نوشتار،تلاش انسان است تا آنچه را کلام، قادر به انجامش نیست بیان کند و به منصه ظهور برساند.هرچنددرآغاز، انسانهای نخستین،خط را بهعنوان وسیله ارتباط و نیاز اولیه بشرپدیدآورده و به خدمت گرفتند اما درگذر زمان،نگارش خط، سیر تکاملی یافته و به جزئی از زندگی روزمره انسان تبدیل گردیده است که امروزه با همه پیشرفتهای صنعت چاپ اهمیت و جایگاه خط و نگارش هم چنان مشهود است.
در دنیای کنونی باوجودپیشرفتفنآوری و ارتباطات،هنوز زبان نوشتاری بهترین و آسانترینوسیلهای است که مارا با افکار و اندیشه بزرگان، دانشمندان وهنرمندان جهان آشنا میکند تا پیوندی با گذشتگان،حال و آیندگان برقرار سازیم.
خط و خوشنویسی نهتنهادرزمینهٔ فرهنگ و هنر نقش مؤثری داشته، بلکه در مکاتبات اداری،حوزهنوشتاری دانشجویان و دانش آموزان و عامه مردم نیز جایگاه ویژهای کسب نموده است. دراین میان یادگیری خط نستعلیق تحریری و سعی درارتقا سطح کیفی این خط در بین معلمان و دانش آموزان یکی از اهداف رفتاری مهم در عرصه تعلیم و تربیت کشور است. این خط دارای استخوانبندی خط نستعلیق است و روانی،سادگی و ویژگی سرعتدر نوشتن در خط تحریری موجب میگردد که بتوان از آن بهعنوان یک نظام هندسی و نوشتاری فراگیر در بین دانش آموزان بهره برد.
غالب اولیای دانش آموزان با این مشکل مواجهاند که چگونه ودر کجا این خط را به فرزندانشانتعلیم دهند تا درآینده صاحب خطی خوش باشند. نکته دراینجاست که آموزش خط تحریری را باید از اولین لحظه قلمبهدست گرفتن آموختو هرچه زمان بگذرد این آموزش برای مقاطع بالاتر دشوارتر خواهد بود.
درروزگارینهچنداندوربه خط و خوشنویسی درمدارس بیش از حال عنایت میگردید و همت متولیان آموزشوپرورش برای صیانت از خطبیشتر از امروز بود، به همین دلیل گذشتگان معمولاً صاحب خطی خوش بودند،امامتأسفانه امروزه خط تحریری به حاشیه رفته است و باید این خلأ را جبران نموده تا خط به فرهنگ عمومی تبدیل گشته به متن آموزشوپرورشبازگردد. زیبنده نیست که هنر خوشنویسی در کشور عزیزمان باوجود اساتید و بزرگان این هنر به حاشیه رفته ودربرنامههایآموزشوپرورش جایی نداشته باشد. امروزه حتی قلم و دوات هم که روزگاری جزو لوازمالتحریر هر دانشآموزی بوددر کیف هیچکدامشان به چشم نمیخورد.
در امرآموزش بیشترین بازده زمانی صورت میپذیرد که معلم خود به رموز قواعد خط تحریری آشنا باشد تا در اثر کنترل و مراقبتمستمر و روزانهٔ تکالیف دانش آموزان، بتواند کیفیت خط آنها را بهبود بخشد و آموزش خط تنها به زنگ هنر درهفته محدود نگردد؛امامتأسفانه در برخی موارد معلم به این رموز آشنا نیست و شاهد آنیم که روزبهروز خط دانش آموزان از سطح کیفی پایینتری نسبت به قبل برخوردار استو خط بسیاری از دانش آموزان و حتی دانشجویان با استانداردهای این هنر فاصلههایمعناداری داردکه این ضعف نوشتاری تا پایان دوران تحصیل و کار وحتی تا پایان عمرباقی خواهد ماند.
برای برخی معلمان، خط خوش و یا ناخوش دانش آموزان علی السویه است. بهبیاندیگر وقتی خوشخطیبهعنوانالگو ومعیار در نظر گرفته نشود دیگر نمیتوان از دانشآموز انتظار داشت برای فعالیتی که سهمی در بهبود نمرات درسی وی ندارد وقت گذاشته،زحمتکشیده و تلاش نماید.در طی این سالها کمتر دانشآموزی بعد از اتمام سال تحصیلی،خطی خوش از کلاس هنر به میراث میبرد و درواقع هیچ خوشنویسی از دل زنگهای هنر مدارس بیرون نمیآید.
معلمی که درزمینهٔ خط از مهارت کافی برخوردار باشد، دانش آموزان را بر سر ذوق میآورد. اگر آموزش و تمرین خط به یک امر ذوقی تبدیل شود، آنگاه دانش آموزان در حین تمرین و یادگیری از آن لذت برده و نهتنهاخسته نخواهند شد، بلکه ذوق نوشتن خط خوش در آنان بیدار میشود و میل به نوشتن فزونی مییابد. با توجه به ارتباط تنگاتنگ خوشنویسی با ادبیات در طول تاریخ، دانش آموزانبیشازپیش در متون ادبی و دیوان شعرا تأمل مینمایند تا زیبایی قامت خط خوش را با دلنشینی کلام بزرگان و شعرا پیوند زنند.اینجستوجو و مطالعه در ادبیات باعث رشد فرهنگی و ادبی آنان نیز خواهد گردید. بیشک این فرایند به آموزش مفید تبدیل خواهد شد.
باید نگاه به درس هنر در مدارس تغییر کرده و در وهله اول دبیرانی دراین درس مشغول شوند که متخصص آن بوده و در وهله دوم باید ساعت آموزش هنر کامل باشد تا بتوانیم مدعی احیای زنگ هنر مدارس باشیم.تجربه کردن و دستبهقلم شدن دانش آموزان بر اساس روش و الگوی صحیح میتواند در کیفیت خط و نگرش آنها نسبت به نوشتن تغییر به وجود آورد.
امید است در سایه سعی و تلاش متولیان تعلیم و تربیت و اولیاو مربیان دلسوز نهال خوشخطیدر دانش آموزان در آیندهای نزدیک به ثمربنشیند.
*استاد خوشنويسي