضمن اینکه چند مصدومیت هم به نفع ما اتفاق افتاده بود. اولین مصدومیت مربوط به بهترین بازیکن آنها (بازیکن شماره 9) بود که در بازی با امارات پایش به زمین گیر کرد و شکست. بازیکن برزیلیشان که شماره 7 را میپوشید هم در همان بازی مصدوم شد تا دقایق کمی را مقابل ایران بازی کند. در کنار اینها دروازهبان دومشان که اشتباهاتش ایران را به نیمهنهایی رسانده بود، دوباره و به صورت کامل در دروازه قرار گرفت تا همه چیز برای سوم شدن آماده باشد.
اگر این مشکلات بحرین را کنار بگذاریم، بازیکنان ما انگیزه زیادی داشتند که قدرتشان را به اثبات برسانند و نتیجه تمام این اتفاقات، شکست 6 برصفر قهرمان دوره قبل بدون اما و اگر بود.
حاشیه
داوریهای بودار
داوری علیه ایران آن هم مسابقاتی که در کشورهای عربی برگزار میشود، دیگر برای همه عادی شده. در این مسابقات هم اماراتیها اصلا بدشان نمیآمد که در همان دور اول مسابقات، تیم ایران را حذفشده ببینند و این مسئله را میشد در برخوردهای مسئولان مسابقات به وضوح دید. داوری دیدار ایران و بحرین هم مستثنا نبود و داور عرب این بازی بارها حق ایران را در اوتها و فولها ضایع کرد؛ هر چند با کمک خدا در هر 2 دیدار پیروز شدیم.
بیتوجهی سفارت ایران
معمولا هر تیم ملی که از ایران در مسابقات خارجی شرکت میکند، یک شب را میهمان سفارت ایران در آن کشور است. علاوه بر این، سفیر ایران با هدایای خود قبل از شروع مسابقات از لحاظ روحی تیم ملی را تقویت میکند اما در مورد تیم ملی فوتبال ساحلی هیچ توجهی از سوی مسئولان سفارت دیده نشد و حتی در دیدار ردهبندی ما هم کسی از سفارت ایران حاضر نشد. این مسئله واقعا جای ناراحتی دارد چرا که ما در دوبی سفیر ورزشی هم داریم.
پاداش
پاداش اولیه در نظر گرفته شده برای بازیکنان تیم ملی در هر بازی 100دلار بود که بعد از صعود به نیمهنهایی، سفر کربلا هم به آن اضافه شد؛ ضمن اینکه مسئولان فدراسیون قول دادند برای صعود تیم ملی به مسابقات جام جهانی هم به هر بازیکن مبلغ1500دلار پرداخت کنند.
تشکر ویژه
همیشه باید از مردم تشکر کرد؛ مردمی که برای تشویق تیم ملی در تمام مسابقات حاضر میشدند و سعی میکردند به بازیکنان تیم روحیه بدهند. البته تعداد آنها در بازی اول فقط 15 الی 20 نفر بود و با صعود ما به مرحله بعد بیشتر شد اما به هر حال، حضورشان جای تشکر دارد. همچنین از آقای نبی و آقای هاشمی ـ که تلفنی همیشه جویای وضعیت تیم بودند ـ هم باید تشکر کرد.